«قرآن در سبک زندگی روحالله»
موعظت خدای جهان را بخوانید
در اولین اعلامیهای که 15اردیبهشت 1323 از قم صادر کرد، این آیه را نوشت: «قُلْ اِنَّما اَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ اَنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثْنی وَ فُرادی...».
خطاب به ملت ایران نوشته بود: «موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده [است] بپذیرید».
از همان روز اول، با همین آیه، راه و هدفش را معلوم کرده بود: قیام برای خدا. تا آخر هم پای همین ایستاد.
پس از 15خرداد 1342 و دستگیری امام، وجهه شاه پیش مردم خیلی خراب شده بود. شاه برای تظاهر به دینداری و فریب مردم، اقدام به چاپ قرآن نفیس کرد؛ اسمش را هم گذاشت «قرآن پهلوی»! امام کار شاه را تشبیه کرد به قرآن بر سر نیزه کردن معاویه و نقشهها همه نقش بر آب شد: «قرآن چه احترامی پیش شاه و دارودستهاش دارد!؟ احترام قرآن همین است که از روی سالوسی طبعش کنند و به مردم بدهند برای اغفال؛ نظیر احترامی که معاویه کرد و قرآن را بالای نیزه کرد که بیایید با هم به قرآن عمل بکنیم! اینها به قرآن احترام قائل هستند!؟»
همیشه وقتی برای بردن غذای امام وارد اتاقشان میشدم، میدیدم قرآن را باز کردهاند و مشغول قرائت قرآن هستند. مدتی این مسئله ذهنم را مشغول کرده بود تا اینکه روزی به امام عرض کردم: «حاج آقا شما سراپای وجودتان قرآن عملی است. دیگر چرا اینقدر قرآن میخوانید!؟» امام مکثی کردند و گفتند: «هرکس بخواهد از آدمیت سر در بیاورد و آدم بشود، باید دائم قرآن بخواند».
چرا در راه خدا پیکار نمیکنید؟
اولین مرجع تقلیدی که قاطعانه از مردم فلسطین دفاع کرد و در مقابل رژیم غاصب اسرائیل موضع سخت گرفت و برای کمک به چریکهای فلسطینی اجازه دادن وجوهات شرعیه و زکات را داد، امام بود.
نگاهش به این گونه آیات بود: «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ...».
در نجف، چشمهای امام ناراحتی پیدا کرده بود. پزشک آوردیم. امام را معاینه کرد و گفت: «آقا، شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشمتان استراحت بدهید». امام یکدفعه خندید و گفت: «دکتر، من چشمم را برای قرآن خواندن میخواهم. چه فایدهای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟! شما یک کاری بکنید که من بتوانم قرآن را بخوانم».
خطاب به ملت ایران نوشته بود: «موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده [است] بپذیرید».
از همان روز اول، با همین آیه، راه و هدفش را معلوم کرده بود: قیام برای خدا. تا آخر هم پای همین ایستاد.
پس از 15خرداد 1342 و دستگیری امام، وجهه شاه پیش مردم خیلی خراب شده بود. شاه برای تظاهر به دینداری و فریب مردم، اقدام به چاپ قرآن نفیس کرد؛ اسمش را هم گذاشت «قرآن پهلوی»! امام کار شاه را تشبیه کرد به قرآن بر سر نیزه کردن معاویه و نقشهها همه نقش بر آب شد: «قرآن چه احترامی پیش شاه و دارودستهاش دارد!؟ احترام قرآن همین است که از روی سالوسی طبعش کنند و به مردم بدهند برای اغفال؛ نظیر احترامی که معاویه کرد و قرآن را بالای نیزه کرد که بیایید با هم به قرآن عمل بکنیم! اینها به قرآن احترام قائل هستند!؟»
همیشه وقتی برای بردن غذای امام وارد اتاقشان میشدم، میدیدم قرآن را باز کردهاند و مشغول قرائت قرآن هستند. مدتی این مسئله ذهنم را مشغول کرده بود تا اینکه روزی به امام عرض کردم: «حاج آقا شما سراپای وجودتان قرآن عملی است. دیگر چرا اینقدر قرآن میخوانید!؟» امام مکثی کردند و گفتند: «هرکس بخواهد از آدمیت سر در بیاورد و آدم بشود، باید دائم قرآن بخواند».
چرا در راه خدا پیکار نمیکنید؟
اولین مرجع تقلیدی که قاطعانه از مردم فلسطین دفاع کرد و در مقابل رژیم غاصب اسرائیل موضع سخت گرفت و برای کمک به چریکهای فلسطینی اجازه دادن وجوهات شرعیه و زکات را داد، امام بود.
نگاهش به این گونه آیات بود: «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ...».
در نجف، چشمهای امام ناراحتی پیدا کرده بود. پزشک آوردیم. امام را معاینه کرد و گفت: «آقا، شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشمتان استراحت بدهید». امام یکدفعه خندید و گفت: «دکتر، من چشمم را برای قرآن خواندن میخواهم. چه فایدهای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟! شما یک کاری بکنید که من بتوانم قرآن را بخوانم».
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
سادهزیستی، مایه آرامش زندگی
-
لالههای فاطمی روی دوش مردم
-
خیابان گرم نیست!
-
نخستین شاعری که در حرم رضوی مدفون شد
-
تربیت نیروهای کارآمد
-
موعظت خدای جهان را بخوانید
-
وداع زائران با پیکر مطهر ۹ شهید در حرم رضوی
-
معنویت اجتماعی در مکتب سلیمانی
-
با تعریف صحیح دایره حجاب را پذیرفتنیتر کنیم
-
وصیت رضا و انگشتری سردار