روایتی از رخدادهای زمستان سال 1357 در مشهد
دی ماه تاریخ ساز
فقط دی ماه سال 88 ، مهم ومناسبتی نیست. یادمان نرود که روزهای نهم و دهم دی 1357، از روزهای خونین و فراموش نشدنی در تاریخ تحولات اجتماعی مشهد است.دکتر علیجان سکندری، نویسنده و پژوهشگر گروه فرهنگ و سیره رضوی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی ، دلایل وقوع قیام در 9 و 10 دی ماه 57 را روایت کرده که در ادامه بخشهایی از آن را می خوانید:
چرا استانداری؟
... شنیده میشد، ششم دی ماه، جمعی از کارکنان استانداری مشهد به انقلابیون پیوسته و در این اداره تحصن کردهاند. رهبران جوان انقلاب اسلامی در مشهد یعنی آیتالله خامنهای، هاشمینژاد و طبسی تصمیم گرفتند برای جلوگیری از تعرض ارتشیها به آنها روز ۹ دی با جمعی از مردم به استانداری بروند. خبر به گوش مردم رسید و صبح روز
۹ دی جمعیت زیادی از میدان شهدا به سمت استانداری رفتند. تانکها در مقابل استانداری مستقر و مردم اطراف تانکها جمع شدند و شعار میدادند: ما به شما گل دادیم، شما به ما گلوله. آنها روی تانکها و نفربرها رفته و فریاد میزدند: «به گفته خمینی، ارتش برادر ماست» ... ابتدا تعدادی از ارتشیها با مردم اعلام همبستگی کردند اما برخی دیگر به سمت مردم آتش گشودند... یکی از دردآورترین اتفاقات آن روز این بود که در چهارراه لشکر، تانکی پس از تیراندازی به مردم و شهید و مجروحکردن آنها پنج نفر از بانوان را به شهادت رساند و خودروهای پارک شده در حاشیه خیابان را هم متلاشی کرد... .
واکنش خودجوش
عصر ۹ دی اوضاع وخیم تر شد. رهبر انقلاب در بخشی از خاطراتشان میگویند: «به نظر میرسید که یک حرکت حساب نشده و غیرقابل کنترلی در جریان است. مردم به چند کلانتری حمله کرده و آنها را به آتش کشیده بودند و بعضی جاها هم اجتماعات مردمی برپا شده بود... مردم بدون هماهنگی به خیابانها ریختند و شروع کردند به گرفتن انتقام خون شهدای صبح. برخی مراکز دولتی و وابسته به دولت به آتش کشیده شد، چند تن از ساواکیها و مأموران شاه به مجازات اعمالشان رسیدند. مردم که تعدادی از عزیزانشان در این درگیریها به شهادت رسیده یا مجروح شده بودند، در بیمارستان امام رضا(ع) تجمع کردند تا از وضعیت آنها خبری کسب کنند. تانکها دوباره وارد خیابان بهار شدند و با عبور از روی نردههای بیمارستان، به سمت مردم تیراندازی کردند و تعداد زیادی از انقلابیون به شهادت رسیدند. اوضاع از دست مردم و گروههای انقلابی خارج شده بود و خیلی از گروههایی که اصلاً هیچ نسبتی با این ماجرا نداشتند، وارد عمل شده بودند و هرکار دلشان میخواست میکردند...».
حمام خون در یکشنبه
روز یکشنبه، تانکها و نفربرهای ارتشی به قصد راه انداختن حمام خون، در سطح خیابانهای مشهد جولان میدادند، مأموران رژیم، به سمت هر جنبندهای شلیک میکردند. تجمع انقلابیون مقابل باغ ملی و میهمانسرای ارتش، با آتش سنگین مسلسلها متفرق شد. سیل مجروحان و کشتهشدهها بود که به سمت بیمارستان امام رضا(ع) میرفت. نظامیان وحشیانه به سمت خودروهای پارک شده هم شلیک میکردند.آمار دقیقی از کشته شدههای نهم و دهم دیماه وجود ندارد و از آنجاییکه روزنامهها در آن روزها اعتصاب کرده بودند، حتی یک خبر درست از این واقعه مخابره نشده است. روزنامه آفتاب شرق در یکی از شمارگان خود تعداد کشته شدههای روز نهم دی در خیابان بهار و مقابل استانداری را ۳۷ نفر و تعداد شهدا در بیت آیت الله شیرازی را ۲۴نفر اعلام کرد. در نقل دیگری که خیلی اصل و اساس درستی ندارد، گفته میشود تنها در روز دهم دی ۳هزار کشته و ۲هزار زخمی و در نهم دی ۲۰۰ کشته و ۴۰۰ نفر زخمی شدند. بر اساس اسناد ساواک در درگیریهای روز دهم دی ۱۷۰ نفر کشته و تعدادی زخمی شدند. رادیو لندن اعلام کرد تنها چند صد تن کشته شدهاند. دولت نیز تعداد تلفات را ۶۳ تا ۱۰۹ نفر اعلام کرد؛ البته این تنها آماری بود که به بیمارستانها داده شده بود، ولی از آمار کشتههای خیابانی که توسط کامیونهای ارتشی به بهشت رضا انتقال مییافتند، خبری در دست نیست. آنچه خیلی از بزرگان آن روز مشهد آن را کم و بیش تأیید کردهاند، بیش از ۳۰۰ کشته است.
بازتاب روزهای خونین
به دنبال این حوادث سه روز در مشهد تعطیلی عمومی اعلام شد و از آنجاییکه این مسئله موجب کمبود نان و مایحتاج اولیه مردم شد، مبارزان شهرهای مجاور مشهد کامیونهای حاوی نان و خواربار به مشهد ارسال و علما آن را میان مردم تقسیم کردند. بر اثر این فشارها سپهبد عزیزی، استاندار خراسان، و نایب التولیه آستان قدس رضوی از سمت خود استعفا و به تهران عزیمت کرد. همچنین اعلامیههایی مبنی بر برپایی مجلسی در مسجد گوهرشاد به مناسبت شهدای وقایع نهم و دهم دی پخش شد. روز دوازدهم دی تمام شبستانها و صحن مسجد جامع گوهرشاد مملو از جمعیتی بود که جهت برپایی مجلس سوگواری و بزرگداشت آمده بودند.
... شنیده میشد، ششم دی ماه، جمعی از کارکنان استانداری مشهد به انقلابیون پیوسته و در این اداره تحصن کردهاند. رهبران جوان انقلاب اسلامی در مشهد یعنی آیتالله خامنهای، هاشمینژاد و طبسی تصمیم گرفتند برای جلوگیری از تعرض ارتشیها به آنها روز ۹ دی با جمعی از مردم به استانداری بروند. خبر به گوش مردم رسید و صبح روز
۹ دی جمعیت زیادی از میدان شهدا به سمت استانداری رفتند. تانکها در مقابل استانداری مستقر و مردم اطراف تانکها جمع شدند و شعار میدادند: ما به شما گل دادیم، شما به ما گلوله. آنها روی تانکها و نفربرها رفته و فریاد میزدند: «به گفته خمینی، ارتش برادر ماست» ... ابتدا تعدادی از ارتشیها با مردم اعلام همبستگی کردند اما برخی دیگر به سمت مردم آتش گشودند... یکی از دردآورترین اتفاقات آن روز این بود که در چهارراه لشکر، تانکی پس از تیراندازی به مردم و شهید و مجروحکردن آنها پنج نفر از بانوان را به شهادت رساند و خودروهای پارک شده در حاشیه خیابان را هم متلاشی کرد... .
واکنش خودجوش
عصر ۹ دی اوضاع وخیم تر شد. رهبر انقلاب در بخشی از خاطراتشان میگویند: «به نظر میرسید که یک حرکت حساب نشده و غیرقابل کنترلی در جریان است. مردم به چند کلانتری حمله کرده و آنها را به آتش کشیده بودند و بعضی جاها هم اجتماعات مردمی برپا شده بود... مردم بدون هماهنگی به خیابانها ریختند و شروع کردند به گرفتن انتقام خون شهدای صبح. برخی مراکز دولتی و وابسته به دولت به آتش کشیده شد، چند تن از ساواکیها و مأموران شاه به مجازات اعمالشان رسیدند. مردم که تعدادی از عزیزانشان در این درگیریها به شهادت رسیده یا مجروح شده بودند، در بیمارستان امام رضا(ع) تجمع کردند تا از وضعیت آنها خبری کسب کنند. تانکها دوباره وارد خیابان بهار شدند و با عبور از روی نردههای بیمارستان، به سمت مردم تیراندازی کردند و تعداد زیادی از انقلابیون به شهادت رسیدند. اوضاع از دست مردم و گروههای انقلابی خارج شده بود و خیلی از گروههایی که اصلاً هیچ نسبتی با این ماجرا نداشتند، وارد عمل شده بودند و هرکار دلشان میخواست میکردند...».
حمام خون در یکشنبه
روز یکشنبه، تانکها و نفربرهای ارتشی به قصد راه انداختن حمام خون، در سطح خیابانهای مشهد جولان میدادند، مأموران رژیم، به سمت هر جنبندهای شلیک میکردند. تجمع انقلابیون مقابل باغ ملی و میهمانسرای ارتش، با آتش سنگین مسلسلها متفرق شد. سیل مجروحان و کشتهشدهها بود که به سمت بیمارستان امام رضا(ع) میرفت. نظامیان وحشیانه به سمت خودروهای پارک شده هم شلیک میکردند.آمار دقیقی از کشته شدههای نهم و دهم دیماه وجود ندارد و از آنجاییکه روزنامهها در آن روزها اعتصاب کرده بودند، حتی یک خبر درست از این واقعه مخابره نشده است. روزنامه آفتاب شرق در یکی از شمارگان خود تعداد کشته شدههای روز نهم دی در خیابان بهار و مقابل استانداری را ۳۷ نفر و تعداد شهدا در بیت آیت الله شیرازی را ۲۴نفر اعلام کرد. در نقل دیگری که خیلی اصل و اساس درستی ندارد، گفته میشود تنها در روز دهم دی ۳هزار کشته و ۲هزار زخمی و در نهم دی ۲۰۰ کشته و ۴۰۰ نفر زخمی شدند. بر اساس اسناد ساواک در درگیریهای روز دهم دی ۱۷۰ نفر کشته و تعدادی زخمی شدند. رادیو لندن اعلام کرد تنها چند صد تن کشته شدهاند. دولت نیز تعداد تلفات را ۶۳ تا ۱۰۹ نفر اعلام کرد؛ البته این تنها آماری بود که به بیمارستانها داده شده بود، ولی از آمار کشتههای خیابانی که توسط کامیونهای ارتشی به بهشت رضا انتقال مییافتند، خبری در دست نیست. آنچه خیلی از بزرگان آن روز مشهد آن را کم و بیش تأیید کردهاند، بیش از ۳۰۰ کشته است.
بازتاب روزهای خونین
به دنبال این حوادث سه روز در مشهد تعطیلی عمومی اعلام شد و از آنجاییکه این مسئله موجب کمبود نان و مایحتاج اولیه مردم شد، مبارزان شهرهای مجاور مشهد کامیونهای حاوی نان و خواربار به مشهد ارسال و علما آن را میان مردم تقسیم کردند. بر اثر این فشارها سپهبد عزیزی، استاندار خراسان، و نایب التولیه آستان قدس رضوی از سمت خود استعفا و به تهران عزیمت کرد. همچنین اعلامیههایی مبنی بر برپایی مجلسی در مسجد گوهرشاد به مناسبت شهدای وقایع نهم و دهم دی پخش شد. روز دوازدهم دی تمام شبستانها و صحن مسجد جامع گوهرشاد مملو از جمعیتی بود که جهت برپایی مجلس سوگواری و بزرگداشت آمده بودند.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه