printlogo


گفتاری از حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر مهدی نخاولی
طی مسیر بندگی، منحصر در مودت به اهل بیت(ع) است

خداوند به رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّة فی القربی» (از کلمۀ «قُل» فهمیده می‌شود این مطلب، امر خداوند است): بگو من از شما هیچ اجر و مزدی نمی‌خواهم جز مودت اهل‌بیت(ع). آیه شریفه، اجر و مزد رسالت را منحصر در مودت اهل‌بیت(ع) قرار داده است.
نفرمود: «أَسئَلُکُم المَوَدَّةَ أَجراً لِلرِّسالَة: به عنوان اجر برای رسالت، من از شما مودت را می‌خواهم»، زیرا با این بیان، دیگر مشخص نبود آیا رسول اکرم(ص) ‌ غیر از مودت چیز دیگری هم به عنوان مزد رسالت می‌خواهند یا نه؟ ممکن بود چیزی دیگر هم بخواهند. اما لسان آیه، لسان حصر است و می‌فرماید: من هیچ‌چیز نمی‌خواهم جز مودت، یعنی فقط و فقط مودت را می‌خواهم.
در آیه دیگری می‌فرماید: «قل لا اسالكم علیه من اجر الاّ مَن شاء أن یتّخذ الی ربّه سبیلا». 
لسان این آیه شریفه نیز لسان حصر است؛ می‌فرماید: ‌ای پیامبر! بگو: من از شما هیچ اجر و مزدی نمی‌خواهم جز اینکه هر کس که می‌تواند، تلاش کند و راه خداوند را طی نماید و سعی کند به خداوند برسد. 
در آیه شریفه اول فرمود: من از شما فقط و فقط یک‌چیز می‌خواهم: «مودت اهل‌بیت(ع)»  و در آیه شریفه دوم فرمود: من از شما فقط و فقط یک‌چیز می‌خواهم: «طیّ راه خداوند».  و از آنجایی که لسان هر دو آیه، لسان حصر بود، دانسته می‌شود آقا رسول اکرم(ص)  دو چیز نخواسته‌اند، بلکه یک چیز را خواسته‌اند، و این نشان می‌دهد که «مودّت اهل‌بیت (ع)» و «طی راه خداوند» درحقیقت یک چیز هستند نه دو چیز.
توضیح آنکه علومی که انسان را به خداوند می‌رساند و به او کمک می‌کند تا راه خداوند را طی نماید، هزاران هزار است؛ مثل نیت صالح، دوام وضو، نماز با توجه، احسان به والدین، خیرخواهی برای مردم، روزه، زکات، حج، جهاد و... .
اگر آیه شریفه با لسان حصر بیان نشده بود، ممکن بود این‌گونه تصور شود که رسول اکرم(ص) به عنوان اجر رسالت خواسته‌اند ما راه خداوند را طی کنیم و فقط همین یک مورد را نخواسته‌اند، بلکه مودت اهل‌بیت(ع) را نیز خواسته‌اند؛ آنگاه در جمع بین این دو آیه می‌گفتیم طی راه خداوند یک امر کلی است که یکی از مصادیق آن، مودت و حب اهل‌بیت(ع) است. 
ولی از آنجایی که هر دو آیه را با لسان حصر بیان فرموده، دانسته می‌شود این دو (مودت و طی راه خداوند) یک چیز هستند. به عبارت دیگر اگر عملی از اعمال وجود داشت که به وزن حب اهل‌بیت(ع)، طی راه خداوند را برای ما تسهيل می‌کرد، پیامبر اکرم(ص) حتماً آن را بیان می‌فرمودند، یا حداقل هر دو را با هم ذکر می‌کردند و می‌فرمودند من از شما این چند چیز را می‌خواهم؛ اما از آنجا که فقط یک‌چیز را بیان فرموده‌اند، دانسته می‌شود آنچه در طول طی راه خداوند (از همان ابتدایی که فرد اراده می‌کند به سمت خداوند حرکت کند تا آن مرحله‌ای که به خداوند واصل شده و عارف کامل می‌شود) بی‌بدیل است و در عرض سایر اعمال نیست، مودت اهل‌بیت(ع) است. اگر چیز دیگری بیشتر از مودت اهل‌بیت(ع) (یا حداقل هم‌وزن آن) انسان را توجه می‌داد یا بیشتر به سمت خداوند حرکت می‌داد، حتماً پیامبر اکرم(ص)  باید آن را هم به عنوان اجر رسالت طلب می‌نمودند. پس معلوم می‌شود مودت اهل‌بیت(ع) چتری دارد که روی تمام اعمال پهن شده و به همین دلیل است که در روایت فرموده‌اند اگر کسی در کنار کعبه، بین رکن و مقام، صبح تا شب روزه باشد و شب تا صبح را به عبادت بگذراند و حب علی بن ابی‌طالب(ع) را نداشته باشد، کارهای او هیچ ارزشی ندارد. 

پیامبر(ص) اجر رسالتش را صالح شدن ما تعریف می‌کند
این روایت، تفسیر آن حصری است که خداوند در قرآن بیان فرموده است؛ یعنی می‌خواهد بفرماید راه خداوند، منحصر است در حب و مودت اهل‌بیت(ع)؛ به عبارت دیگر مودت اهل‌بیت(ع) مساوی است با نفس طی کردن راه خداوند؛ یعنی با وجود مودت اهل‌بیت(ع)، راه خداوند طی می‌شود و هر نَفَسی که شخص ـ در خواب یا بیداری ـ با محبت و مودت اهل‌بیت(ع) می‌کشد، در حال طی کردن راه خداوند است؛ البته به شرطی که حبی بیدار و واقعی داشته باشد. 
با این بیان دانسته می‌شود سایر اعمال (همچون نماز، روزه، حج، خمس، زکات و...)، یاریگران مودت اهل‌بیت(ع) هستند؛ به طوری که اگر مودت اهل‌بیت(ع) باشد، سایر اعمال موجب رشد بیشتر فرد می‌شوند و اگر سایر اعمال باشند و مودت اهل‌بیت(ع) نباشد، اجر رسالت عطا نشده و حق رسول اکرم(ص)  ادا نمی‌شود.
آنگاه در آیه دیگری می‌فرماید: ‌ای پیامبر، به آن‌ها بگو آن یک‌چیزی را هم که من از شما می‌خواهم، برای خودم نیست بلکه برای خود شماست: «قل ما سالتکم من اجر فهو لکم ان اجری الا علی الله».
به یک مثال توجه کنید: پدری به فرزندش می‌گوید: «فرزند عزیزم! ما برای آمدن تو از قبل از تولدت، متحمل رنج‌ها و سختی‌ها شدیم و برای رفاه و آسایش تو چقدر بیدارخوابی‌ها و زحمت‌ها کشیدیم، اینک که بزرگ شده‌ای از تو چیزی نمی‌خواهیم جز اینکه عصای دست ما در پیری باشی و به ما سر بزنی و...»، در اینجا چیزی که پدر از فرزندش می‌خواهد برای خودش است نه برای فرزند.
اما گاهی پدر به فرزندش می‌گوید: «این رنج‌ها و سختی‌ها و زحماتی که برای راحتی و رشد تو کشیدیم، حال از تو هیچ‌چیزی نمی‌خواهیم جز اینکه انسان صالح و درستکاری باشی، خطا نکنی، با رفیق ناباب نگردی و سعی کنی برای خودت شخصیتی پیدا کنی و به جایی برسی و...»، در اینجا چیزی که پدر از فرزندش می‌خواهد، برای خود فرزند است نه برای والدین. 
اجری را که رسول اکرم(ص)  فرمودند، از قسم دوم است، یعنی آنچه خواستم، برای خود شما بود نه برای خودم و هیچ‌چیز از آن به من نمی‌رسد. به عبارت دیگر، رسول اکرم(ص)  فرمودند: اجر رسالت من این است که تک‌تک شما صالح شوید و به حق برسید. 
بنابراین، اصلِ راه خداوند، با مودت اهل‌بیت(ع) طی می‌شود؛ و سایر اعمال (مثل طول سجود، نماز، زکات، حج، خمس، احسان به والدین و...) در حکم «أَعِنِّی»هاست؛ یعنی با سایر عبادات، مرا کمک کن، تا من تو را ببرم.  با این بیان مشخص می‌شود جایگاه حب اهل‌بیت(ع) و مودت به ایشان، در عرض سایر امور نیست. 
بنابراین اگر می‌خواهیم از سرای فریب خارج شده و در همین دنیا به حقیقت برسیم، باید ادراک و نفس خود را وسیع کنیم تا بتوانیم حقایق بزرگ را ـ که بزرگ‌تر از محسوسات هستند و به شکار حس درنمی‌آیند ـ ادراک نماییم.
امور روزمره زندگی ـ تلخ یا شیرین، با سلامتی یا با مریضی، با داشتن مال و منال یا بدون آن ـ بالاخره سپری خواهد شد، اما آنچه لازم است و باید انجام شود، رسیدن به آستانه حقیقت است که اگر انجام شد، انسان نجات پیدا می‌کند.