مسافر خاص پرواز زاهدان - مشهد

ماجرای نوجوانی که برای زیارت و مداوا طلبیده شد

مسافر خاص پرواز زاهدان - مشهد

سارا صالحی

ماجرا از یک ماه پیش آغاز شد. وقتی که حجت‎الاسلام ‌والمسلمین مروی، برای افتتاح زائرسرای آستان قدس رضوی در منطقه مرزی میرجاوه به سیستان ‌و بلوچستان سفر کرده بود و پس ازمراسم بهره‌برداری قصد بازگشت به مشهد را داشت. در فرودگاه زاهدان همه منتظر بودند اپراتور اطلاعات پرواز، زمان سوار شدن مسافران را اعلام کند. چند دقیقه بعد اما بلندگو اعلام می‌کند پرواز مشهد با تأخیر انجام خواهد شد! تأخیر پرواز البته خبر خوشایندی نیست اما کسی نمی‌دانست همین تأخیر ناراحت‌کننده قرار است اتفاق شیرینی را رقم بزند.

کاپیتان از دلیل تأخیر گفت
هواپیما بالاخره پس از تأخیر یک‌ساعته، پرید. مسافران تازه روی صندلی‌ها آرام گرفته بودند که کادر پرواز از تولیت آستان قدس رضوی درخواست کردند به‌دعوت کاپیتان لحظاتی در کابین خلبان حضور یابد. خلبان پس از خوشامدگویی، حرف را به مقوله زیارت و خدمت می‌کشاند، از خودش می‌گوید که خادمیار رضوی است و بعد هم از دلیل اصلی تأخیر می‌گوید.
او توضیح می‌دهد: در بین مسافران یک خانواده کم‌بضاعت اهل حاشیه شهر زاهدان حضور دارند که دانیال، نوجوان ۱۲ساله‌شان، به‌دلیل بروز یک حادثه، دچار سوختگی شدید شده و والدینش می‌خواهند برای درمان، او را به مشهد ببرند، اما به‌دلیل محدودیت‌های قانونی درباره پرواز بیماران دارای وضعیت خاص مانند دانیال، جلو سوار شدنشان را می‌گیرند و همین ‌‌موضوع موجب تأخیر یک‌ساعته پرواز می‌شود.
اما خلبان پادرمیانی می‌کند و برای کمک به خانواده این نوجوان بیمار، مسئولیت سوار کردن او را برعهده می‌گیرد؛ به‌این‌ترتیب، پسرک حادثه‌دیده و پدر و مادرش سوار هواپیما می‌شوند تا پیش از آنکه صدمات ناشی از سوختگی عوارض بیشتری ایجاد کند به مراکز درمانی تخصصی مشهد برسند. خلبان که متوجه حضور تولیت آستان قدس رضوی در این پرواز می‌شود، این فرصت را مغتنم می‌شمرد تا به‌واسطه ایشان برای کمک به این خانواده از حضرت رضا(ع) مدد بگیرد. او ماجرا را برای حجت‎الاسلام ‌والمسلمین مروی تعریف و از تولیت آستان قدس رضوی درخواست کمک می‌کند؛ این‌گونه است که با دستور حجت‎الاسلام‌والمسلمین مروی خادمان حضرت رضا(ع) برای حمایت از این خانواده پای کار می‌آیند.

آمبولانس روی باند می‌آید
ساعت ۱۱ شب، هواپیما روی باند فرودگاه شهید هاشمی‌نژاد مشهد می‌نشیند و با هماهنگی‌های صورت‌گرفته توسط مدیریت امور مجاورین معاونت خدمات اجتماعی بنیاد کرامت رضوی، فوراً آمبولانس روی باند پرواز می‌آید و دانیال را به بیمارستان امام رضا(ع) منتقل می‌کند. مدیر امور مجاورین بنیاد کرامت رضوی هم از همان لحظه مسئول پیگیری مستقیم درمان دانیال و پذیرایی از خانواده‌ او می‌شود.
چند روز پس از این ماجرا، با هادی غلامی‌، مدیر امور مجاورین بنیاد کرامت رضوی در این باره گفت‌وگو می‌کنم تا برایمان از آخرین وضعیت سلامتی دانیال و میزبانی از خانواده‌ او بگوید.
او در این باره می‌گوید: «به‌سرعت هماهنگی لازم با بیمارستان امام رضا(ع) انجام شد و با نشستن هواپیما، بلافاصله ما دانیال را از خانواده‌اش تحویل گرفتیم و شبانه به بخش سوانح و سوختگی این بیمارستان منتقل کردیم. عمده سوختگی، مربوط به صورت و بازو و قفسه سینه دانیال بود که طبق نظر پزشک متخصص بخش، روز اول تحت درمان‌های اولیه ازجمله شست‌وشو و مداوا و تعویض پانسمان قرار گرفت تا برای عمل آمادگی پیدا کند. درنهایت، پیوند پوست اعضای بیشتر آسیب‌دیده‌ با موفقیت انجام شد و همه ما از بهبودی حال دانیال خوشحال شدیم».

پیگیری روند درمان 
او ادامه می‌دهد: «در مدت بستری و درمان دانیال، هر روز خدمه مدیریت امور مجاورین بنیاد کرامت رضوی به‌صورت تلفنی با والدین او در ارتباط بودند. حتی یک دستگاه تلفن‌همراه در اختیار پدر دانیال قرار گرفت تا خانواده در اسرع وقت از احوال بیمار مطلع شوند. چندین نوبت هم با حضور در بیمارستان از نزدیک فرایند درمان دانیال پیگیری شد تا اینکه پس از ۲۰ روز و طی‌شدن مراحل مختلف درمانی، پزشک معالج مجوز مرخصی داد».
همچنین خانواده دانیال در مدت ۲۰ روز طول درمان پسرشان، به‌طور کامل تحت حمایت قرار می‌گیرند. علاوه‌بر اسکان و پذیرایی در زائرسرای رضوی، هزینه‌های درمان و عمل جراحی دانیال نیز توسط بنیاد کرامت رضوی تأمین می‌شود و خادمان حضرت رضا(ع)، علاوه‌بر اهدای هدایایی، هزینه بلیت پرواز بازگشت این خانواده را هم پرداخت می‌کنند.

اولین زیارت دانیال
اما یکی‌دیگر از بخش‌های شیرین این ماجرا اولین تشرف دانیال به حرم حضرت رضا(ع) است که پس از عمل جراحی و پیش از بازگشت به سیستان‌وبلوچستان صورت می‌گیرد. غلامی ماجرای اولین تشرف دانیال را این‌طور تعریف می‌کند: «پس از طی‌شدن چند روز دوره درمان و بهبود نسبی دانیال، بنابه درخواست خود او و خانواده‌اش، هماهنگی لازم با حرم مطهر رضوی صورت گرفت تا دانیال پس از ترخیص بتواند اولین‌بار به حرم و زیارت حضرت رضا(ع) مشرف شود. خادمان از جلو زائرسرا دانیال و خانواده‌اش را سوار کردند. در مسیر هم برای این پسرمان کفش و لباس نو خریداری شد. دانیال امکان تحرک زیاد و پیاده‌روی طولانی را نداشت؛ به همین دلیل، وقتی به حرم رسیدند یکی از خادمان که با ویلچر آماده بود از همان پارکینگ او را سوار و تا مقابل پنجره‌فولاد همراهی کرد. این‌طور بود که دانیال و خانواده‌اش یک زیارت اختصاصی انجام دادند و برای ناهار هم میهمان مهمان‌سرای حضرت شدند».

از ته دل گفتم: یا امام رضا(ع)! 
شنیدن شرح ماجرای این زائران ویژه حضرت رضا(ع) از زبان پدر دانیال هم جالب است: «دانیال بر اثر یک حادثه دچار سوختگی شدید شد و ما فوراً او را به بیمارستان زاهدان بردیم، اما متأسفانه به‌دلیل کمبود امکانات نتوانستند کار چندانی برای او انجام دهند. پسرم با بدن سوخته مقابل چشمانمان بود و مثل شمع آب می‌شد. مادرش از غصه یکسره گریه می‌کرد. همان‌جا بود که من دست به‌سوی آسمان بلند کردم و از ته دل گفتم: یا امام رضا(ع) به پسرم کمک کن!»
او ادامه می‌دهد: «پزشک بیمارستان گفت خیلی سریع باید دانیال را به مشهد ببریم. ما هم بدون معطلی راهی فرودگاه شدیم، اما به‌خاطر نوع سوختگی دانیال به ما اجازه سوار شدن نمی‌دادند. ناامید نشدیم و منتظر ماندیم شاید فرجی شود. اگرچه در مشهد هیچ فامیل و آشنایی نداشتیم، در دلم می‌گفتم من دارم پسرم را به شهر امام رضا(ع) می‌برم؛ حتماً خودش هوای‌ ما را دارد. یک‌دفعه یک آقایی با لباس سفید آمد و گفت: بیایید سوار هواپیما شوید. از آن لحظه به‌بعد، دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. همه کارها درست شد». پدر دانیال همچنین می‌گوید: «در پرواز با حاج آقای مروی آشنا شدیم و ایشان خیلی کمک کردند که ما بتوانیم درمان دانیال را در مشهد پیگیری کنیم. در مسیر پرواز خیلی با ما حرف زدند و همدلی کردند. خوب یادم هست به ما دلداری دادند و گفتند: اصلاً ناراحت نباشید! امام رضا(ع) شما را طلبیده و خود ایشان هم کمکتان می‌کند».

باورکردنی نبود
از او درباره خدمت خادمان حضرت هم می‌‌پرسم و او می‌گوید: «به‌محض رسیدن به مشهد، خادمان آستان قدس رضوی همه کارهای درمان پسرم را انجام دادند. باورم نمی‌شود پسرم این‌طور از زاهدان به مشهد رسید، دوا و درمان شد، زیارت کردیم و به‌سلامتی برگشتیم. خدا به همه آن‌هایی که به ما کمک کردند اجر بدهد! خیلی خوب از ما پذیرایی کردند». او درباره علاقه دانیال به امام رضا(ع) هم می‌گوید: «دانیال، از همان روزهای اول، با اینکه حالش اصلاً خوب نبود و مدام گریه می‌کرد، با همان حالش می‌خواست به حرم برود. اما واقعاً امکانش نبود و باید در بیمارستان تحت‌نظر پزشک می‌ماند. یادم هست همان‌موقع از م�� خواست از حرم برایش آب بیاورم. قربان امام رضا(ع) بروم! وقتی یک بطری آب از حرم برای پسرم بردم و او خورد، دردش آرام‌ شد و خوابید... از وقتی هم برگشته‌ایم زاهدان، هر کس برای عیادت پسرمان می‌آید می‌گویم: پسرم را خود آقا طلبیدند و شفا دادند».

برچسب ها :
ارسال دیدگاه