printlogo


خاطره نگاری سخنگوی سابق وزارت امور خارجه
مارادونا و ایران
او ایران را دوست داشت و زمانی بحث حضور او به عنوان سرمربی در تیم ملی مطرح بود، اما دیگو شخصیت دووجهی داشت و حضورش در ایران به دلیل برخی از مسائل شدنی نبود.

 اما یک وجه از شخصیت او در صورت حضورش در ایران برای ما برد به حساب می‌آمد. از این نظر که آمدن او به ایران سبب می‌شد تا تفکرات منفی مردم آرژانتین نسبت به ایران پاک شود. ما  در آمریکای جنوبی تقریباً با اکثر کشورها رابطه خوبی داریم؛ به‌جز آرژانتین و حضور او موجب می‌شد تا این نگرش تغییر کند. بعد از انفجار آمیا، صهیونیست‌ها توانستند چهره ایران را در کشورشان خراب کنند. گرچه بعدها مشخص شد این انفجار یک انفجار صوری بوده و ایران هیچ نقشی در آن نداشته است. ما تبرئه شدیم اما باز هم یخ روابط دو کشور باز نشد. مارادونا مواضع روشنی در خصوص فلسطین داشت، مواضعی که نزدیکی بسیاری با مواضع کشورما داشت. او طرفدار سرسخت مردم فلسطین بود و از ظلمی که آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین می‌کردند، ناراحت بود. در جام جهانی برزیل با او روبه رو شدم و زمانی که او متوجه شد من ایرانی هستم با روی باز با من سلام و علیک کرد. جمهوری اسلامی در افکار عمومی مردم دنیا چهره خوبی دارد و تبلیغات غربی‌ها هیچ گاه سبب خراب شدن وجهه نظام نشده است. مارادونا و مردم عادی، جمهوری اسلامی را سمبل مقاومت می‌دانند و چنین تفکر و گرایش‌هایی در خصوص نظام ما در سراسر دنیا وجود دارد. علاقه او به ایران تا جایی بود که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد پیراهن خود را به رئیس جمهوری وقت کشورمان اهدا کرد و از این طریق علاقه‌اش را به ایران نشان داد. حقیقتاً تعداد چنین انسان هایی با مواضع کاملاً روشن بسیار اندک است و جهان ورزش و سیاست همانند مارادونا را نخواهد دید.
*برگرفته از ویژه نامه روزنامه ایران برای مارادونا