​​​​​​​ در این راهبرد  اسرائیل سعی خواهد کرد از طریق ترکیب اقدامات تروریستی، نظامی و دیپلماتیک متعدد علیه ایران در جبهه‌های مختلف، رفتار تهران را کنترل کند.
دیری نپایید که ما شاهد تشدید حملات اسرائیل جنایتکار به اماکن محل استقرار مستشاران نظامی ایران در سوریه بودیم. در مقابل این تحرکات، ایران مانند همیشه صبر راهبردی پیشه کرده و واکنش جدی نشان نداد. شاید بتوان گفت خروج نیروهای روسی از سوریه و سفر بشار اسد، مهم‌ترین علت ترس اسرائیل و احساس خطر از جانب ایران است. برخی نیز قرارداد ناپایدار برجام را عامل استیصال اسرائیل می دانند. با توجه به اینکه، رژیم صهیونیستی مسئولیت ترور شهید خدایی را نیز بر عهده گرفته، این مسئله نشان دهنده وجود یک خلأ امنیتی است. یعنی پس از ترور دانشمندان هسته‌ای و سپس سردار سلیمانی و شهید فخری زاده ما شاهد اقدام رژیم صهیونیستی در اضافه کردن علنی نخبگان نظامی ایران به لیست ترور هستیم. این تغییر راهبردی پیشتر در اندیشکده‌های غربی تبیین شده بود. جمهوری اسلامی باید در قبال راهبردهای جدید دشمن، به یک راهبرد جدی در تراز نظام بین‌الملل بیندیشد. اگر نظام ایران نتواند در دوران گذار جهان فعلی، اقدامات ضدامنیتی دشمن در داخل را خنثی کند، قطعاً از چرخه قدرت و اثرگذاری در نظم نوین جهانی حذف خواهد شد. با توجه به اینکه اسرائیل با اقدام علیه نخبگان امنیتی کشور یک گام جلوتر آمده است، می توان حدس زد در محاسباتشان به این نتیجه رسیده اند که ایران قصد درگیری و پاسخ دهی به تنش‌های پیش رو را ندارد و برای همین جنایات خود را تکرار می کند. 
اما  به گفته سردار سلامی فرمانده سپاه پاسداران، ترور شهید صیاد و هر اقدامی از سوی «دشمنان» به شدیدترین وجه ممکن پاسخ داده خواهد شد و ایران دشمنانش را به حال خود رها نخواهد کرد. بر همین اساس، معادلات ما با دشمن باقی خواهد ماند و قوی‌تر و شدیدتر هم خواهد شد و خون صیادخدایی هدر نخواهد رفت و بدون پاسخ نخواهد ماند. برای جلوگیری از تکرار ترورهای هوشمند که در شهادت شهید فخری زاده و شهید صیاد خدایی شاهد بودیم، باید حفره‌ها و شکاف‌های امنیتی پر شود و شاهد تغییر راهبرد اساسی در مقابله با دشمن باشیم؛ چرا که رژیم اسرائیل عزم خود را برای تکرار ترور نشان داده است. این ترورها قطعاً اولین ترور نبوده و آخرین ترور نیز نخواهد بود اما ایران باید دندان طمع اسرائیل را خرد کند.  با مروری بر روند اقدامات تروریستی در تاریخ انقلاب اسلامی، مشاهده می‌کنیم عوامل غرب و آمریکا پس از ترور نیروهای امنیتی و نظامی، وارد مرحله ترور عناصر سیاسی انقلاب شده‌اند تاجایی که دفتر حزب جمهوری به عنوان کانون اجتماع نیروهای متعهد نزدیک به امام خمینی(ره) هدف قرار می‌گیرد و شخصیت‌های آینده‌ساز انقلاب به شهادت می‌رسند. قطعاً اگر در دوران بروز تروریسم منافقین، پاک‌سازی عمیق اتفاق می‌افتاد، ما شاهد به شهادت رساندن رجایی‌ها و باهنرها و بهشتی‌ها نبودیم. خاصیت خلأ‌های امنیتی این است که در دوران آرامش توسط دشمن شناسایی می‌شوند و در فضای غبارآلود فتنه‌ها تبدیل به چالش می‌شوند و مورد سوء‌استفاده قرار می‌گیرند.