printlogo


سوغات سفر رئیسی به مسکو چه‌خواهد بود؟

 یکی از مهم‌ترین اهداف دولت دکتر سید ابراهیم رئیسی، تقویت روابط با همسایگان و احیای دیپلماسی ایرانی با دولت‌های اطراف است. طرح این هدف بزرگ و مهم مقارن شد با موج بدعهدی آمریکایی‌ها در مذاکرات برجام و رخدادهایی که بعدها شاهدش بودیم.
باوجود فرصتهایی که ایران در اختیار طرف غربی قرار داد، اما آن‌ها در عمل منافع ایران را نادیده گرفتند و شاهد نقض آشکار تعهدات برجامی آن‌ها بوده و هستیم. با توجه به هدف‌گذاری دولت جدید نگرش ایران به سمت آسیا و تقویت ارتباطات سیاسی با حوزه کشورهای شرقی سبب شد این مجموعه ذهنیت‌ها که ما باید با کشورهای آسیایی بیشتر همکاری کنیم، شکل بگیرد و عملیاتی شود. سفر اخیر دکتر امیرعبداللهیان وزیر امورخارجه کشورمان به چین و سفر سید ابراهیم رئیسی به مسکو و مراودات ایران و پیمان شانگهای و کشورهایی نظیر چین، هند و روسیه و برخی کشورهای جنوب شرق آسیا حاکی از شکل‌گیری شتاب فزاینده در بروز مناسبات منطقه جدید با محوریت کشورهای مشرق زمین است.
به نظر می‌رسد ایران اسلامی در کنار سایر قدرت‌های آسیایی می‌توانند تعمیق همکاری‌ها، ایجاد و گسترش امنیت، به ویژه تأمین منافع درازمدت دو یا چند جانبه را رقم بزنند. پدیده اتحاد در مشرق زمین در حال شگل گیری است و در گذر زمان می‌تواند اثراتش را نه تنها بر آسیا بلکه بر کل مراودات و مناسبات جهانی بگذارد. شاید بتوانیم بگوییم خورشید دیپلماسی از آسمان مشرق زمین طلوع کرده است. شایان ذکر است کشورهای اروپایی در روند درازمدت شکل گیری روابط در مشرق زمین از بدعهدی‌هایشان نسبت به حقوق ملت ایران متضرر خواهند شد و تنها خواهند ماند؛ زیرا آن‌ها سمبل عدم استقلال در دیپلماسی و سیاست‌ورزی هستند و اثبات کردند نمی‌توانند بر محور راستگویی و تعامل صحیح گام بردارند. جمهوری اسلامی ایران  برای همکاری به آن‌ها فرصت داده، اما واقعیت این است که آن‌ها قدرشناس نیستند و در حال از دست دادن موقعیت‌ها هستند.
انقلاب اسلامی به عنوان یک قدرت نوظهور مستقل منطقه‌ای می‌تواند در حوزه‌های سیاسی، امنیتی، دفاعی و تجاری سکان‌دار میدان‌های غرب آسیا و امنیت خلیج فارس باشد. سفر رئیس جمهور به مسکو را باید به عنوان مجموعه‌ای از فعالیت‌های مؤثر ایران برای شکل‌گیری مناسبات جدید ارزیابی کرد. همکاری چندجانبه تهران- مسکو- پکن می‌تواند کفه مناسبات بین‌المللی را به نفع آسیا تغییر دهد. آسیا در حال بازیابی هویت‌های خویش است و در این بین ایران، روسیه، چین و حتی هند می‌توانند کانون این تحول باشند. این منطقه به لحاظ سرزمینی پهناور و به لحاظ ذخایر و معادن و دسترسی‌ها دارای ظرفیت‌های چندبعدی است و تنها محدود به اقتصاد و سیاست و اجتماع نیست، بلکه می‌تواند ابعاد مهم بین‌المللی داشته باشد. امروز کشور ایران در زمینه زیرساخت‌ها نیاز به سرمایه‌گذاری دارد. روسیه و چین به صورت عمده می‌توانند برای دسترسی‌های مالی و اقتصادی ما خطوط اعتباری ایجاد کنند و با توجه به اینکه کشورما دانش فنی و نیروی انسانی و زیرساخت دارد، می‌توانیم جهش توسعه ای را در ایران ایجاد کنیم. آنچه که برخی از مخالفان عبور از غرب و حرکت به ارتباط با شرق می‌گویند اگر از سر نقد و دلسوزی باشد، قابل شنیدن است. آنچه امروز شاهد آن هستیم، این است که عمده صحبت‌های منتقدان با تکیه بر گزاره‌های  اروپایی و آمریکایی است و می‌خواهند بازی روابط جدید را به هم بزنند و مانع از حرکت ایران به سمت مسیری بروند که آمریکا و غرب بی‌اثر شود.