«سقط جنین» از منظر اخلاق، عدالت و الهیات

حجت‌الاسلام مهدی کریمی تبیین کرد

«سقط جنین» از منظر اخلاق، عدالت و الهیات

سقط جنین یا به تعبیر روان‌تر قتل جنین یک مسئله اخلاقی، الهیاتی، اجتماعی و عدالتی است. چرا که از میان بردن هر ذی روحی، از دیدگاه فقهی حرام و از مصادیق ظلم است.
حجت‌الاسلام مهدی کریمی، عضو گروه مطالعات عدالت اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پاسخ به این پرسش که «چرا سقط جنین یک مسئله عدالتی است؟» یادداشتی را در خبرگزاری مهر منتشر کرده که در ادامه می‌خوانید.
بنا بر آمار غیررسمی، سالانه حدود ۳۰۰ تا ۷۰۰هزار سقط جنین در ایران صورت می‌گیرد. این آمار شامل همه مواردی است که مجوز قانونی دارند یا به صورت غیرقانونی انجام می‌گیرند؛ این میزان سقط جنین در کمترین میزان آن یعنی حدود ۳۰۰سقط در روز. البته به دلیل پیچیدگی مسئله و نبود آمار شفاف، قضاوت در مورد میزان سقط‌ها و اینکه در چندماهگیِ جنین اتفاق می‌افتد یا اینکه چه عواملی موجب سقط شده، در هاله‌ای از ابهام است.
شفافیت یکی از عناصر مهم در تحقق عدالت اجتماعی است، تا زمانی که اطلاعات شفافی درزمینه مسائل اجتماعی نداشته باشیم نمی‌توانیم در شناسایی مشکل و حلّ عدالت‌پژوهانه آن اقدام مناسبی انجام دهیم. در خصوص سقط جنین هم مسئله به همان اندازه که پیچیده است مبهم نیز است و تنها راه بررسی و حل عموم مسائل مرتبط با عدالت و به‌ویژه مسئله سقط جنین، شفافیت است. شفافیت در آمارها و عوامل ایجاد این پدیده اجتماعی می‌تواند راه ما را برای رسیدن به راهکارهای به حداقل رسانیدن آسیب‌ها هموار سازد.
سقط جنین یا به تعبیر روان‌تر قتل جنین یک مسئله اخلاقی، الهیاتی، اجتماعی و عدالتی است. چرا که از میان بردن هر 
ذی روحی، از دیدگاه فقهی حرام و از مصادیق ظلم است. از حیث عدالتی و در پاسخ به پرسش مهم عدالت میان چه کسانی، قطعاً جنین به مثابه یک شخص در زمره کسانی است که لازم است عدالت در خصوص او رعایت شود. ملاک تشخص در قرآن کریم با تعبیر ثمّ أنشأناه خلقاً آخر یا هنگام تعلق روح به جنین آمده است و این مهم نشان می‌دهد جنین به مثابه یک شخص از حقوقی برخوردار است و نهاد حکمرانی و سایر نهادهای دینی و مدنی مسئول حمایت از این حقوق هستند.
یکی از ابعاد بحث در مسئله سقط جنین، سقط جنین معلول است. پرسش عدالتی این است، جنین معلول آیا از حق ادامه حیات برخوردار است و یا آنکه به صرف معلولیت، والدین می‌توانند به سقط اقدام کنند. در صورتی که این امر یعنی به دنیاآوری جنین معلول امری لازم است و عدالت چنین اقتضایی دارد نهاد حکمرانی چه مسئولیتی در قبال انسانی دارد که به لحاظ بدنی معلولیت دارد و از لحظه شروع زندگی با وضعیت نابرابری وارد کارزار دنیا می‌شود. این نابرابری چگونه به وسیله دولت‌ها و بالاخص حکمرانی دینی جبران می‌شود. (عدالت جبرانی)
پدیده سقط در بستر اجتماعی آن به معنای از دست رفتن بخش قابل توجهی از سرمایه انسانی جامعه ماست.
اساساً چه زمینه‌های نابرابرانه‌ای از قبیل فقر، شکاف طبقاتی، فساد و دیگر موارد سبب بروز چنین پدیده‌ای شده است؟ آیا اساساً پدیده سقط جنین خود یک بیماری است یا نشانگر یک بیماری شدیدتر است که برای رفع آن لازم است عوامل و زمینه‌های آن را از میان برد؟
وجود آمار بالای سقط در کشورهای با میزان رفاه زیاد نشان می‌دهد علاوه بر عوامل اقتصادی نظیر فقر، دیگر عوامل فرهنگی و تضعیف کانون خانواده و گسترش لذت‌گرایی خودمحورانه تأثیر بسزایی
 بر این مهم دارد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه