printlogo


راه‌ خروج از سرای فریب

ما در سرای فریب‌ها هستیم و راه بیرون آمدن از اين سرای فریب، درک حقایق است؛ حقیقت‌ها در این عالم، به واسطه بزرگی و عظمتی که دارند نامحسوس هستند. از طرفی کسانی که به واسطه عظمت و سعه وجودی خودشان، درکشان نسبت به این حقایقِ نامحسوس بزرگ شده و آن‌ها را دریافت کرده‌اند، به ما گزارش داده‌اند در این دنیا زندگی کنید، اما در دنیا نمانید؛ زندگی در دنیا ولی نه برای دنیا، بلکه برای عوالم بلند و بزرگ‌تر. رسیدن به این مقصود، برای ما بسیار راحت است و سختی ندارد؛ نه در صدر اسلام بودیم که شکنجه‌های افرادی همچون یاسر و سمیه و بلال را داشته باشیم و نه در امت‌های پیشین بودیـم که ما را تکه‌تکه کنند! بلکه ما را تحویـل هم می‌گیرنـد و خوشامد هم می‌گویند و...؛ اگر این دینداری راحت را از دست بدهیم، خیلی سخت است! اگر چیزهایی را که می‌توانیم به‌سادگی و به‌راحتی بدست بیاوریم (آن هم چیزهایی که هر کدام از آن‌ها از کل عالم، عظیم‌تر است) اما با بی‌توجهی و غفلت، همه را از دست بدهیم، این خسارت است و حسرت فراوانی در پی خواهد داشت. 
حکیمی با شاگردانش از بیابانی تاریک و ظلمانی می‌گذشت؛ رو به شاگردانش نمود و گفت: هر کس از ریگ‌های این صحرا بردارد، فردا که به روشنایی رسید، پشیمان شده و حسرت خواهد خورد! و هر کس برندارد، او هم حسرت خواهد خورد! عده‌ای برنداشتند، عده‌ای فقط یک ریگ برداشتند، بعضی ده‌تا و بعضی صدتا برداشتند و عده‌ای هم زنبیل‌های خود را پُر کردند! فردا که به روشنایی رسیدند و دیگر راه برگشتی هم وجود نداشت، دیدند همه این ریگ‌ها، دُرّ و گوهر و مروارید بوده است! آن کسی که برنداشته بود، روی دستش می‌زد و حسرت می‌خورد که چرا برنداشته است! آن کسی که یکی برداشته بود، بر سرش می‌زد و حسرت می‌خورد که چرا بیشتر برنداشته است! برای هرکدام از آن‌ها خیلی راحت بود که زنبیل خود را پُر کنند! 
خداوند برای رهایی از این سرای فریب و خروج از ظلمت دنیا، راه‌هایی قرار داده و نام آن‌ها را «أبواب السّماء» نامیده است. بنابراین بعضی از امور، دریچه‌هایی به عالم غیب و روزنه‌هایی به عالم ملکوت هستند که آن دریچه‌ها و روزنه‌ها، درهای آسمان و درهای بهشت‌اند. 
به تعبیر بعضی از مفسران، کسی که از زمین، سر به آسمان بلند نکرد، کودکی بیش نیست! و به عبارت دیگر، مهدنشینی ۸۰ ساله است! زیرا قرآن می‌فرماید زمین، گهواره است: الم نجعل الارض مهادا.
در دعای «سِمات» می‌خوانیم: اللهم إنی أسألک باسمک العظیم الأعظم الأعز الأجل الأکرم الذی اذا دعیت به علی مغالق ابواب السماء للفتح بارحمه انفتحت؛ درهای آسمان و روزنه‌های عالم غیب، متعدد هستند: جلسات ذکر، نماز با توجه، احسان به والدین، انفاق و تمام عبادات با اخلاص.
زیر پای پدر و مادر، از دریچه‌های بهشت و روزنه‌های عالم غیب است. مجالس توجه، قطعه‌ای از بهشت در دنیاست؛ این‌ها ادبیات نیست! بلکه بهشت، تجلی همین امور است. 
روزی رسول اکرم(ص) در بین اصحاب نشسته بودند، فرمودند: «ارتعوا فی ریاض الجنه»، بروید در باغ‌های بهشت بخرامید و قدم بزنید و لذت ببرید؛ «قالوا یا رسول الله ما ریاض الجنه؟» پرسیدند: یا رسول الله! باغ‌های بهشت چیست؟ «قال مجالس الذکر» فرمودند: مجالس توجه و تذکر، مجالس ذکر خداوند؛ این مجالس، باغ‌های بهشت است. 
ان‌شاءالله در همین عالم، چشم ما به حقایق باز شود و متوجه شویم وزن و قدر و قیمت هر چیزی چقدر است. کسی نگفته است این زندگی روزمره و دنیایی را کنار بگذارید، اما باید از غوطه‌خوردن در آن پرهیز نمود. اگر اکنون مرگ ما فرا رسد، در چه حالی هستیم؟! کجاییم؟! نکند حساب ما خالی و دست ما تهی باشد! نکند قلوب و دل‌هایی که به‌راحتی می‌توانست به ظرفیت اقیانوس برسد، به حد نصاب نرسیده و انگشت‌دانه مانده، از اين دنیا خارج شود! راه این است که «بشنویم، بفهمیم، فکر کنیم و عمل نماییم».
تمام کارهای خیر با نیت خیر، درهای آسمان و روزنه‌های عالم غیب هستند و ما را از این دنیا عبور داده و به خداوند می‌رسانند؛ اما همه این درهای آسمان و روزنه‌های عالم غیب، در یک سطح نیستند، بلکه بعضی از آن‌ها اساسی‌تر و مهم‌ترند. در بین تمام این امور، «مودت اهل‌بیت علیهم‌السلام» از همه درها و روزنه‌ها، اساسی‌تر، مهم‌تر، قوی‌تر، بزرگ‌تر و وسیع‌تر است به‌طوری که گویی تمام دین در همین یک امر خلاصه شده است.