آیا برای واکسیناسیون الزام فقهی وجود دارد؟
واکسن زدن یا نزدن؛ مسئله این نیست!
هرچند کشور ما فعلاً پیک پنجم را پشت سرگذاشته و روند واکسیناسیون هم آنطور که مسئولان میگویند بهخوبی پیش میرود اما هنوز افرادی وجود دارند که به دلایل مختلف ممکن است از زدن واکسن سر باز بزنند. البته درباره واکسن کرونا و اینکه آیا واکسن بزنیم یا نزنیم تا دلتان بخواهد نقد و نظر علمی و غیرعلمی وجود دارد با این همه به نظر میرسد از دیدگاه فقهی کمتر به این مسئله پرداخته شده است. این در حالی است که سویههای جدید و قدرتمندتر ویروس کرونا هر روز از راه میرسند و یافتههای جدید هم نشان میدهند واکسیناسیون اگر 100درصد مانع ابتلا به سویههای جدید نشود، قطعاً در کاهش آمار مرگومیر ناشی از ابتلا تأثیر زیادی دارد.
مسائل جدید
طبیعتاً وقتی در یک موضوع با چالش اجتماعی روبهرو میشویم و بعد هم پای مسائل فقهی به میان میآید، اول از همه باید دید نظر شارع درباره مسئله و مشکل پیش آمده چیست. اما از آنجا که کرونا و واکسیناسیون از جمله مسائل «مستحدثه» به حساب میآید و سابقه تاریخی در زمان معصوم(ع) ندارد مناقشه آغاز میشود.
بنابراین در همین ابتدای بحث باید از چند پرسش فقهی سخن گفت: آیا واکسیناسیون شرعاً واجب است؟ یعنی همه شرعاً موظفاند واکسن بزنند و عدم واکسیناسیون رفتاری خلاف شرع است؟ آیا الزام واکسیناسیون از نظر شرعی در حکم وجوب است؟
بدون شک در این باره سیره عقلا و متشرعه این است که در مناقشاتی از این دست باید به حاکم مراجعه کرد و در حال حاضر چون ولی فقیه، حاکم شرع به حساب میآید باید به نظر او رجوع نمود.
در این باره آنچه به صورت رسمی در سایت رهبر معظم انقلاب (لیدر) یافت شد، پرسش و پاسخ زیر است:«پرسش: اگر طبق مقررات زدن واکسن الزامی شود تکلیف چیست؟ پاسخ: اگر حکومت اسلامی با ملاحظه مصالح عمومی کشور، مقرراتی را اعلام کند همه باید عمل کنند».
همچنین میدانیم رهبر انقلاب در شهریور ماه امسال و در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت گفتند: «واکسیناسیون عمومی مسئله بسیار مهمی است که حتماً بایستی
انجام بگیرد».
3 نظر
حالا بحث بر سر این است که آیا این نظر رهبری و یا حاکم شرع، ارشادی است یا مولوی؟ در این باره هم سه نظر مطرح شده است.
دسته نخست کسانیاند که معتقدند این مسئله صرفاً توصیهای و ارشادی است. طبیعتاً مخالفان واکسن در این دسته قرار دارند. اینها افرادی هستند که معتقدند در سخنان رهبر انقلاب «الزام» وجود ندارد.دسته دوم افرادی هستند که معتقدند این مسائل صرفاً فتواست و بهدلیل اینکه رهبری، مرجع تقلید هستند صرفاً به مقلدان ایشان واجب است و سایر افراد تکلیفی در قبال واکسیناسیون ندارند و عدم واکسیناسیون سایرافراد، حرام شرعی نیست اما بر افرادی که از ایشان تقلید میکنند واجب است حتماً واکسن بزنند. از طرفی این افراد معتقدند به فرض الزامآور بودن، این بحث حکم کلی و تشخیص موضوع و مصداق، بر عهده «مکلف» است.
دسته سوم کسانیاند که معتقدند این مسئله نشان میدهد این فرمایشات امر و حکم حکومتی است بنابراین نه تنها از جنبه قانونی الزامآور است بلکه چون حکم عمومی و برگرفته از مصلحت عامه است بر همه افراد شرعاً واجب است به حکم حکومتی «ولی فقیه» عمل کنند.
این دسته به دو نکته استناد میکنند؛ نخست اینکه مخاطب در فرمایشات رهبر انقلاب (در دیدار اعضای هیئت دولت) مسئولان هستند پس واکسیناسیون را الزامآور کرده است. یعنی مسئولان امر باید همه مردم را الزاماً واکسینه کنند چرا که ظهور در حکم دارد پس همگانی است. دوم اینکه وقتی دو قید «حتماً» و «باید» آمده است دلالت بر وجوب دارد یعنی امر است و هر امری دلالت بر وجوب دارد و همچنین دلالت التزامی امر نشاندهنده وجوب است. یعنی خود رهبری مسئولان را ملزم به واکسیناسیون عمومی میکنند و از طرفی خود واکسن میزنند پس نشاندهنده این است که بر همه آحاد جامعه لازم است
واکسن بزنند.
دسته نخست با توجه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در باب رجوع به متخصص و عدم اجبار در سیره رهبری، این صحبتها را صرفاً نوعی «توصیه» دانسته و معتقدند رهبری همیشه توصیه به رجوع به «متخصصان» کردهاند و هیچ وقت کاری را اجباری نمیکنند و با توجه به اینکه واکسیناسیون عوارض دارد پس حاکم شرع نمیتواند دفع بر خلاف قاعده «دفع خطر احتمالی عقلاً واجب است» فتوا داده باشد.دسته دوم افرادی بودند که به دلیل سیره عملی و حمایتهای لسانی و تذکرات پیاپی رهبر معظم انقلاب معتقدند این موارد «فتواست» و بر همه «مقلدان» ایشان واجب است در این مسئله از این فتوا تبعیت کنند چرا که خلاف آن، خلاف شرع خواهد بود.
دسته سوم، فرمایشات رهبر معظم انقلاب در بحث رعایت شیوهنامههای ستاد مبارزه با کرونا و حمایت مستقیم از مسئولان و دست اندرکاران ساخت واکسن ایرانی و بهویژه تزریق واکسن ایرانی، اصل را بر حکومتی بودن حکم «الزامآور بودن واکسیناسیون عمومی» قرار دادهاند.
ادله این افراد عبارت است از «احتمال عقلایی دفع ضرر محتمل»، «قاعده تعارض و تزاحم در مصلحت فرد و جامعه»، «قاعده نفی سبیل» و«حرمت تنفير از دين» که در قاعده اخیر بحث وهن به اسلام هم در شرایط کنونی مطرح است که اقوا بودن مصلحت تزریق واکسن را قطعی میکند.
افرادی مانند آیتالله اعرافی، مدیر حوزههای علمیه با بیان اینکه سخنان رهبری فصلالخطاب است، اعلام کردهاند: «فرمایش رهبر معظم انقلاب درباره واکسن کرونا در حکم «فتوا و حکم حکومتی» است و تخلف از آن به هیچ وجه درست نیست».
آیتالله محمود رجبی درباره ضرورت تمکین به نظر متخصصان پزشکی در حوزه واکسیناسیون نیز گفته است: فارغ از مسئله واکسیناسیون، بشر بر مبنای یک اصل عقلانی در تمامی امور زندگی خود به متخصصان مراجعه میکند و این قانون عقلایی و عقلی اختصاص به عرصه پزشکی ندارد.
البته ممکن است در موردی اختلاف نظری هم باشد ولی زمانی که اکثریت متخصصان یک حوزه اتفاق نظر دارند و تجربه کشورها در واکسیناسیون و نتایج مثبت آن پیش روی ماست، با همین تجربه عملی و همچنین تمکین مراجع و نخبگان کشور به نظر متخصصان علم پزشکی، حجت برای عموم مردم تمام میشود.
رئیس مؤسسه امام خمینی(ره) در ادامه با تأکید بر اینکه علما و مراجع تقلید تصمیمات خود را با معیارها و اصول شرعی منطبق میکنند، یادآور شده است: بنابراین تمکین به توصیه متخصصان پزشکی ازجمله در بحث واکسیناسیون یک امر عقلی و مطابق با موازین شرعی است؛ مسئلهای که حتی از سوی برخی متخصصان طب سنتی نیز مورد تأکید قرار گرفته است.