حکایت این روزهای دولت آستانه که از چاله به چاه افتاده است
ردپای اردوغان در قزاقستان
قزاقستان به عنوان بزرگترین کشور آسیای میانه، در روزهای گذشته با ناآرامیهای بسیار گستردهای روبهرو بوده است. هسته اولیه ناآرامیها با اعتراض به افزایش قیمت گاز طبیعی خانوارها آغاز شد اما با سرایت آن به شهرهای بزرگ این کشور از جمله آلماتی و آستانه، شاهد تحولات خشونتباری بودیم. با مرور تحولات میدانی روزهای گذشته، تحرکات خیابانی ابعاد شفافتری به خود گرفته است.
سمت و سوی اصلی این مخالفتها را میتوان در آشکارتر شدن رویکرد ضد روسی آن دید. برخی از درخواستهای مخالفان شامل قطع روابط کامل با روسیه، خارج شدن از معاهدات به رهبری روسیه، حمایت از اوکراین در مجامع بینالمللی علیه روسیه، تعطیلی ایستگاه فضایی بایکانور متعلق به روسیه و آغاز همکاری با ناسا، استعفای رئیس جمهور و رئیس شورای امنیت ملی و... است. در سالهای اخیر این کشور با تهدیدات ارضی از سوی چین و روسیه روبهرو شده که مقامات سیاسی و نظامی قزاقستان را در تنگنای راهبردی قرار داده است.
با خیز اقتصادی چین و بازتعریف نقش آن از حضور در عرصه بینالمللی، ادبیات سیاسی و نظامی این کشور، تلاشها برای گسترش ارتباطات برونمرزی توسط این کشور و فشار به همسایگان جدیتر شده است. در ادبیاتی مشابه، روسیه نیز ادعاهای ارضی جدیدی درزمینه قزاقستان مطرح کرده است.
حکایت از چاله به چاه افتادن قزاقستان
در سایه چنین تهدید فزایندهای از سوی روسیه و چین، مقامات قزاقستان به دنبال آرایش سیاسی جدید در قالب ترکگرایی در آسیای مرکزی و اتحاد راهبردی با ترکیه برآمدهاند. همکاری فزاینده نظامی و سیاسی ترکیه و قزاقستان و همچنین خلق چارچوب همکاری شورای کشورهای ترکزبان که میتواند آلترناتیوی برای پیمان شانگهای باشد، هر روز پررنگتر میشود. در این راستا قزاقستان برخی از معاهدات خرید ادوات نظامی از چین از جمله پهپادهای چینی را لغو کرده و با مقامات ترکیه بر سر پهپاد بایراکدار به مذاکره نشسته است. قزاقستان بر این باور است فناوری جدید پهپادی ترکیه که در قفقاز نیز موفقیت چشمگیری در برابر سلاحهای روسی داشته، میتواند موازنه وحشت و بازدارندگی نسبی در آسیای مرکزی علیه پکن و مسکو ایجاد کند. اما این تمام ماجرای این روزهای قزاقستان نیست. مقامات قزاقستان با هدف ایجاد قدرت درونی و جدید در مناسبات امنیت ملی خود دست به همکاری گسترده با ترکیه و رجب طیب اردوغان زدند. اینجا بود که رؤیاهای آستانه منجر به یکی از بزرگترین بحرانهای امنیتی قزاقستان شد. برخی ناظران معتقدند ترکیه بدون اطلاع مقامات این کشور آسیای میانه و با اعزام تروریستهای آسیایی از مناطق درگیری در سوریه و عراق به دنبال ایجاد فضای ضد روسی و تحکیم پایههای نوعثمانی در قزاقستان است.
به عنوان مثال، در شهر آلماتی قزاقستان نیروهای ویژه ضدتروریسم گروهی از افراد مسلح را دستگیر کردهاند که مشغول هدایت و فرماندهی تروریستهای حرفهای مهاجم به مراکز امنیتی و پاسگاههای پلیس بودهاند. جالب آنکه عمده بازداشتیها بهتازگی پس از مدتها از ترکیه به قزاقستان بازگشته بودند. دیکی آرمان، یکی از هزاران نفری است که توسط سازمان امنیت ترکیه در طول سالهای گذشته در راستای تشکیل امپراتوری اردوغان و جریانهای پانترک آموزش دیده و سردسته یکی از تیمهای مهاجم در آلماتی بوده است. در این میان، جبهه آزادیبخش قزاقستان هم که با شعار و هدف عنوان شده «مقابله با اشغالگری روسیه» اعلام موجودیت کرده، مسئله قابل تأملی است. برخی کارشناسان معتقدند به هیچ عنوان گرانی الپیجی نمیتواند به این شکل منجر به درگیریهای گسترده مسلحانه در شهرهای عمده قزاقستان شود. عناصر بازگشته از عراق و سوریه در روزهای گذشته با کمک ترکیه با غارت پادگانهای ارتش و نیروهای امنیتی و همچنین بانکها این روزها در این کشور جولان میدهند. آنچه در قزاقستان در جریان است، نه یک اعتراض مردمی که یک حرکت کاملاً حسابشده نظامی و امنیتی مانند سوریه است. هر چند طراحان تلاش کردند از بحران سوریه و دیگر وقایع مشابه درس بگیرند و پروژه را بدون نقص اجرا کنند و با تصرف کامل آلماتی و اشغال فرودگاه همه چیز را به کنترل خود در بیاورند، اما سرعت واکنش روسیه و کشورهای عضو پیمان امنیت دسته جمعی موجب شد فعلاً چنین اتفاقی نیفتد. برخلاف باور غربیها که گمان میکردند از آنجا که روسیه در ماجرای اوکراین مشغول است، توان بسیج نیروی کافی برای حفظ امنیت در قزاقستان را ندارد اما روسها فقط از کشور خود به صورت همزمان ۱۰فروند ایلوشین را راهی آلماتی کرده و دیگر کشورهای متحد نیز به فراخور خود، نیرو و تجهیزات گسیل کردند تا با تروریستها مقابله کنند.