یک سلام از ما، جواب از سمت مرقد با شما / فطرس نامهبر تهران به مشهد با شما
باز هم میل زیارت کردهایم از راه دور / نیت از ما، قصد از ما، رفت و آمد با شما
ما کبوترهای بیبالیم اما آمدیم / لذت پرواز در اطراف گنبد با شما
نمره ما صفر شد از بیست؛ اما در عوض / زندگی ما همه از صفر تا صد با شما
خطه ما تشنه آب حیات و نور بود / خشکسال خاکمان اما سرآمد با شما
این دیار، این سرزمین، این زادگاه، این مرز و بوم / برکتش از توست «یا منیکشفُ کلَّ الهُموم»
سرپناه ناامیدان؛ مأمن مأیوسها / ایستگاه آخرِ ای کاشها، افسوسها
گرم در رؤیای صحن و گنبد و گلدستههاست / زائر دلخسته و بیخواب از کابوسها
نور گیرد ماه، تا شبهای جمعه در حرم / میطراود نغمه یا نور و یا قدوسها
میرسند از راه زائرها، ملائک گردشان / فرش زیر پایشان هم شهپر طاووسها
در ازای قطرههایی اشک با خود میبرند / از اجابت، از کرم، از لطف... اقیانوسها
هرکه صید توست دیگر در قفس محبوس نیست / در گِلِ ایرانیان خاکی به غیر از توس نیست
شعر از محمدعلی بیابانی