دست خدا را در زندگیها ببینیم، یادمان نرود، مغرور نشویم که ما فلان کار را کردیم، نه خدا بود؛ درس اخلاص را در زندگی حضرت زهرا(س) یاد بگیریم. از زندگانی سردار سرافرازمان یاد بگیریم. این کلام نورانی حضرت زهرا(س) که فرمود: کسی که عبادت خالصانه به آسمانها بفرستد، خدا بهترین مصلحتش را بر او نازل میکند.
تو برای خدا قدم بردار، نگو من! در تمام کلمات سردار سلیمانی سرافراز بگردید یک بار کلمه «من» پیدا میکنید؟ شخصیتی که از یمن تا غزه و لبنان و عراق و سوریه او را میشناسد. رهبر معظم انقلاب فرمودند: در جلسات عمومی، سردار در گوشهای مینشست که «پیدا» نباشد، «منیت» در کلامش نبود، یک بار حاضر نشد مصاحبه کند، با اصرار یک مصاحبه راجع به جنگ 33روزه لبنان انجام داد، یک بار نگفت من این کار را انجام دادم... .
تو خالصانه عبادت را به آسمان بفرست، خدا بهترین مصلحت را برایت میفرستد. خدا مزد اخلاص را بخواهد میتواند بدهد، دست ما نیست، نمیخواهد خودت برای تجلیل مقامات خودت برنامهریزی کنی، خدا بلد است خودش چطور تجلیل کند.
«یا مقلب القلوب والابصار» را که در دعای تحویل سال میخوانیم. تو مقلب القلوبی... میبینیم چطور دل عالم را یک دفعه متحول میکنی... امام فرمود: «خرمشهر را خدا آزاد کرد»... داستان سردار در «جنگ 33روزه » را حتماً شنیدهاید فرمودند: روز بیست و هشتم گذشت گفتیم دیگر تمام شد، چون دیگر چیزی نداریم بجنگیم... یکی از رزمندگان خواب حضرت صدیقه طاهره(س) را دید.
میخواست خودش را به پاهای بیبی بیندازد، گفت: بیبیجان! چرا به فریاد ما نمیرسی؟ حضرت از زیر مقنعه خودشان دستمالی بیرون میآورند و حرکتش میدهند و میفرمایند تمام شد. این حرکت همان و سقوط هلیکوپتری که پایان جنگ 33روزه شد همان...
بعدها یکی از وزیران قطری به سردار گفت تا آن روز هر کاری میکردیم آمریکاییها قبول نمیکردند آن شب با هزار زحمت «جان بولتون» ملعون مرا پیدا کرد و گفت همین الساعه باید جنگ تمام شود و اِلّا تمام ارتش اسرائیل از بین میرود... این باور سردار ما بود.