صدای خدا را بشنویم
شهید مطهری
«الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم بذکر الله و ما نزل من الحق»
آیا نرسیده است آن وقتی که دل مردم باایمان برای پذیرش یاد خدا، نرم بشود؟
قساوت قلب و غفلت و بیخبری تا کی؟ غیبت تا کی؟ معصیت تا کی؟
این صدای خداست و مخاطبش هم ما مردم هستیم؛ ای بنده من! کی دلت برای یاد خدا خاضع و خاشع میشود؟ به خود بیایید ذرهای فکر کنید. غفلت تا کی؟
آیا وقتش فرانرسیده که دلهای ما برای خدا نرم شود و به این قرآن حقی که نازل شده است توجه و اعتنایی بهش شود؟ دلمان خوش باشد که در جلسهای شرکت کنیم، مثلاً یک قطره اشکی بریزیم... والله اینها کافی نیست... به حال خودمان، به حال اسلاممان یک فکر اساسی باید کنیم.
بچههایمان از دست رفتند، جامعهمان از دست رفت، فکری کنیم، توبه کنیم.
مرحله اولش این است که روحت آتش بگیرد مشتعل شود. خودت را غرق در حسرت ببینی خودت را غرق در ندامت و پشیمانی ببینی.
چشمت را به روی گناهانت باز کن! محاسبه اعمال کن، از خودت حساب بکش، ببین روزی چند گناه کبیره مرتکب میشوی.
جد تو آدم بهشتش جای بود
قدسیان کردند بهر او سجود
یک گنه چون کرد گفتندش تمام
مذنبی مذنب برو بیرون خرام
تو طمع داری که با چندین گناه
داخل جنت شوی ای روسیاه؟
شرط دوم این است: «العزم علی عدم العود».
یک تصمیم جدی بگیر که دیگر من این کار ناشایست را تکرار نمیکنم.
این شعر از شیخ بهایی است البته شما را مأیوس نکنم: «لا تیاسوا من رحمه الله» برگردید هر چه گناه دارید خدا میپذیرد.
شرایط را برای گناه ذکر کردند ولی حد و اندازه برای گناه ذکر نکردند. همین مقدار که آتش درونی در روح تو پیدا بشود قبول است. همین که انقلاب درونی در روح تو پیدا بشود قبول است.
بر «عدم عود» تصمیم بگیر که دیگر کار ناشایست را تکرار نکنی، اما به شرطی که تصمیمت تصمیم باشد نه اینکه از در حسینیه رفتی بیرون فراموش کنی، این به درد نمیخورد.
امام فرمود این کسانی که استغفار میکنند و استغفارشان را فراموش میکنند این استغفارشان بدتر است از اینکه استغفار نکنند. چون این مسخره کردن توبه است.
اینها دو رکن توبه است اما توبه شرط هم دارد که حقوق مردم را باید برگردانی زیرا خدا از حقوق بندگانش نمیگذرد.
آیا نرسیده است آن وقتی که دل مردم باایمان برای پذیرش یاد خدا، نرم بشود؟
قساوت قلب و غفلت و بیخبری تا کی؟ غیبت تا کی؟ معصیت تا کی؟
این صدای خداست و مخاطبش هم ما مردم هستیم؛ ای بنده من! کی دلت برای یاد خدا خاضع و خاشع میشود؟ به خود بیایید ذرهای فکر کنید. غفلت تا کی؟
آیا وقتش فرانرسیده که دلهای ما برای خدا نرم شود و به این قرآن حقی که نازل شده است توجه و اعتنایی بهش شود؟ دلمان خوش باشد که در جلسهای شرکت کنیم، مثلاً یک قطره اشکی بریزیم... والله اینها کافی نیست... به حال خودمان، به حال اسلاممان یک فکر اساسی باید کنیم.
بچههایمان از دست رفتند، جامعهمان از دست رفت، فکری کنیم، توبه کنیم.
مرحله اولش این است که روحت آتش بگیرد مشتعل شود. خودت را غرق در حسرت ببینی خودت را غرق در ندامت و پشیمانی ببینی.
چشمت را به روی گناهانت باز کن! محاسبه اعمال کن، از خودت حساب بکش، ببین روزی چند گناه کبیره مرتکب میشوی.
جد تو آدم بهشتش جای بود
قدسیان کردند بهر او سجود
یک گنه چون کرد گفتندش تمام
مذنبی مذنب برو بیرون خرام
تو طمع داری که با چندین گناه
داخل جنت شوی ای روسیاه؟
شرط دوم این است: «العزم علی عدم العود».
یک تصمیم جدی بگیر که دیگر من این کار ناشایست را تکرار نمیکنم.
این شعر از شیخ بهایی است البته شما را مأیوس نکنم: «لا تیاسوا من رحمه الله» برگردید هر چه گناه دارید خدا میپذیرد.
شرایط را برای گناه ذکر کردند ولی حد و اندازه برای گناه ذکر نکردند. همین مقدار که آتش درونی در روح تو پیدا بشود قبول است. همین که انقلاب درونی در روح تو پیدا بشود قبول است.
بر «عدم عود» تصمیم بگیر که دیگر کار ناشایست را تکرار نکنی، اما به شرطی که تصمیمت تصمیم باشد نه اینکه از در حسینیه رفتی بیرون فراموش کنی، این به درد نمیخورد.
امام فرمود این کسانی که استغفار میکنند و استغفارشان را فراموش میکنند این استغفارشان بدتر است از اینکه استغفار نکنند. چون این مسخره کردن توبه است.
اینها دو رکن توبه است اما توبه شرط هم دارد که حقوق مردم را باید برگردانی زیرا خدا از حقوق بندگانش نمیگذرد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
جای خالی پژوهشهای کاربردی اسلامی
-
رونمایی از اطلس جغرافیایی آستان قدس رضوی
-
صدای خدا را بشنویم
-
مشهد ما را با خود میبرد!
-
حمایت از هنرمندان نخبه
-
سفر به «پایینخیابانِ» 200 سال پیش
-
چرا همه شاگردان آیتالله قاضی بهجت و طباطبایی نشدند ؟
-
شبهات باید در جمع علمی طرح شوند نه خطبه نماز جمعه
-
استارتآپی برای مسلمانان بریتانیایی
-
پنجمین اجلاسیه آستانهای مقدس و بقاع متبرکه در شهر ری برگزار میشود
-
توحیدیه و پندیهها در اشعار گذشته مداحی مشهودتر بود