هالیوود نژادپرست است

بررسی رویکرد ایران ستیزانه سینمای غرب در گفت‌و گو با «جان استپلینگ» نویسنده و نمایش‌نامه نویس آمریکایی

هالیوود نژادپرست است

لزوماً نباید یک جنگ جهانی دیگر راه بیفتد تا متوجه شویم جشنواره کن هم یک سلاح تبلیغاتی است

حواشی به‌وجود آمده در جشنواره فیلم کن، مهر تأییدی چندباره بر ماهیت سیاست زده این جشنواره و گردهمایی‌های مشابه غربی بود.


از ممنوعیت شرکت برخی فیلم‌ها تا شرکت داده شدن برخی دیگر تا سخنرانی آغازین زلنسکی رئیس جمهور اوکراین در مراسم افتتاحیه انتقادات بسیاری نسبت به این جشنواره و برگزارکنندگان آن در پی داشت. تا جایی که «ژان لوک گدار» پیشرو جریان موج نو فرانسه بار دیگر به انتقاد  از جشنواره فیلم کن پرداخت. او در مصاحبه‌ای این جشنواره را به دلیل ماهیت سیاسی و غربی پروپاگاندایی دانست که تبدیل به یک سلاح سیاسی و تبلیغاتی شده است. 
جشنواره کن اما به دلیل حضور یک فیلم ضد ایرانی و ضدمذهبی در داخل کشور نیز با انتقادات شدیدی مواجه شد.
 قدس با  «جان استپلینگ» (John Steppling) نویسنده و نمایش‌نامه‌نویس آمریکایی درباره تغییر ماهیت این جشنواره و حواشی بعد از برگزاری آن و همچنین بررسی رویکرد ایران ستیزانه سینمای غرب، گفت‌وگویی ترتیب داده است که در ادامه می خوانید.


در سال‌های اخیر شاهد ساخت چند فیلم و مستند در آمریکا و کشورهای غربی با مضامین ضد ایرانی بوده‌ایم. فیلم‌هایی مانند 300، اسکندر و آرگو و ما شاهد تحریف تاریخ ایران باستان و معاصر در این فیلم‌ها هستیم. هدف از تحریف تاریخ ایران چیست؟
در مورد احساسات ضدایرانی، باید به این نکته توجه داشته باشید که 99 درصد کارگردانان و نویسندگان و تهیه‌کنندگان هالیوود احمق هستند و در عین اینکه تحصیلکرده و فرهیخته‌اند، به طرز تکان‌دهنده‌ای فرصت‌طلب و به دنبال پیشرفت حرفه‌ای هستند؛ منظورم پیشرفت به هر قیمتی است. 
به طور کلی نهاد فرهنگی ایالات متحده بر پایه 
اسلام هراسی استوار است و عملاً به این عادت ناپسند خو کرده، بنابراین فیلم‌هایی مانند 300، اسکندر یا حتی تروی و دیگر آثار عجیبی که طی سالیان اخیر به نمایش درآمده‌اند و به اتفاقات دوران باستان می‌پردازند، ماهیتی غیرتاریخی دارند. درواقع هیچ علاقه ای از سوی هالیوود برای ساخت فیلم‌های تاریخی واقع‌گرایانه وجود ندارد. اصلاً آن‌ها اهمیتی به این مسئله نمی‌دهند و حتی اگر هم برایشان این مسئله اهمیت داشته باشد، تولیدکنندگان و تیم‌های بازاریابی هیچ اطلاعی از ایران باستان، هند، چین یا سایر کشورها ندارند. دانش آن‌ها در این موارد صفر است. 
به یاد داشته باشید این نه تنها تعصب ضد ایرانی است، بلکه تعصبی است علیه آمریکایی‌های لاتین، علیه آسیایی‌ها، علیه سیاه‌پوستان آفریقایی. اجازه بدهید سؤالی بپرسم؛ آخرین باری که فیلمی در مورد آفریقا بدون ناجی سفیدپوست به عنوان بخشی از داستان دیدید کی بود؟ هیچ کدام از این مسائل جدید و اتفاقی نیستند. موضوع این است این عصبیت بسیار بدتر، خام تر و آشکارتر شده است.

ایده و بودجه ساخت فیلم ها از کجا تأمین می‌شود؟ پشت صحنه چه خبر است؟ 
من بازیگرانی را می‌شناسم که عقاید مخالف لیبرالیسم دارند، اما آن را مخفی نگه می‌دارند، گویی مرتکب گناه یا نقض برخی قوانین مذهبی شده‌اند! درواقع آن‌ها از شغل خود می‌ترسند. البته من درک می کنم، اما شما باید حداقل این مسئله را به خودتان اعتراف کنید. اینکه شما خریداری شده‌اید و بهای آن پرداخت می‌شود. این مسئله از یک تغییر کلی فرهنگی بزرگ‌تر حکایت دارد. فراموش نکنیم هنرمندان به نوعی وجدان بیدار جامعه بودند و جامعه هم عادت کرده بود آن‌ها را در این نقش و جایگاه ببیند، اما متأسفانه همه از بین رفته است. بهتر بگویم پایان این تفکر و این نوع ایده دهه 60 بود.
امروز اکثر بازیگران و کارگردانانی که من می‌شناسم علاقه چندانی به سیاست ندارند. بنابراین، اگر دولت به آن‌ها تبلیغات ضدایرانی بدهد، آن‌ها بلافاصله این تبلیغات را درونی سازی و به آن عادت می‌کنند. آن‌ها دیگر نمی‌توانند یا نمی‌خواهند خودشان فکر کنند. من می‌ترسم و نگرانم تغییر این افراد با این شرایط، دهه‌ها طول بکشد.
یعنی معتقدید این تحریف‌ها کاملاً تصادفی رخ می دهد و سیاست گذاران هالیوود تعمدی در ساخت آثاری با تحریف فاحش تاریخی علیه برخی کشورها ندارند؟
نه به هیچ وجه؛ فقط بخشی از آن به نوعی بی‌اعتنایی به دقت تاریخی است. بخش دیگر «شرق شناسی رتبه‌ای»(شرق‌شناسی بر اساس اولویت) است. بگذارید ساده تر بگویم؛ هالیوود به زبان ساده نژادپرست و متعصب است. منظورم این است که این نگاه نژادپرستانه در به تصویر کشیدن های بی پایان نوجوانان سیاه‌پوست درون شهر، تصویر روس‌ها یا چینی‌ها و مسلمانان کاملاً مشخص است. در طول تهاجم ایالات متحده به عراق، تروریست‌های شرور عرب بیشتری را دیدیم! هنگامی که ناتو یوگسلاوی سابق را بمباران کرد، شاهد افزایش شدید تبهکاران صرب بودیم! توجه کردید!؟ این به دلیل نفوذ مستقیم ایالات متحده روی هالیوود است. 
پنتاگون برای رسیدن به اهدافش به احمق‌های مفید هالیوود نیاز دارد؛ به «آنجلینا جولی» یا «شان پن» نگاه کنید. منظورم این است که اگر آن‌ها بتوانند یکی مثل شان پن را هوشیار کنند(اشاره به دائم الخمر بودن شان پن)، هالیوود خیلی دوست دارد او را جلو دوربین ببرد و فیلم‌نامه‌ای را که وزارت خارجه ایالات متحده به او داده است بخواند. یا افرادی مانند «جورج کلونی» و «اندرسون کوپر» حتی از طریق خانوادگی به طور مستقیم با دولت ایالات متحده در ارتباط هستند. منظورم این است که وقتی این سطح از اسلام هراسی، روسوفوبیا و چینوفوبیا را مشاهده می‌کنید به سختی می‌توانید مدعی شوید این ها همه تصادفی است.

در سال‌های اخیر شاهد انتخاب‌های عجیبی در اسکار، گلدن گلوب و جشنواره فیلم کن بوده‌ایم. به نظر می‌رسد جایزه و انتخاب فیلم‌ها رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته است. آیا فکر می‌کنید انتخاب‌های اسکار، گلدن گلوب و کن متأثر از رویکردهای سیاسی است؟
در مورد جشنواره کن باید بگویم این جشنواره مثل جشنواره‌های مشابه همچون گلدن گلوب، یک ابزار تبلیغاتی هستند. البته «ژان لوک گدار» همین را امسال گفت. اساس و ماهیت ایجاد (جشنواره) کن درواقع قرار بود واکنشی  در قبال فاشیسم جشنواره فیلم ونیز باشد و نقش جبهه مردمی را در مقاومت علیه ممنوعیت‌ها ایفا کند، اما به طرز ساده‌لوحانه‌ای از همان زمان با سرمایه‌داری و امیال بانک‌ها همراه و همگام شد. متأسفانه امروز جشنواره کن به جایی رسیده است که  تولستوی، آیزنشتاین و بسیاری دیگر را همان‌طور که گدار به درستی اشاره کرد، سانسور می‌کند. بله جشنواره کن نیز همچون سایران طعمه رویکردهای سیاسی و خواست سرمایه‌داری شد. واقعیت این است که امروز جشنواره کن به جایی رسیده است که هر چیزی از آن ممکن به نظر می‌رسد! با جشنواره کن از تارانتینو به بازی‌های ویدئویی رسیدیم و لزوماً نباید یک جنگ جهانی دیگر راه بیفتد تا متوجه شویم کن هم یک سلاح تبلیغاتی است.
 به قول گدار «آن‌ها هر چه باشند کارشان تبلیغ زیبایی‌شناسی غربی است».

​​​​​​​خبرنگار:   سید احمد موسوی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه