
نگاهی به چالشهای تاریخی یکی از خدمات مهم در حرم مطهر رضوی و رفع آن پس از پیروزی انقلاب اسلامی
به کفشداری زوارِ دوست مفتخرم
کفشداری یکی از خدمات مهم و محبوب در حرم مطهر رضوی است. بخش مهمی از افرادی که مایل به خدمت افتخاری در اماکن متبرکه هستند، حضور در این بخش خدماتی را ترجیح میدهند.
شاید دلیل این مسئله، نوعی احساس خاکسارانه به مقوله خدمت کفشداری در حرم مطهر و البته نوع نگاه برخی بزرگان به این خدمت باشد؛ نگاهی که معتقد است نگهداری از کفش زائران و به عبارت بهتر، نشستن گرد پاپوش زائران بر لباس و دست کفشدار، برای او اسباب ترقی معنوی را فراهم میکند. این دیدگاه که عقبه و پیشینهای عقیدتی و معرفتی دارد، سبب شده در طول تاریخ، حتی اُمرا و فرمانروایان نیز تمایل به جفت کردن کفشهای زائران پیشِ پای آنها داشتهباشند و افرادی مانند شاهعباس یکم صفوی و ناصرالدینشاه قاجار به خدمت در کفشداری بپردازند. با وجود شهرت این خدمت در حرم مطهر رضوی، سیر تحول و شکلگیری آن چندان شهرتی ندارد و ممکن است بسیاری از مخاطبان این نوشتار نیز با آن آشنایی نداشتهباشند. از این رو، در این یادداشت مختصر، سیر شکلگیری و تحولات بخش کفشداری را در حرم مطهر رضوی، به اختصار مورد بررسی قرار خواهم داد و به چالشهای موجود در این سیر تاریخی خواهم پرداخت.
جایگاه کفشداری در سپهر تاریخ اماکن متبرکه
هرچند قدیمیترین گزارش خدمت کفشداری در حرم مطهر رضوی مربوط به سال 1012ق / 982ش و پرداخت مواجب به کفشداران است، اما قطع به یقین، خدمت کفشداری در حرم مطهر رضوی قدمتی بیش از این دارد و احتمالاً در زمره نخستین خدمتهای ارائه شده به زائران آستان قدس رضوی است. چنین به نظر میرسد که در ادوار اولیه تاریخ اماکن متبرکه، کسانی که در کسوت خادم فعال بودند، مجری همه خدمتها به حساب میآمدند و تفکیکی که بعدها آنها را به فراش، دربان، کفشدار و... تقسیم میکرد، عملاً وجود نداشت. شاید به همین دلیل، در متون تاریخی و گزارشهایی مانند گزارش «ابنبطوطه» در «الرّحله» که تصویری مختصر، اما دقیق را از حرم مطهر امام رضا(ع) در اواخر قرن هشتم هجری به دست میدهد، نشانی از نوع خدمات خادمان نیست و یا در اسناد مختصر مربوط به دورههای بعدی، نمیتوان رد و نشان چندانی از این مسئله یافت. نباید تردید کرد که جزئی شدن خدمت کفشداری و ظهور خدمهای با عنوان «کفشبان» یا «کفشدار» حاصل تغییرات اساسی در سازمان اداری حرم مطهر و وارد شدن ساختار مدیریت حکومتی به این مجموعه است. به دیگر سخن، نخستین بار فرمانروایانی که مایل بودند خدمات ارائه شده به زائران، خدماتی در سطح بالا و در ردیف عزتنهادن به جایگاه طبقه حاکم باشد، به جزئی کردن خدمت در حرم مطهر پرداختند و به این ترتیب، نهادهای گوناگون خدمتی پا گرفت. به همین دلیل، اگر مدعی باشیم سنگ بنای خدماتی مانند کفشداری در حرم مطهر رضوی، همزمان با دوره غزنوی و تولیت ساداتی مانند «میرزاسیدجعفر» (که توسط سلطان مسعود غزنوی عزل شد) گذاشتهشد، ادعایی دور از واقعیت نخواهد بود.
موقعیت تاریخی کفشداری در کشیکهای خدام
کفشداری که در متون تاریخی از آن به «کفشبانی» هم تعبیر میشود، باوجود محبوبیت، در پایینترین ردیف خدمتی آستانقدس قرار داشت و هنوز هم با وجود تغییر وضعیت خدمت به «افتخاری»، این نگاه سنتی حکمفرماست. کفشبانان معمولاً در محاسبه نفرات یک کشیک، در کنار مؤذنان قرار میگرفتند و با آنها شمارش میشدند. این را میتوان در متون اداری و سازمانی آستانقدس مانند «نظامنامه آستانقدس» که توسط محمدتقیمیرزا رکنالدوله تدوین و اجرا شد، مشاهده کرد. در آن زمان، مصادف با دوره قاجار، حرم مطهر دارای 6کفشداری فعال بود (صحن کهنه، صحن نو و مسجد گوهرشاد هر کدام دو کفشداری) که خدام آن به صورت مستقیم از آستانه مواجب دریافت میکردند و موظف بودند در کشیکهای 24ساعته حضور داشتهباشند و طبق دستور نظامنامه، شب را در حرم مطهر بمانند. این در حالی بود که درهای حرم مطهر، ساعتی از شب گذشته، بسته میشد و عملاً زائری برای خدمترسانی وجود نداشت. بنابراین به ظن قوی، کفشداران در ساعات پس از بسته شدن درهای حرم مطهر به خدمات دیگری از جمله تنظیف فضاهایی به غیر از کفشداریها هم مشغول بودند. تغییر کشیکها از پنج به سه و برعکس در دوره افشاریه و پهلوی اول، طبعاً بر تعداد کفشداران تأثیر گذاشت، اما این خدمت در مجموعه اماکن متبرکه حذفشدنی نبود. کفشداران همچنان از محل موقوفات سهم داشتند و به آنها مواجب پرداخت میشد.
چالشی که تا انقلاب اسلامی باقی بود
نذورات، یکی از منابع اصلی درآمد مربوط به مواجب کفشداران در نیمه دوم دوره قاجار به حساب میآمد. مرسوم بود زائران پس از زیارت و دریافت کفش از کفشدار، نذورات خود را در ظرف مشخصی میانداختند. این اقدام، بهتدریج حالت رویه پیدا کرد و در ابتدای دوره پهلوی اول، بهانه را به دست مسئولان وقت داد تا ارتباط مالی کفشداران و آستانقدس را قطع و مواجب آنها را به نذورات مردمی منوط کنند. این اقدام اساس رویه ناخوشایندی را گذاشت که تا اوایل دهه 1360 خورشیدی ادامه پیدا کرد. در این دوره، نیابت تولیت با واسطه، کسانی را که واجد شرایط بودند (و عموماً پیشتر هم کفشدار بودند) برای اداره کفشداری برمیگزید و درواقع کفشداری را به صورت «کنترات» به افراد واگذار میکرد و آنها هم با دریافت مستقیم پول از زائران مواجب خود را تأمین میکردند. احتمالاً به همین دلیل بود که در متون مربوط به تاریخ آستانقدس رضوی در دوره پهلوی، مانند کتاب «علی مؤتمن» در میان خادمان، نامی از کفشدار به میان نمیآید. این رویه، شرایط نامطلوبی را در کفشداریها به وجود آورد و اسباب مزاحمت و دردسر فراوانی را برای زائران و کفشداران فراهم کرد. این وضعیت تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. در ابتدای دهه 1360 خورشیدی، با نظر تولیت وقت، تصمیمی راهبردی برای ساماندهی کفشداریها گرفتهشد. کفشدارانی که پیشتر مشغول به کار بودند، به استخدام آستانقدس رضوی درآمدند و پرداخت نذورات در کفشداریها ممنوع شد. از سوی دیگر، از سال1368 خورشیدی به بعد، فرایند جذب خادمان افتخاری به کفشداریها به صورت گسترده مورد توجه قرار گرفت. این اقدام شرایط پایداری را در کفشداریها به وجود آورد و سبب شد سطح خدمترسانی به زائران، به شکل مطلوبی افزایش یابد. کفشداران افتخاری که فرایند مشخصی برای جذب و بهکارگیری داشتند، دائم مورد ارزیابی قرار میگرفتند و چون ارتباط مالی با خدمت خود نداشتند و داوطلبانه و از سر ارادت به این خدمت مشغول میشدند، کارایی بسیار بالایی در این عرصه داشتند. به این ترتیب، همزمان با توسعه چند ده برابری اماکن متبرکه و ایجاد کفشداریهای جدید، بهکارگیری نیروهای افتخاری به عنوان رهیافتی کارگشا مورد توجه مسئولان آستانقدس رضوی قرار گرفت. رهیافتی که تاکنون به عنوان رهیافت اصلی مورد توجه است و سبب ایجاد تغییرات اساسی و مثبتی در فرایند خدمترسانی به زائران امام رضا(ع) شده است.
خبرنگار: جواد نوائیان رودسری
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
از حضور هنرمندان در بارگاه امام رضا(ع) استقبال میکنیم
-
29 دی
-
جای استقلال دهم جدول نیست
-
اتیوپی، دروازه ورود جدی به قاره سیاه
-
معمای «افایتیاف» و دولت سایه!
-
نتانیاهو دوباره جنگ را آغاز میکند؟
-
رفاقت راهبردی
-
دود از سر کودکی بلند میشود!
-
وقت بهعرصهآمدن همه توان دیپلماسی اقتصادی است
-
خداحافظ جهان سبز!
-
به کفشداری زوارِ دوست مفتخرم