
میانگین کتابهای درسی به ۱۶ جلد میرسد
خستگی مفرط بچهها از سنگینی محتوای کتابها
کارشناسان معتقدند حجم زیاد کتابهای درسی در کشور، علاوه بر دغدغه حمل آنها توسط دانشآموزان، محتوا و اهداف آموزشی آنها را نیز دچار چالش کرده است.
این موضوع بهقدری مهم است که رهبر معظم انقلاب، آیتالله العظمی خامنهای نیز در بیست و یکم اردیبهشت۱۴۰۱ در دیدار معلمان گفتند: «بعضی مطالب در برنامههای درسی کنونی، صرفاً محفوظاتی است که بدون هیچ سودی برای حال یا آینده دانشآموزان به ذهن آنها سرازیر میشود که باید این موارد شناسایی و از آموزشها حذف شود».
چرا آموزش کیفی رخ نمیدهد
یک کارشناس آموزشی در این باره به قدس آنلاین میگوید: در ایران تعداد کتاب مقاطع مختلف آموزشی و سرفصلهایی که درون هر کتاب وجود دارد بسیار زیاد است.
محمد نیکنژاد میافزاید: به عبارتی حجم کتابها و محتوا بسیار زیاد است و معلم به همین دلیل ناگزیر است فشار مضاعفی بر دانشآموزان وارد کند و درنتیجه آموزش کیفی مورد انتظار رخ نمیدهد.
نیکنژاد با مقایسه حجم کتابهای درسی ما با دیگر کشورها میگوید: میانگین کتابهای درسی در کشورهایی مانند کشورهای اسکاندیناوی و کشورهای مشترکالمنافع اقتصادی در نهایت هفت یا هشت کتاب است؛ اما در ایران این تعداد گاهی به میانگین ۱۰ تا ۱۲ جلد کتاب هم میرسد.
بهگونهای که در نظام آموزشی ما در سطح دبستان هفت یا هشت کتاب و در سطح دبیرستان تا ۱۶ کتاب برای برخی رشتهها در نظر گرفته شده است!
این حجم از مطلب با توجه به زیادی تعطیلات، شلوغ بودن کلاسها و تعداد روزهای آموزشی در ایران بسیار زیاد است.
در کشورهایی مثل ژاپن، کانادا و آمریکا میانگین ساعت حضور دانشآموزان تقریباً دو سوم زمانی است که دانشآموزان ایرانی در کلاس میگذرانند. به عبارتی زمان حضور آنها در مدرسه حدود دو سوم زمان حضور بچههای ماست که با توجه به محتوای زیاد، فشار آموزشی دو چندان به دانشآموزان در ایران وارد میکند.
این به آن معناست که هم به لحاظ زمانی بچهها را برای مدت زمان طولانی درگیر آموزش کردهایم و هم نوع و تعدد کتابها بهویژه در مقطع متوسطه اول و دوم، مشکلآفرین شده و حجم کتابها نیز از میزان اثربخشی آن کم کرده است.
در حقیقت ما در کتابها، سرفصلهای بسیار زیاد و غیرکاربردی داریم که با توجه به تأکید مقامات بالاتر و ساختار متمرکز ایران، معلمها مجبورند آن را تدریس کنند.
نقش معلم را پررنگ کنیم
این کارشناس آموزشی معتقد است: رویکرد ما باید بهگونهای باشد که اختیار محتوای آموزشی را تا حدودی به معلم واگذار کنیم. برای مثال محتوایی معرفی کنیم تا معلم در چارچوب تعیین شده، آن را تدریس کند و حرکت در محتوای کلی را تا اندازهای به معلمان بسپاریم. البته پس از آن با ارزیابیهای کیفی مشخص کنیم معلم در چه سطحی با دانشآموز کار کرده و بچهها چگونه درس را یاد گرفتهاند.این روش مانند روشی است که در آزمونهای تیمز برگزار میشود. در آزمون تیمز از بچهها سؤال نمیپرسند، اینکه چگونه تست حل کنند یا چند مورد را نام ببرند؛ بلکه به صورت محتوایی آن موضوع را بررسی میکنند. برای مثال میخواهند بدانند دانشآموز چگونه شعر میخواند یا در درس ریاضی، کاربردهای ریاضی او چگونه است یا چنانچه علوم را خوانده، کاربرد آن در یک فضای مشابه چگونه است.نیکنژاد از متنی که بهتازگی ترجمه کرده نیز یاد میکند و ادامه میدهد: در آن متن نوشته شده بود یک معلم ریاضی آمریکایی برای گذراندن دورهای به فنلاند اعزام میشود. او در حین یک بازدید علمی، کتابهای ریاضی همپایه دانشآموزان خود را در فنلاند میبیند و میگوید «محتوایی را که من مجبورم در یک ماه درس بدهم در فنلاند در یک سال آموزش میدهند».
البته ساختار آموزشی آمریکا شباهت زیادی به ساختار آموزشی ما دارد و آنها نیز در این زمینه مشکلات فراوانی دارند، با اینحال از کیفیت آموزشی بهتری برخوردارند و در مقایسه با کشور ما که رتبه ۸۰ به بالا را در سطح آموزش در جهان داریم، رتبه آمریکا بین ۳۵ تا ۴۰ است.
نیکنژاد میافزاید: تعداد زیاد کتابهای درسی و تعدد سرفصلهای آموزشی موجب گریز بچهها از درس شده و خستگی مفرط را برای آنها به وجود آورده است.
ضمن آنکه معلم نمیتواند روی مطالب مهم تمرکز کند و مجبور است همه مطالب را خیلی سریع آموزش دهد و نتیجه این میشود که شاهد افت آموزشی و پایین بودن کیفیت آموزشی در کشور هستیم.
خبرنگار: عفت زارع
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
یمارستان بدون مددکار نباید فعال باشد
-
برخی نانواییها هنوز جوش شیرین استفاده میکنند
-
چرا طرح تغییر تقویم مدارس رأی نیاورد؟
-
برونسپاری برخی وظایف سازمان غذا و دارو
-
میراث ایرانی؛ بهنام عربها، بهکام غربیها
-
خستگی مفرط بچهها از سنگینی محتوای کتابها
-
پرشمارترین جرایم سایبری در کشور کداماند؟
-
روزانه بیش از هزار سقط جنین داریم
-
اقدامات مالی و معیشتی فرهنگیان را در بوق و کرنا نمیکنم
-
حدود ۴۰ درصد کودکان کار ایرانی به مدرسه نمیروند