مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میگفت: مدتی گرفتاری داشتم و هر دعایی میخواندم اثر نمیکرد. عرض کردم: خدایا، این دعاها را به مردم گرفتار میگویم، آنها میخوانند و حاجت خود را میگیرند؛ ولی چرا گرفتاری ما برطرف نمیشود؟ با ناراحتی گفتم: محمد و آل محمد هم به فکر ما نیستند! به محض اینکه این جمله را گفتم، پیامبر اکرم(ص) را دیدم و در حالی که غبار آلوده، آستینها را بالا زده بودند، فرمودند: چه شده است؟ ما هزار سال پیش از خلقت آدم به فکر شما بودیم!