ناشری که نخستین ‌بار «الغدیر» را چاپ کرد

دارالکتب الاسلامیه کارش را با دعای مؤلف مفاتیح آغاز کرد

ناشری که نخستین ‌بار «الغدیر» را چاپ کرد

مرتضی احمد آخوندی، فرزند شیخ محمد آخوندی، سیزدهم دی ۱۳۲۱ در تهران متولد شد و از سال ۱۳۳۹ پس از گرفتن دیپلم ریاضی، بنا به درخواست پدر از رفتن به دانشگاه صرف‌نظر کرد و در کنار ایشان به کار نشر مشغول شد.

او با پدرش به انتشار و تجدید چاپ و نشر هزار عنوان کتاب از کتب مرجع و متون اصیل اسلامی و آثار دانشمندان بزرگ در علوم دینی و شیعی پرداخت. دوره بحارالانوار علامه مجلسی در ۱۱۰ جلد، دوره کتب اربعه شیعه در ۲۶ جلد، کتاب شریف الغدیر علامه امینی در ۱۱ جلد و کتاب جواهرالکلام در فقه شیعه در ۴۳ جلد از آثار مشهور منتشر شده توسط دارالکتب الاسلامیه است.
در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی، دارالکتب الاسلامیه نقش مؤثری در آگاهی‌بخشی به مردم داشت و نخستین کتاب‌های چهره‌هایی همانند شهید مطهری، علامه امینی و علامه جعفری را این ناشر عرضه کرد. خبرگزاری فارس پای صحبت‌ها و خاطرات مرتضی احمد آخوندی، مدیر این انتشارات نشسته که گزیده‌ای از آن را می‌خوانید.

انتشارات دارالکتب الاسلامیه چگونه شکل گرفت؟
چون مرحوم پدرم به‌طور جدی وارد حوزه نشر شده بودند، بنده هم همان راه را ادامه دادم. می‌دانید اجداد ما همه روحانی بودند و در عین حال از راه تجارت زندگی می‌کردند. این موضوع در مقدمه صحیفه سجادیه مرحوم آیت‌الله نجفی مرعشی نوشته شده است؛ البته آنجا نوشته‌اند فرزند شیخ احمد تاجر یزدی (مرحوم پدرم). به هر حال، پدرم در نجف درس می‌خواندند و در همان‌جا حکم اجتهادشان را گرفتند و مُقسم آقا سیدابوالحسن اصفهانی بودند. مرحوم شیخ عباس قمی در نجف مشغول چاپ کتاب سفینةالبحار بودند. چون جد ما در مشهد زندگی می‌کردند، ایشان از پدر تقاضا می‌کنند پولی از مشهد برایشان آماده کنند تا چاپ سفینةالبحار را تکمیل نمایند. پدر این کار را انجام دادند و برای اینکه این قرض را ادا کنند، از همان کتاب‌های سفینةالبحار برای فروش می‌بردند. این مسیر سبب می‌شود ایشان وارد کار نشر شوند و از دعای مرحوم شیخ عباس قمی است که این انتشارات به وجود آمد و علت تأسیسش همین بود.

این موضوع به چه سالی برمی‌گردد؟
سال ۱۳۱۷. من متولد سال ۱۳۲۱ در تهران هستم. بنده مشغول کمک به پدر بودم. در منزل هم کارمان کار کتاب بود. از سال ۱۳۳۹ که دیپلم گرفتم، مستقیم آمدم خدمت پدر و اداره کارهای انتشارات را بر عهده گرفتم. حدود 60 سال است همه کارم فقط نشر است. نخستین کاری که پدر انجام دادند،‌ صحیفه سجادیه به‌سبک جیبی بود که حملش برای مردم راحت باشد و با خط مرحوم زنجانی منتشر شد.
زمانی که پدر در سال ۱۳۲۹ در تهران مشغول شدند، علامه امینی ۹ جلد از کتاب الغدیر را در عراق چاپ کرده بودند. کیفیت کاغذ و چاپ خیلی ضعیف بود. این بود که وقتی علامه آمدند تهران، به‌علت نسبت سببی که با پدر داشتند (شیخ علی آخوندی که در نجف بودند، داماد علامه امینی بودند) الغدیر را تجدید چاپ کردند. انتشارات ما درمجموع ۱۱ جلد الغدیر را چاپ کرد. چاپ کتاب الغدیر به شناختن انتشارات دارالکتب خیلی کمک کرد. پس از آن، کتاب الکافی را با تعلیقات مرحوم استاد علی‌اکبر غفاری آغاز کردند. ایشان کارمند پدر در اداره انتشارات بودند که بعدها خودشان از استادان مهم جامعه از نظر علمی و حوزه نشر شدند. الکافی در جامعه نشر خیلی دیده شد و انتشارات دارالکتب نقطه عطفی شد در چاپ و نشر کتاب‌های اسلامی؛ چراکه کتاب‌هایی که قدیم چاپ می‌شد، چاپ سنگی بود. اکثراً با دست می‌نوشتند و با سنگ چاپ می‌کردند. هر سنگ هم ۷۵۰ تا بیشتر چاپ نمی‌کرد و از بین می‌رفت. این بود که اغلب کارها اگر تعلیقاتی هم داشتند، به‌صورت حاشیه و استفاده از این کتاب‌ها برای مردم خیلی سخت بود. همه این‌ها دوباره و به‌صورت جدید چاپ شد. بیشتر کتاب‌ها هم بدون تعلیق چاپ می‌شد.
پدر از کتب اربعه، کافی را آغاز کرده بودند و سه کتاب دیگر را هم عموی ما در نجف چاپ و منتشر کردند. بعدها به‌طور مرتب، بزرگ‌ترین علما و دانشمندان با این انتشارات سروکار داشتند.

انتشارات دارالکتب الاسلامیه کتاب‌های مهم و متعددی را منتشر کرده که در تاریخ خواهند ماند.
بله، الحمدلله بعضی‌ها هم ممکن است 40-30 و حتی 50 بار چاپ شده باشند و کتاب‌ها هم مفصل هستند. نخستین کتاب علامه امینی یعنی الغدیر را انتشارات ما چاپ کرد. نخستین کتاب علامه طباطبایی که المیزان به زبان عربی بود، از سال ۱۳۳۳ آغاز و تا سال ۱۳۵۰ تکمیل و در انتشارات ما منتشر شد.
همچنین نخستین کتاب شهید مطهری به نام اصول فلسفه و روش رئالیسم که علامه طباطبایی نوشته بودند و شهید مطهری پاورقی‌ها را اضافه کردند و نیز نخستین کتاب علامه جعفری به نام ارتباط انسان و جهان را انتشارات ما چاپ کرد. از آیت‌الله مصباح،‌ چاپ تصحیح 10‌جلدی بحارالانوار و پاورقی و حواشی آن را انتشارات ما انجام داد. چاپ بحارالانوار را که ۱۱۰ جلد است، در سال ۱۳۳۳ آغاز کردیم و تکمیلش 40-30 سال طول کشید. تفسیر نمونه از آیت‌الله مکارم شیرازی را از سال ۱۳۵۲ آغاز کردیم؛ اثری که از نظر فرهنگی بسیار مؤثر بود و تا سال ۱۳۶۶ تکمیل شد.

شما هم گذشته نشر را در کشور ما دیده‌اید و هم امروز آن را. به نظر شما الان وضعیت ناشران متعهد و ارزشی نسبت ‌به گذشته چگونه است؟
سال‌های ۳۰ و ۴۰ دوران سختی بود. تعداد ناشران مذهبی که کارشان صرفاً کتب مذهبی باشد، از تعداد انگشتان یک دست بیشتر نبود؛ چه در قم و چه تهران. دوران شکوفایی نشر نزدیک انقلاب بود. یک‌دفعه تصاعدی بالا رفت. در بحران جنگ مقداری رکود داشت که آن هم به‌دلیل شرایط مملکت بود. باز دوباره پس از جنگ، دوران طلایی بود. دهه 70 و 80 خیلی خوب بود و در دهه ۹۰ کار نشر کمی سخت شد. البته در دهه ۹۰ تعداد عناوین و تولید خیلی زیاد شده است. نکته‌ای که وجود دارد، این است در دهه‌های گذشته افرادی که در کار نشر بودند، به‌خصوص افرادی که در دوره پس از انقلاب وارد کار نشر شدند، دچار گرفتاری‌ها و مسئولیت‌ها شدند. تعداد فراوانی از این افراد از کار نشر فاصله گرفتند به‌جز معدودی افراد که خودشان مولد بودند و کارشان فقط جنبه فرهنگی داشت که در این حوزه ماندگار شدند.

از نظر شما رشد کمی و کیفی نویسندگان در این ۱۰ سال اخیر به نسبت گذشته چطور بوده است؟ 
حوزه‌های مختلفی وجود دارد که باید بررسی شود؛ مثلاً در حوز‌ه دفاع مقدس و ادبیات پایداری، خیلی رشد کرده‌ایم و به نظرم خیلی خوب بوده است. در رمان‌های مذهبی برای بسیاری از موضوعاتی که جزو خلأ‌های ما محسوب می‌شدند و اصلاً وجود نداشتند، کارهای مختلفی انجام شده است. در کل، به نظرم در حوزه ادبیات هم رشد خوبی داشته‌ایم.

ارسال دیدگاه