printlogo


بگذر... حلال کن!

وقتی که خدای متعال امر به گذشت و عفو می‌کند، از وجدان و درون ما سؤال می‌کند: «الا تحبون ان یغفرالله لکم؟» خیلی جاها انسان، مظلوم قرار می‌گیرد یعنی به حقش ظلم شده است اما وقتی می‌خواهد انتقام بگیرد؛ کاری می‌کند که بالادست آن ظالم بلند می‌شود! مثلاً یک کار خلافی انجام شده است، بعد شما آبروی یک طایفه‌ای را می‌بری، آبروی کل فامیل را می‌بری، شما به مراتب گناهت از آن گناه بیشتره، مثلاً در خانه‌ای مالی گم می‌شود به خاطر 100هزار تومان پول، به 40نفر بی‌گناه تهمت می‌زند... صد رحمت به دزد، گناه این تهمت خیلی بدتر و بالاتر است.
ما یک جاهایی مظلومیم خیلی جاها ظالمیم، جاهایی که گنهکاریم، دوست داریم بقیه درباره ما چه عکس‌العملی نشان دهند؟ آیا دوست داریم انتقام بگیرند و به ما مهلت ندهند؟
البته ما نمی‌گوییم همه جا عفو کنیم؛ یک جایی است، فرد؛ اراذل و اوباش است، شمشیر را از رو کشیده و همیشه آدم می‌کشد؛ باید قصاص شود «ولکم فی القصاص حیاه یا اولی الالباب». اما کسی که یک بار غضب کرده، عصبانی بوده و اصلاً سابقه نداشته و شما چندین سال زندانی‌اش کرده‌ای؛ جای گذشت دارد.
ببینید خدا و پیغمبر چه می‌گویند؛ آیات عفو را بخوانید و ببینید افرادی که گذشت کرده‌اند به چه جاهایی که نرسیده‌اند. حاج‌آقای «حسینی قمی» فرمودند: «ما آشنایی داشتیم که ایشان خیلی بداخلاق بود، خانمش می‌گفت همه وسایل خانه را مرتب می‌کنم و آماده می‌کنم وقتی همسرم زنگ خانه را می‌زند، بدنم می‌لرزد. اتفاقاً آقا اهل نماز و هیئت بود اما تند و خشن بود. حاج‌آقای حسینی قمی فرمودند: همسر این خانم فوت می‌کند، من نگران شوهرش بودم که وقتی آن دنیا می‌رود معذب خواهد شد. من به این خانم گفتم: «شوهرت خیلی اذیتت می‌کرد بیا از شوهرت بگذر و حلالش کن». خانم گفت: «من قبل از مردنش حلالش کردم. راضی نیستم بند انگشت شوهرم عذاب بشود». من معتقدم این خانم اگر میلیون‌ها میلیون گناه داشته باشد، خدا او را می‌بخشد، حق‌الناسش را هم خدا ادا می‌کند.