پررنگ بودن اعتقادات، باورهای دینی و شیوه تربیت والدین بهخصوص مادر نقش مؤثری در کاهش آسیبهای اجتماعی فرزندان دارد؛ هرچه تعامل والدین با فرزندان دوستانهتر و صمیمیتر باشد، آگاهی آنها نسبت به تهدید آسیبها نیز بیشتر و احتمال بروز ناهنجاریهای رفتاری در فرزندان بسیار کمتر است. اما فرزندانی که به دلیل نابسامانی خانواده، بدسرپرستی و یا بیسرپرستی به حال خود رها شدهاند، از همان سنین پایین به رفتارهای ناهنجار گرایش پیدا میکنند و این بیبند و باریها به عنوان یک ویژگی بارز شخصیتی در آنها هویدا میشود و آن وقت، دانشآموز نابهنجار، ویروس خطرناک ناهنجاری خود را به دیگران انتقال میدهد.