پاسخ علمی به تأثیر محیط  بر تجربه عمیق زیارت 

پاسخ علمی به تأثیر محیط  بر تجربه عمیق زیارت 

سید مصطفی فاطمی نسب


در شماره قبل به مقدمات و ملزومات تحقق سیاست‌گذاری لایه‌ای زیارت متعالی پرداخته و عنوان شد چهار عامل: استناد به پژوهش‌های معتبر حوزوی زیارت، استفاده از متخصصان علوم انسانی در تولید مضافات زیارت (مانند اقتصاد زیارت و شهر زیارتی)، استفاده از کارشناسان اجرایی و نخبگان سازمانی در طراحی عملیاتی و توجه به رفت و برگشت نظریه و عمل از جمله ملاحظات سیاست‌گذاری حوزه زیارت به شمار می‌روند. 
با توجه به این نکته که در بخش‌های گذشته با استناد به منابع دینی و روایی تعریفی از زیارت ارائه شد، در شماره‌های آینده بیشتر به مضافات زیارت خواهیم پرداخت. 
مفهوم کلیدی و زیربنایی زیارت در تعریف بدست آمده «عهد» است و طبیعتاً همین مفهوم زیربنایی باید در مضافات زیارت هم دال مرکزی گفتمان اقتصاد، شهر و فرهنگ زیارت باشد. 

شهر، مقدمه زیارت
شهر هم مقدمه عهد، هم تقویت‌کننده و هم تثبیت‌کننده آن است. مقدمه آن است از این نظر که اساساً محیط بر زیارت است و در تحقق عمل زیارت با هر معنایی به طور مستقیم اثرگذار است؛ یعنی زائر پیش از آنکه به حرم مطهر برسد، لاجرم باید از شهر عبور کند و در این عبور، شهر در تقویت یا تضعیف حس و حال زیارت او اثرگذار است. 
از زمان تصمیم بر زیارت تا هنگام مشاهده حرم مطهر، زائر در عالم درون و افکار خود در یک فرایند عصبی و روان‌شناسانه (فارغ از اینکه چه معنایی از زیارت در ذهن دارد و از امام(ع) چه می خواهد) مدام در حال تخلیه هیجانات اضافی و افکار مزاحم برای تمرکز بر عالم درون و خلوت با امام(ع) است. 
کار شهر این است که دست‌کم با مسیرهای منتهی به حرم منور این آمادگی را مهیا و تقویت کند. هرچه نزدیک‌تر به حرم، این آرامش و حس حضور باید بیشتر و بیشتر شود. 

فرایند عصبی در تجربه عمیق زیارت 
فلسفه این آرامش و خلوت بودن محیط زیارت، نه یک سنت تاریخی یا علاقه ذوقی؛ بلکه موضوعی کاملاً علمی است. توضیح اینکه مغز ما ذاتاً سه‌بعدی فکر می‌کند. ما دنیا را نه فقط با چشم؛ بلکه با ترکیب چشم، حس بدن و حافظه فضایی درک می‌کنیم. از این رو وقتی وارد فضایی می‌شویم، مغز با استفاده از سیستم بینایی، سیستم لامسه و حس حرکت و سیستم ترکیب، یک نقشه ذهنی از آن فضا می‌سازد. در این شرایط وقتی وارد یک محیط شلوغ و پر از محرک (ویترین‌های تجاری، تابلوهای رنگی، بوی ساندویچ و...) می‌شویم، مغز وارد حالت پراکندگی توجه شده و از تفکر درونی و خوداندیشی که مقدمه حس و حال زیارت است، باز می‌ماند. 
 در حالی که وقتی در فضایی خلوت و آرام قدم می‌زنیم، محرک‌های مغز از پردازش داده‌های اطراف (داده‌های دیداری، بویایی و شنیداری) آزاد شده و در این حالت شبکه پیش‌فرض مغز موسوم به « DMN» فعال می‌شود. این شبکه در مغز هنگامی فعال خواهد شد که ما به درون خود بنگریم و درگیر پردازش‌های بیرونی و چندبعدی نباشیم. 
قسمت جالب ماجرا این است که شبکه DMN همبستگی معکوسی با شبکه‌های توجه  Attention Networks  دارد؛ یعنی وقتی یکی روشن بشود، دیگری خاموش خواهد شد؛ چراکه وقتی شبکه توجه فعال بشود، مغز بر دنیای بیرون متمرکز می‌شود و شروع به اسکن کردن دنیای بیرون می‌کند؛ به طور مثال ترافیک، آدم‌ها، مغازه‌ها و در این حالت از دنیای درون و خوداندیشی غافل می‌شود. برعکس وقتی شبکه توجه غیرفعال شود، ذهن آزاد می‌شود و شروع می‌کند به فکر کردن درباره خود، معنای زندگی، دعا و مراقبه و در این حالت است که می‌تواند امر قدسی زیارت را درک و فهم کند؛ چراکه فعل زیارت نیز از جنس درون‌نگری و تفکر درباره غایت و اهداف زندگی است.
با این مقدمات اگر فضای دور حرم مطهر و مسیرهای زیارتی منتهی به آن، لبریز از مغازه و بازار باشد، شبکه‌های مغزی که باید وارد حالت دعا و تأمل شوند، درگیر «پردازش خرید، قیمت، رنگ و بو» می‌شوند و بخش منطقی و حسی مغز را فعال می‌کنند. با فعال شدن این بخش، شبکه «دی‌ام‌ان» غیرفعال شده و عملاً امکان تجربه عمیق زیارت از زائر گرفته می‌شود.
علم روز دنیا ثابت کرده مغز انسان برای تأمل، دعا و ارتباط معنوی به «خلوت حس فضایی» نیاز دارد؛ محیطی که محرک‌هایش کم، الگوهایش منظم و فضای حرکتی آزاد و آرام داشته باشد.
فضاهای شهریِ شهر زیارتی باید مقدمه‌ساز این توجه و حس حضور و در یک کلام آداب زیارت باشد. حتی می‌توان گفت آداب زیارت فقط محدود به شخص زائر نیست و محیط زیارتی و شهر هم باید آداب خاص زیارت را دارا باشند؛ آدابی که یکی از مهم‌ترین و اولیه‌ترین آن‌ها نبود اختلال در حس و حال زیارت زائر در مسیرهای منتهی به حرم مطهر رضوی و خضوع شهر نسبت به امام(ع) است.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه