printlogo


یادداشتی از محمدکاظم کاظمی در باره تاریخ شعر فاطمی
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را
پیوند شعر با مذهب پیوندی است دیرین و بسیاری از سروده‌های شاعران در طول تاریخ، سروده‌های مذهبی بوده است. در اسلام نیز از همان طلیعه‌های نخستین، شاعران متعهد مذهبی به میان آمدند و در بیان معارف دین کوشیدند. البته باید این را پذیرفت که شعر فارسی با گرایش مذهبی شروع نشد، چون خاستگاه شعر فارسی در ابتدا دربار بود و شعر درباری بیشتر از هر نوع دیگر رواج یافت. ولی دیری نکشید که معارف دین، شعر فارسی را هم به سیطره خود درآورد؛ از همین رو، در شعر شاعران فارسی در قرن‌های اولیه تا ظهور ناصرخسرو، ابن‌یمین و دیگر شاعران معنویت‌گرا، شعرهای دینی بسیاری نمی‌توان یافت. در واقع از حوالی قرن پنجم هجری است که مذهب حضور پررنگ‌تری در شعر فارسی می‌یابد.

یکی از جلوه‌های شعر دینی، شعرهایی در ستایش بزرگان دین است و در این میان البته اهل بیت(ع) پررنگ‌ترین موقعیت را دارند، چیزی که در میان شاعران تشیع و اهل سنت از دیرباز رواج داشته و البته سهم قابل توجهی از این شعرها در ستایش حضرت فاطمه زهرا(س) بوده است.
ناصرخسرو یکی از نخستین شاعران بزرگ فارسی است که به ستایش آن حضرت می‌پردازد: 
رضوان به هشت خلد نیارد سر
صدیقه گر بود به حشر یارش
باکش ز هفت دوزخ سوزان نی
زهرا چو هست یار و مددکارش
و افزون بر آن، اشاراتی به نام و شخصیت آن حضرت در شعر سنایی، عطار، ابن‌یمین و به‌ویژه ابن‌حسام خوسفی دیده می‌شود که این آخری، یکی از شاعران جدی در ستایش اهل بیت(ع) و دارای قصاید بسیار است.
در این دوره از شعر فارسی که می‌شود آن را تا ظهور صفویه دنبال کرد، شعرها بیشتر در تجلیل مقام آن حضرت است و شعرهای مناسبتی درباره ولادت و شهادت ایشان کمتر داریم. نه تنها در مورد حضرت زهرا(س) که در مورد دیگر بزرگان دین هم بیشتر شاعران از منظر ستایش مقام و موقعیت آن بزرگان وارد شده‌اند و هم از این روی، این شعرها بیشتر جنبه معرفتی و کلامی می‌یابد.
شعر مذهبی شیعی، از دوره صفویه پررنگ‌تر می‌شود و تا به امروز امتداد می‌یابد، به گونه‌ای که نیم قرن اخیر را می‌توان دوران اوج شعر مذهبی دانست. در واقع باید گفت در طول تاریخ شعر فارسی شاید به اندازۀ این ۵۰سال، شعر برای بزرگان دین سروده نشده باشد.
ولی البته در این دوران از صفویه تا امروز و به خصوص در شعر معاصر، تمرکز بیشتر شاعران روی دو رویداد مهم ولادت و شهادت اهل بیت و ائمه(ع) است و به همین نسبت، تعداد شعرهایی که در آن‌ها جلوه‌هایی از شخصیت، سیره، گفتارها و رفتارهای بزرگان دین مطرح شده باشد، کمتر است. البته نقش جلسات و محافل مذهبی و انتظاری که مردم در این محافل دارند را در این گرایش نمی‌توان نادیده گرفت. با این حال البته شعرهای بسیاری هم هست که در آن‌ها شاعران بر زندگی و معارف تجلی ‌یافته از شخصیت آن حضرت تمرکز می‌کنند. از این جمله است چند مثنوی زیبا از احمد عزیزی، شعرهایی از غلامرضا شکوهی، علی‌رضا قزوه، حمیدرضا برقعی، مرتضی امیری اسفندقه، خسرو احتشامی و شماری از مذهبی‌سرایان دیگر.
و اما از میان شعرهایی که برای شهادت آن حضرت سروده شده و با این ایام مناسبت دارد، می‌توان به شعر قادر طهماسبی (فرید) اشاره کرد که از شعرهای مؤثر در این زمینه است و ما چند بیتی از آن را نقل می‌کنیم: 
آن شب که دفن کرد علی بی‌صدا تو را
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را
دفن شبانه تو که با خواهش تو بود
فریاد روشنی است ز چندین جفا تو را
تحریف دین، فراق پدر، غربت علی
افکند این سه درد به بستر ز پا تو را
پهلو شکسته‌ای و علی با فرشتگان
با گریه می‌برند به دارالشفا تو را
دارالشفای درد جهان خانه علی است
با گریه می‌برند ندانم کجا تو را
غافل مشو فرید از این مژدۀ زلال
کاین حال هدیه‌ای است ز خیرالنسا تو را