خادم گرجستانی ثامن‌الحجج (ع)

درباره زندگی و خدمات «الله‌وردی‌خان» سپهسالار ایران در دوره صفویه

خادم گرجستانی ثامن‌الحجج (ع)

محمدحسین نیکبخت

سرزمین گرجستان تا پیش از آنکه بر اساس عهدنامه ننگین گلستان، در دوره فتحعلی‌شاه قاجار، از ایران جدا شود، بخشی از سرزمین ما بود و از ایالت‌های بسیار مهم به شمار می‌آمد. در دوره صفویه و با دستور شاه عباس، تعداد زیادی از گرجستانی‌ها که توانمندی‌های صنعتی و هنری داشتند، به داخل فلات ایران کوچ داده شدند و در نقاطی مانند فریدن اصفهان سکنا گزیدند که امروزه، نوادگان آن‌ها، اهالی این مناطق هستند.

 هرچند مذهب گرجستانی‌های مهاجر در ابتدا مسیحیت بود، اما بسیاری از آن‌ها پس از ورود به ایران، به اسلام و مذهب تشیع گرویدند و در پاسداری از این دین الهی، فداکاری‌های بسیاری از خود نشان دادند. یکی از این گرجستانی‌ها یا گرجی‌هایی که نامش برای ما آشناست و یادگاری‌های زیادی از وی در سراسر ایران و از جمله مشهد مقدس و بارگاه منور رضوی باقی مانده، الله‌وردی خان است که رواق و گنبد وی در حرم مطهر، شهرت فراوانی دارد و تزئینات و کاشی‌کاری‌های داخل آن، یکی از زیباترین و برترین شاهکارهای هنر اسلامی در سراسر دنیاست. الله‌وردی‌خان که به پاس خدماتش در ایران، مقام خادمی حرم امام رضا(ع) را هم داشت و پس از درگذشت در 13 خرداد سال 992 خورشیدی، در حرم مطهر ثامن‌الحجج(ع) به خاک سپرده شد، از شخصیت‌های خوشنام دوره صفویه بود که به همراه پسرش، امامقلی‌خان، تلاش زیادی برای برقراری آسایش و امنیت در ایران کرد. در رواق امروز، قصد داریم شما را با این خادم گرجستانی امام‌رضا(ع) بیشتر آشنا کنیم.

ترقی الله‌وردی‌خان، از غلامی تا سپهسالاری
سال تولد الله‌وردی خان دقیقاً مشخص نیست؛ اما می‌دانیم در گرجستان به دنیا آمد و در میانه درگیری‌هایی که در قفقاز رخ داد، اسیر شد و مدتی بعد، او را در قالب یک غلام به جنوب قفقاز آوردند. الله‌وردی‌خان از وابستگان به خاندان «اوندیلادزه» در گرجستان بود که ریشه تاریخی آن‌ها به قرن‌ها پیش باز می‌گشت و عموماً از کارگران حکومتی بودند. او ابتدا به دربار شاه تهماسب یکم صفوی راه یافت و چون مسلمان شد و از طرفی، کاردانی خود را نشان داد، به مقام «زرگرباشی» رسید و در دوره سلطان محمد خدابنده، توانست در دربار ترقی کند. الله‌وردی‌خان در دوره شاه عباس یکم، در زمره نزدیکان وی قرار گرفت و فرمانده غلامان شاهی شد. او در جریان از میان برداشتن مرشدقلی‌خان استاجلو که قصد داشت شاه‌عباس را به فرمانبردار خود تبدیل کند، نقش عمده‌ای ایفا کرد و از همان‌جا بود که رشد او در دربار صفویه سرعت گرفت و پس از کسب موفقیت‌هایی در دفع ازبکان، پیروزی بر عثمانی‌ها و فرونشاندن طغیان‌های داخلی، به عنوان سپهسالار سپاه ایران برگزیده شد و در این مقام نیز، بحرین و سواحل جنوبی خلیج فارس را از دشمنان ایران پس گرفت و توانست بغداد را که در قلمرو عثمانی قرار داشت فتح کند. او از معدود افرادی بود که گرفتار غضب شاه عباس نشد و تا پایان عمر، مقام سپهسالاری خود را حفظ کرد و همیشه مورد اعتماد شاه صفوی بود. 
خدمات ماندگار
وجوه فرهنگ‌دوستی و تلاش الله‌وردی‌خان برای اعتلای هنر اسلامی در دوران زندگی‌اش، بسیار بیشتر از فعالیت‌ها و فتوحات نظامی به چشم می‌آید. او از رجال و سیاستمداران دست به خیر ایران در عهد صفویه بود. 
سی و سه پُل اصفهان، از یادگاری‌هایی است که باهزینه وی ساخته شد. الله‌وردی‌خان بعد از آغاز فعالیت‌های عمرانی گسترده در مشهد و تغییرات اساسی در معماری حرم مطهر که سبب گسترش بی‌سابقه اماکن متبرکه شد، به ایجاد رواقی بسیار باشکوه در ضلع شرقی روضه منوره دست زد که بعدها به نام وی، رواق و گنبد الله‌وردی‌خان نامیده شد و البته، محل دفن پیکر او نیز، هست. افزون بر این‌ها، الله‌وردی‌خان به مقوله دانش‌دوستی هم، توجه بسیاری داشت. او از حامیان ملاصدرا، فیلسوف و حکیم بزرگ و نامدار دوره صفویه بود و حتی، پس از آنکه بر اثر مخالفت برخی دشمنان عقیدتی و سیاسی‌اش، ناچار به تبعید رفت و درنهایت در روستای کهک قم توطّن اختیار نمود، درصدد دلجویی و حمایت از این دانشمند نامی برآمد و او را به شیراز دعوت کرد؛ مرکز ایالت فارس که شاه عباس اداره آن را به سپهسالار گرجی خود سپرده‌بود. 
الله‌وردی‌خان در شیراز، مدرسه خان را ساخت و می‌گویند که دلیل این اقدام، فراهم آوردن فضایی برای تدریس و فعالیت‌‌های علمی ملاصدرا بود. افزون بر این‌ها، الله‌وردی‌خان نقش مهمی در ایجاد راه‌های مناسب در ایران داشت و با دستور او، ده‌ها پل مهم در گذرگاه‌های سخت‌گذر غرب کشور ساخته شد. وی در سفرهای شاه‌عباس به مشهد، او را همراهی می‌کرد؛ هم از باب اینکه سپهسالار سپاه او بود و هم از این نظر که ارادتی خاص به امام رضا(ع) داشت. 
حکایت درگذشت
اسکندربیک منشی، در کتاب «عالم‌آرای عباسی» روایتی عجیب و شگفت را از چگونگی درگذشت الله‌وردی‌خان نقل می‌کند که بازگو کردنش خالی از لطف نیست. او می‌نویسد:«از نوادر اتفاقات در آن چند روز [پایانی عمر الله‌وردی‌خان این است] که ملازمی که سرکار آن عمارت(ساختمان رواق در حرم مطهر) بود آمده، خان از تحقیق عمارت و زیب و زینت آن سؤال می‌نمود. آن تُرک ساده‌دل گفت: که گنبد عالی و ایوانی که جهت مدفن ترتیب یافته، در کمال زیبایی اتمام پذیرفته و منتظر ورود و مقدم عالی است! حضار مجلس او را به نادانی و بیهوده گفتن طعن کردند. خان فرمودند از عالم غیب بر زبان او جاری گشت، همانا هنگام ارتحال و حیات در معرض زوال است». 
چند روز بعد از این اتفاق، درروز دوشنبه،14 ربیع‌الثانی سال 1022 (13 خرداد 992)، ناگهان حال الله‌وردی‌خان منقلب شد و ساعتی بعد، دار فانی را وداع گفت. پیکر وی را با احترام به مشهد آوردند و در محل رواقی که ساخته‌بود، دفن کردند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه