قصه پهلوانان بزرگ برای قهرمانان آینده 

گفت‌وگو با زهره پریرخ درباره چالش‌های شناساندن  شاهنامه به نسل نو 

قصه پهلوانان بزرگ برای قهرمانان آینده 

همواره تلاش‌هایی برای آشنایی نسل‌های جوان به ویژه کودکان و نوجوانان با گنجینه بی‌کران شاهنامه صورت گرفته است. در همین راستا، گفت‌وگویی با «زهره پریرخ» نویسنده توانمند حوزه کودک و نوجوان انجام شده که خود اثری به نام «هفت خوان و هفت رزم» که در خصوص شاهنامه است نگاشته و دیدگاه‌های ایشان را در خصوص چگونگی پیوند خیال و خلاقیت کودکانه با داستان‌های شاهنامه و راهکارهای شناساندن این اثر ارزشمند به نسل جدید جویا شدیم.


پریرخ در این گفت‌وگو ضمن اشاره به تلاش‌های پیشین و معاصر در زمینه بازنویسی شاهنامه برای کودکان، به اهمیت شناخت مخاطب، نقش خلاقیت نویسندگان و تأثیر آموزش و پرورش در ایجاد علاقه به ادبیات ملی در میان کودکان و نوجوانان می‌پردازد و پیشنهادهایی نیز در این زمینه ارائه می‌دهد. در ادامه، این گفت‌وگو را می‌خوانید. 
شعر‌های فردوسی ملموس هستند.
خانم نویسنده از چرایی انتخاب شاهنامه و بازنویسی آن به زبان کودکان گفت: اساس انتخاب من از داستان‌های «هفت خوان و هفت رزم» زنده بودن فضای داستان آن‌هاست. ما هنوز کوه‌های مازندران، دره‌ها و جنگل‌های سبز و آن حسی که فردوسی در اشعارش آورده است را می‌توانیم ببینیم و ملموس هستند. کتاب «هفت خوان و هفت رزم» که در مجموعه «نامه نامور» (که داستان‌های شاهنامه‌ فردوسی را توسط نویسندگان مختلف و برای گروه سنی نوجوان روایت می‌کند و توسط کانون پرورش فکری منتشر شده است) آمده است، به موضوعات پهلوانی و نجات یک فرد که پادشاه یک سرزمین بوده می‌پردازد. این کتاب برای رده سنی 12 سال به بالاست. بازخوردهای خوبی هم از سمت نوجوانانی که میل به توصیف، خیال‌پردازی و داستان‌های کهن و حماسی دارند درباره این کتاب داشتم. 

عزت دائمی برای شاهنامه
پریرخ با اشاره به اینکه آنچه در شاهنامه آمده، داستان‌های حماسی بوده که یادگار‌هایی از دوره اشکانیان، ساسانیان و حتی پیش‌تر از آن‌هاست، روایت‌هایی که سینه به سینه نقل شده و چه به صورت مکتوب و با اسناد مشخص و چه به صورت شفاهی گشته و به فردوسی رسیده است، توضیح داد: مهم‌ترین ویژگی شاهنامه این است که فردوسی در یک اثر قابل قبول و خیال‌انگیز، این داستان‌های حماسی و این نقل قول‌ها را روایت کرده و هدفش این بوده که حماسه‌های دوره باستان را به زبان فارسی که یادگاری از همان دوران است نقل کند. اینکه فردوسی سعی کرده هم محتوا و هم زبانی که متعلق به این سرزمین و همین مردم است را بیان کند و آن را زنده نگه ‌دارد، یک موضوع مهم در حفظ زبان فارسی و یک عزت دائمی برای شاهنامه است.

نخستین رویارویی با شاهنامه
پریرخ در ادامه صحبت‌های خود، خاطره جالبی هم از نخستین رویارویی‌اش با شاهنامه روایت کرد: وقتی من کودک بودم شاهنامه‌خوانی یا نقل کردن از شاهنامه و حتی قصه‌گویی در میان خانواده‌ها هنوز معمول بود. خاطرم است مادربزرگم قصه‌گوی خوبی بود و واقعاً هم قصه‌های زیادی بلد بود. هر زمان خانه ما بود برای ما قصه‌های زیادی می‌گفت اما من شاهنامه را از زبان پدرم شنیدم. صبح‌های زود به همراه دو برادر کوچکم پای روایت‌های پدرم می‌نشستیم و از شاهنامه و حماسه‌های آن برای ما می‌گفت. علاوه بر خودم، دو برادر کوچکم هم به وجد می‌آمدند و در چهره آن‌ها هم می‌دیدم که خیال آن‌ها را با خود می‌برد و آن نقلی که پدرم می‌کرد برایشان خیال‌انگیز بود و انگار در دنیای داستان‌ و خیالی زندگی می‌کردند که پدرم با این نقل‌ها ساخته بود.

خیال و خلاقیت کودکانه از دل شاهنامه
پریرخ با اشاره به اقدام‌های زیادی که در خصوص شناساندن فردوسی و دیگر شاعران به کودکان انجام شده است، گفت: نویسنده ‌نمی‌تواند به طور دقیق بگوید آیا اثری که خلق ‌می‌کند مورد قبول و پسند نوجوان هست یا خیر. به هر حال نویسنده، رؤیاها، خیال‌ها و اندیشه‌های خودش را درباره یک موضوع می‌نویسد. در گذشته، افرادی مانند «مهدی آذریزدی» از متن‌های کهن، بازنویسی‌های زیادی برای کودکان و نوجوانان انجام داده‌اند و در دوره‌های بعد، نویسندگانی مانند «محمدرضا یوسفی»، «مژگان کلهر» و بسیاری دیگر در این حوزه کار کرده‌اند.

تمام داستان‌های شاهنامه برای کودکان مناسب نیستند
نویسنده کتاب هفت خوان و هفت رزم ادامه داد: البته ما شاهد بازنویسی‌های بسیاری از شاهنامه هستیم، اما بخش‌هایی از شاهنامه که از ذهن و ظرفیت کودک دور است، مثل کشته شدن سهراب به دست پدرش رستم را مناسب کودکان نمی‌بینم و موافق آن نیستم.ما نمی‌خواهیم که کودک از فضای باارزش حماسی دور شود اما بخش‌هایی در شاهنامه وجود دارد مانند قصه پیدا کردن آتش که قصه‌ها کمی ملایم‌تر است و ‌می‌تواند برای کودکان یک خیال و خلاقیت جذاب باشد که مخاطب کودک ما هم از آن‌ها استقبال کند. 

خلق ارزشی جدید در دل یک ارزش کهن
پریرخ افزود: ما در ادبیات عامیانه چه مکتوب، چه گردآوری‌هایی که انجام شده، چه آن‌هایی که سینه ‌به‌ سینه نقل شده‌اند و امضای خاصی ندارند هم منابع غنی و زیادی داریم. مهم‌ترین نکته در ادبیات عامیانه زبان مردمی آن است که وقتی می‌گوییم داستان‌های مردم یعنی داستان‌هایی که از دل مردم است. یکی از ویژگی‌های مهم در بازنویسی و بازآفرینی داستان‌ها این است که هر نوع انتخابی که در نگارش این داستان‌ها داریم باید روی آن دقت و توجه کنیم به خصوص اینکه این داستان‌ها در اصل برای کودکان نیستند و از دل مردم برآمده‌اند و احساس‌ها، اندیشه‌ها و باورهای آن‌ها در یک شرایط اجتماعی خاص هستند. پس وقتی کار برای کودک است ناچار هستیم مرزهای خاص را حفظ کرده و نمونه‌هایی را انتخاب کنیم که به موضوعات مورد نظر برای کودکان نزدیک‌تر هستند. البته باید سعی کنیم ویژگی‌های داستان را تا حدی حفظ کنیم و آن اثر را که خود یک اثر غنی و یادگار است به شکل یک ارزش جدید درآوریم و به جامعه عرضه کنیم؛ چراکه نوجوانان یک سرزمین باید با بزرگان آن سرزمین که سازندگان فرهنگ، هنر و صنعت هستند آشنا شوند. این امر کمک ‌می‌کند که به ارزش‌های سرزمینشان افتخار کنند و میل به حفظ و نگهداری، پرورش، پیشرفت و گسترش آن‌ها داشته باشند.

نویسنده باید مخاطب خود را بشناسد
این نویسنده کودک و نوجوان در خصوص تأثیر نویسندگان بر روی آوردن نوجوان امروز به خواندن شاهنامه، توضیح داد: داستان‌ها و اشعار شاهنامه گوشه‌ای از تاریخ ایران است که داستان‌هایشان سینه‌ به ‌سینه منتقل شده و به فردوسی رسیده و در نهایت هم به شکل شعر درآمده است. خلاقیت نویسنده‌ها برای ادامه یافتن این اشعار و داستان‌های اصیل کشورمان بسیار مهم است و حرف نخست را می‌زند. 
یک نویسنده باید در ابتدا، مخاطب خود را بشناسد و بداند کار برای هر رده سنی چطور است. نویسنده بودن ویژگی‌های خاص خودش را دارد و باید با تکنیک‌ها و شگردهای خاصی، متن‌هایی سخت مانند شاهنامه نوشته شوند و نویسنده خلاقیت و ویژگی‌های فردی خودش را در متن پیاده تا مخاطب کودک به راحتی آن‌ها را درک کند. 

ترجمه‌ها سلیقه مخاطب را عوض می‌کنند
کارشناس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در خصوص اینکه اقدام‌های زیادی برای بازنویسی شاهنامه انجام شده است، ولی باز هم حمایت و استقبالی از این داستان‌ها نمی‌شود، عنوان کرد: بیشتر آثار مکتوبی که در کتاب‌فروشی‌ها و کتابخانه‌ها وجود دارد، ترجمه هستند و ترجمه هم حاصل یک داستان غیرایرانی است. وقتی کودک این آثار را می‌بیند، ناخودآگاه سلیقه و میلش عوض ‌می‌شود و به جای اینکه با اسطوره‌های ایرانی و شخصیت‌های شاهنامه که متعلق به همین کشور و جامعه هستند آشنا شود، به سمت شخصیت‌های خارجی می‌رود و از آثار داخلی دیگر استقبالی نمی‌شود.

نقش مهم آموزش و پرورش
پریرخ ضمن اشاره به نقش آموزش و پرورش در سوگیری و ایجاد میل کودک به کتاب و آثار ایرانی مانند شاهنامه بیان کرد: جشنواره‌های مختلفی مانند جشنواره رشد برگزار ‌می‌شود که کتاب‌های خوب و مفیدی برای مدارس در این رویداد‌ها معرفی و برنده می‌شوند، در صورتی که آموزش و پرورش از این آثار حمایت کند و به کتابخانه مدارس راه یابند، امکان خوبی برای دسترسی خانو��ده‌ها و کودکان به کتاب‌های قابل قبول فراهم می‌شود. 

چند پیشنهاد برای علاقه‌مند کردن کودکان به مطالعه
این نویسنده در پایان صحبت‌های خود چند پیشنهاد و راهکار هم برای شناساندن آثار ایرانی و معرفی هر چه بیشتر شاهنامه به کودکان داشت و گفت: نقش خانواده و تأثیرگذاری آن‌ها را نمی‌توانیم نادیده بگیریم ولی در قدم‌های بعدی ‌می‌شود کارهای متنوع و خلاقانه‌ای انجام داد. مثلاً در مدارس، ساعت‌هایی برای کتاب‌خوانی ایجاد شود یا دقایقی از کلاس‌های فارسی را به خواندن و پخش و امانت کتاب از طریق کتابخانه‌های کلاسی و مدارس اختصاص داد. این کار به ایجاد میل و عادت به مطالعه کمک می‌کند. همچنین ‌می‌شود با تبلیغات و اطلاع رسانی‌هایی، کتاب‌های خوب را معرفی کنیم تا اگر خانواده‌ای هم می‌خواهند کتاب تهیه کنند، بدانند باید چه چیزی بخرند.
وی افزود: در زمینه شاهنامه نیز آثار بازنویسی شده و باکیفیت خوبی داریم که با یک جست‌وجوی ساده مشخص می‌شوند و می‌توان از آن‌ها برای ساخت انیمیشن‌ها اقتباس کرد تا علاوه بر آثار مکتوب، کودک تصویر این اسطوره‌های ایرانی را هم ببیند.

خبرنگار: نیایش احمدی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه