دل‌های مشتاق و دست‌های اشاره‌گر

روایتی از برنامه معنوی جمعی از ناشنوایان در حرم مطهر رضوی

دل‌های مشتاق و دست‌های اشاره‌گر

در ماه پربرکت رجب، حرم مطهر امام رضا(ع) میزبان زائران خاصی بود؛ زائران ناشنوا که بیشتر آن‌ها برای نخستین بار به این مکان مقدس آمده بودند. صبح، حدود ساعت10، حرم مطهر با نور آفتابی که به گنبد می‌تابد طلایی می‌شود و آرامش فضایش مثل همیشه به دل‌ها می‌نشیند، اما این بار با حضور زائرانی که دنیای شنیداری‌شان متفاوت است حال و هوای متفاوت‌تری دارد.


به سمت رواق دارالهدایه می‌روم، جایی که گروهی از زائران ناشنوا به همراه مترجم زبان اشاره حضور دارند. فضا با لبخندها و نگاه‌های پر از شوق و امید پر شده است. خانم زهرا، یکی از زائران، با چشمانی درخشان و با استفاده از زبان اشاره به مترجم می‌گوید: «این اولین باری است که به اینجا آمده‌ام و نخستین بار است که قلبم تا این حد پر از آرامش و عشق است. هرگز این لحظه را فراموش نمی‌کنم». این جملات کوتاه و صمیمانه، حال و هوای خاص و احساسات عمیق زائران را به‌خوبی برایم روشن می‌کرد.

لحظات دعا و نیایش
جمع زائران ناشنوا حالا در رواق دارالهدایه و محل برگزاری مراسم مستقر شده‌اند. هر یک از آن‌ها با شور و شعف خاصی به آینه‌کاری‌های رواق نگاه می‌کند. برخی از آن‌ها برای نخستین بار این منظره‌ روحانی را می‌بینند و لبخند و اشک‌های جاری پس از دیدن صحن‌ها و رواق‌ها در صورتشان نمایان است. زائران ناشنوا مشغول دعا و نیایش می‌شوند. هر کس در گوشه‌ای برای خودش خلوت می‌کند و برخی با نگاه‌های عمیق تنها به اطراف خیره شده‌اند. آقایی با لبخندی گرم و به وسیله زبان اشاره می‌گوید: «هر لحظه حضور در اینجا مثل یک رؤیاست. حس می‌کنم به خداوند نزدیک‌تر شده‌ام». این احساسات و تجربه‌ها مدام برایم یادآور می‌شد که آدم‌ها حتی در سکوت، تا چه حد می‌توانند با خداوند ارتباط عمیقی برقرار کنند.
​​​​​​​
از سکوت تا معنویت
در رواق مبارکه دارالهدایه برنامه ویژه‌ای برای این دسته از زائران ترتیب داده شده است. رواق مثل همیشه نیست. یعنی صدای مدح و سخنرانی به گوش نمی‌رسد. تنها صدایی که به گوش می‌رسد سکوت است و قرار است مترجم گروه، با زبان اشاره و با دقت تمام، برای زائران ناشنوا سخنرانی کند و پس از آن نیز مراسم مناجات‌خوانی را آغاز کنند. مترجم گروه، حاج آقای سجاد، نقش مهمی در انتقال پیام‌ها و دعاها به زائران دارد و این کار را با اهتمام هر چه تمام‌تر انجام می‌دهد. او با دقت و محبت، هر کلمه و اشاره‌ای را به زائران منتقل می‌کند تا آنان نیز بتوانند از این لحظات معنوی بهره‌مند شوند. حاج آقای سجاد که حدود ۱۰سالی است مشغول انتقال مفاهیم دینی به ناشنوایان است و برای این کار دوره آموزشی زبان اشاره را گذرانده، در این باره می‌گوید: «بسیاری از عزیزان ناشنوا با مفاهیم دینی ناآشنا هستند و محرومیت دینی و فرهنگی در این باره زیاد است. ضرورت خدمت برای این دسته افراد این است که تا حد توان، آن‌ها را با معارف دینی آشنا کنیم. ناشنوایان به خاطر محدودیتی که دارند، از خیلی لغات زبان فارسی اطلاعی ندارند. این بچه‌ها شاید با هزار یا درنهایت ۲هزار کلمه آشنا باشند. بنابراین وقتی با آن‌ها صحبت می‌کنیم باید سطح گفتار را پایین بیاوریم تا مطلب را به‌درستی برداشت کنند. این برداشت درست هم زمانی اتفاق می‌افتد که نه تنها یک مترجم، بلکه یک طلبه که با آموزه‌های دینی آشنایی کامل‌تری دارد، مجری برنامه‌های فرهنگی‌شان باشد».
چنین برنامه‌هایی به زائران ناشنوا این فرصت را می‌دهد که زیبایی‌ها و معنویت حرم مطهر امام رضا(ع) را تجربه کنند. حالا آن‌ها نه تنها از برکات این زیارت بهره‌مند می‌شوند، بلکه با کمک مترجم می‌توانند با دیگر زائران ارتباط برقرار و شاید برای نخستین بار در مراسم مذهبی شرکت کنند.

اینجا به آرامش رسیده‌ام
 با آقای علی فرکی، سرپرست کاروان ناشنوایان صحبت می‌کنم. او می‌گوید: «ما در این سفر معنوی میزبان 60زائر هستیم که در میان آن‌ها تعداد زیادی زائر اولی نیز حضور دارند. این عزیزان از شهرستان‌های بندرعباس، همدان، قم، کرج، ورامین، کهک و اصفهان به شهر قم آمدند و ما اول عرض ارادتی به حضرت معصومه(س) داشتیم و اجازه سفرمان را از خانم گرفتیم و تحت عنوان کاروان ناشنوایان راهی مشهد شدیم».
در پایان مراسم نیز با یکی از زائران کم‌شنوا که با استفاده از لب‌خوانی با من ارتباط برقرار کرده بود، صحبت کردم. خانم نرگس، یکی از زائران، با لبخندی گرم و نگاه‌های پر از شوق گفت: «این نخستین باری است که به حرم امام رضا(ع) آمده‌ام و تا به حال این‌قدر حالم خوب نبوده است. مطمئنم هرگز این لحظه‌ها را فراموش نمی‌کنم. وقتی برای اولین بار گنبد طلایی را دیدم، اشک از چشمانم جاری شد. من برای سلامتی همه دعا کردم و آرزویی که از سرم گذشت این بود که همیشه بتوانم به حرم مطهر آقا امام رضا(ع) بیایم. امام رضا(ع) همیشه و از دوران کودکی برایم نمادی از عشق و مهربانی بوده و حالا که سرانجام قسمت شد و به مشهد آمدم، احساس می‌کنم در اینجا به آرامش رسیده‌ام».

خبرنگار: الهه ضمیری

برچسب ها :
ارسال دیدگاه