printlogo


نکته‌های ناب
بیان عظمت فاطمه(س) از زبان پیامبر(ص)

 رسول اکرم(ص) بارها و بارها فاطمه(س) را ستود و از او تجلیل نمود. در مواقع بسیاری می‌فرمود: «پدرش به فدایش باد» و گاه خم می‌شد و دست او را می‌بوسید. به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی می‌نمود، فاطمه(س)بود و به هنگام بازگشت به اولین محلی که وارد می‌شد، خانه او بود.
عامه محدثین و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیده‌ای، این کلام را نقل نموده‌اند که حضرت رسول(ص) می‌فرمود: «فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد مرا آزرده است». از طرفی دیگر، قرآن کریم پیامبر(ص) را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد به‌دور دانسته و صراحتاً بیان می‌کند هر چه پیامبر می‌فرماید، سخن وحی است. پس می‌توان دریافت این همه تجلیل و ستایش از فاطمه(س)، علتی ماورای روابط عاطفی میان پدر و فرزند دارد. پیامبر اکرم(ص) نیز خود به این مطلب اشاره می‌فرمود. گاه در جواب خرده‌گیران، لب به سخن می‌گشود که خداوند مرا به این کار امر نموده و یا می‌فرمود: «من بوی بهشت را از او استشمام می‌کنم».
اما اگر از زوایای دیگر به بحث بنگریم و حدیث نبوی را در کنار آیات شریفه قرآن کریم قرار دهیم، مشاهده می‌نماییم قرآن کریم عقوبت کسانی که رسول خدا(ص) را اذیت نمایند، عذابی دردناک ذکر می‌کند و یا می‌فرماید کسانی که خدا و رسول را اذیت نمایند، خدا آنان را در دنیا از رحمت خویش دور می‌دارد و برای آنان عذابی خوارکننده آماده می‌نماید. پس به نیکی مشخص می‌شود رضا و خشنودی فاطمه(س)، رضا و خشنودی خداوند است و غضب او نیز موجب غضب خداست. به بیانی دقیق‌تر، او مظهر رضا و غضب الهی است چرا که نمی‌توان فرض نمود شخصی عملی را انجام دهد و بدان وسیله فاطمه(س) را بیازارد و موجب آزردگی پیامبر(ص) و بدین سبب مستوجب عقوبت الهی شود، اما خداوند از آن شخص راضی و به عمل او خشنود باشد و در عین رضایت، او را مورد عقوبتی سنگین قرار دهد. نکته‌ای دیگر که از قرار دادن این حدیث در کنار آیات قرآن کریم بدست می‌آید، آن است که رضای فاطمه(س)، تنها در مسیر حق بدست می‌آید و غضب او فقط در انحراف از حق و عدول از اوامر الهی حاصل می‌شود و در این امر حتی ذره‌ای تمایلات نفسانی و یا انگیزه‌های احساسی مؤثر نیست. چرا که از مقام عدل الهی به‌دور است شخصی را به خاطر غضب دیگری که برخاسته از تمایل نفسانی و یا عوامل احساسی مؤثر بر اراده او است، عقوبت نماید.