
حجتالاسلام محمدتقی سبحانی مطرح کرد
نخستین کار دانش کلام تبیین رویکرد تمدنی دین است
نشست «جایگاه و نقش کلام شیعی در تمدنسازی» از سلسله نشستهای دومین همایش علوم انسانی ـ اسلامی، پژوهش و فناوری به همت مجمع پژوهشگاههای علوم انسانی ـ اسلامی برگزار شد. حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی در این نشست به بیان نکاتی در نسبت دو مفهوم تمدن و علم کلام پرداخت. سبحانی در این نشست گفت: مراد ما از تمدن در اینجا نمود عینی حیات جمعی بشر است؛ یعنی اگر ساحتهای حیات انسان را به ساحت فردی و جمعی تقسیم کنیم، یکی از ابعاد مهم حیات انسانی، بُعد حیات بیرونی است؛ آن هم بُعد اجتماعی از حیات بیرونی. انسان در درون خودش وجوه و ابعادی از حیات را دارد و این نظام وجودی انسان وقتی جلوه بیرونی پیدا کرده و قابلیت مشاهده و اندازهگیری پیدا میکند با جلوه حیات بیرونی انسان روبهرو میشویم که ابعادی از حیات مربوط به حوزه فردی است. طبیعی است این عرصهای است که در حوزه تمدنی با آن سروکار نداریم و در یک مدنیت میتوانیم به تعداد گروههای اجتماعی، ابعاد عینی حیات اخلاقی، معرفتی و... داشته باشیم.
او ادامه داد: آنجا که انسانها در حوزه تعقل و فهم به نقطههایی از اشتراک میرسند، این معرفت در یک بعد دیگری نظام ارزشهای جمعی را به دنبال دارد. وقتی جامعهای مجموعهای از هنجارهای مشترک را مبنای تصمیمگیری قرار میدهد یا در حوزه کنش، ابعاد رفتار اجتماعی انسان شکل میگیرد و بینشها و ارزشهای انسان در برونداد خودش انسان را به رفتارهای جمعی و به تعبیری تمدنی میرساند، اینجاست که با پدیده حیات جمعی روبهرو هستیم. حیات جمعی بشر در شکل متعالی خود، آن صورت مدنیت عالی یا تمدن را به خودش میگیرد. پس در تمدن، به بعد حیات بیرونی انسان توجه داریم و وقتی از تمدن صحبت میکنیم صرفاً به جنبههای فیزیکی تمدن توجه نداریم. همچنین اگر بنا باشد به یک معنا ظهور تمدن را شناسایی کنیم، تمدن میتواند در سه لایه عناصر عینی، ساختاری و نهادی و همچنین فرهنگی مطرح باشد.
2 رسالت مهم علم کلام
سبحانی با بیان اینکه کلام با سابقه هزارو۲۰۰ ساله در حوزه فرهنگ اسلامی و بیش از 2هزار ساله در سنت مسیحی و غیرمسیحی، امروز به عنوان یک دانش شناختهشده جلوه میکند، یادآور شد: مراد ما از دانش کلام، دانشی است که به تبیین مبادی، مبانی و قواعد اساسی جهانبینی انسان میپردازد و مؤلفههای اندیشه و نگرش انسان را تنقیح و دستگاه معرفتی و نوع نگاه انسان را به جهان بیرون و خودش تنظیم میکند. در اینجا با یک افتوخیز تاریخی در قلمرو دانش کلام مواجهایم و به لحاظ حوزههای تمدنی نیز مسائلی وجود دارد؛ مثلاً در حوزه تمدن اسلامی و یهودی و مسیحی نیز با گسترههای متفاوت روبهرو هستیم.
به گفته او، دانش کلام دو رسالت بزرگ را بر عهده دارد؛ یکی بازنمایی یا صورتبندی اندیشهها و معارف و نگرههای حوزه دین و دیگری اینکه سعی میکند با ساختارمند کردن این مجموعه معارف و داشتهها و آگاهیهای دینی، انسان را به یک جهانبینی کامل و نگرش جامع برساند. دانش کلام تنها به تبیین موردی و بخشی گزارههای دین نمیپردازد. یکی از تفاوتهای کلام با دیگر حوزههای معرفت دینی در همین است که فقه بتواند با نگاه موردی و بخشی، تکلیف متدینان را روشن کند یا در حوزه دانش اخلاق بتوانیم با برخی از ارزشهای اخلاقی زیست اخلاقی خود را دینی کنیم اما در حوزه کلام این نگاه بخشی مطرح نیست و دین آمده توجه معرفتی انسان را به ابعاد اصلی حیات تنظیم کند.
کلام و توانایی بازخوانی دین با نگره تمدنی
سبحانی با طرح این پرسش که انتظار ما از دانش کلام در تمدنشناسی و تمدنسازی چیست و باید ببینیم این دانش تا چه میزان میتواند کمک کند، توضیح داد: نخستین کاری که دانش کلام انجام میدهد، تبیین رویکرد تمدنی از دین است. تفسیر ما از دانش کلام یک تفسیر تاریخی است اما باید به خاستگاه و موضوع این دانش پرداخت و آن نگاه درست را در باب دانش کلام پیدا کرد. در آن نگاه درست، دانشی که میتواند با یک نگره تمدنی دین را بازخوانی کند و دین را به صحنه مدنیت بیاورد، دانش کلام است. البته به دنبال کلام، سایر دانشها هم میتوانند متحول شوند و نگاه تمدنی یابند و نظام اخلاقی نیز میتواند معنای تمدنی بیابد، اما زیرساخت اصلی که میتواند در بازنمود دین در عرصه تمدن ظهور یابد، دانش کلام است.
ظرفیتهای دانش کلام تشیع برای تمدنسازی
او با اشاره به اینکه در حوزه تفسیر از دین، دانش کلام تعیینکننده است و نشان میدهد این متن تا چه اندازه گویای درونمایههای باطنی انسان است و تا چه میزان به عرصههای فردی و اجتماعی میپردازد، توضیح داد: البته کلام هم قواعدی دارد و متن دینی نیز صامت نیست و دارای شبکه معنایی است اما کشف این شبکه معنا و سپس بازتفسیر زمانمند آن متن، کار دانش کلام است. از سوی دیگر دانش کلام در تفسیر دین نگاهی دستگاهمند و کاربردی به ما میدهد.
سبحانی درباره ظرفیتهای عام کلام در تمدنسازی گفت: کلام بر پایه عقلانیت شکل میگیرد. همچنین موضوع کلام چیزی است که در حیات انسان وجود دارد و همه عناصر حیات میتواند وارد دستگاه کلام شود و این چیزی است که ممکن است در فلسفه یا عرفان نظری نباشد. اما همه موضوعات میتوانند در ساحت دانش کلام بنشینند و کلام از آنها تفسیری الهیاتی ارائه دهد. بنابراین با توجه به سعه دانش کلام در میان دانشهای دیگر و نیز با توجه به هویت و ماهیت تمدن و قرابت کلام با مقوله تمدن، میتوان گفت دانش کلام بهخصوص دانش کلام شیعی یکی از مهمترین عناصر و بلکه بنیادیترین عناصر در شکلبخشی به حوزه مطالعات تمدنی دینی است.
او ادامه داد: آنجا که انسانها در حوزه تعقل و فهم به نقطههایی از اشتراک میرسند، این معرفت در یک بعد دیگری نظام ارزشهای جمعی را به دنبال دارد. وقتی جامعهای مجموعهای از هنجارهای مشترک را مبنای تصمیمگیری قرار میدهد یا در حوزه کنش، ابعاد رفتار اجتماعی انسان شکل میگیرد و بینشها و ارزشهای انسان در برونداد خودش انسان را به رفتارهای جمعی و به تعبیری تمدنی میرساند، اینجاست که با پدیده حیات جمعی روبهرو هستیم. حیات جمعی بشر در شکل متعالی خود، آن صورت مدنیت عالی یا تمدن را به خودش میگیرد. پس در تمدن، به بعد حیات بیرونی انسان توجه داریم و وقتی از تمدن صحبت میکنیم صرفاً به جنبههای فیزیکی تمدن توجه نداریم. همچنین اگر بنا باشد به یک معنا ظهور تمدن را شناسایی کنیم، تمدن میتواند در سه لایه عناصر عینی، ساختاری و نهادی و همچنین فرهنگی مطرح باشد.
2 رسالت مهم علم کلام
سبحانی با بیان اینکه کلام با سابقه هزارو۲۰۰ ساله در حوزه فرهنگ اسلامی و بیش از 2هزار ساله در سنت مسیحی و غیرمسیحی، امروز به عنوان یک دانش شناختهشده جلوه میکند، یادآور شد: مراد ما از دانش کلام، دانشی است که به تبیین مبادی، مبانی و قواعد اساسی جهانبینی انسان میپردازد و مؤلفههای اندیشه و نگرش انسان را تنقیح و دستگاه معرفتی و نوع نگاه انسان را به جهان بیرون و خودش تنظیم میکند. در اینجا با یک افتوخیز تاریخی در قلمرو دانش کلام مواجهایم و به لحاظ حوزههای تمدنی نیز مسائلی وجود دارد؛ مثلاً در حوزه تمدن اسلامی و یهودی و مسیحی نیز با گسترههای متفاوت روبهرو هستیم.
به گفته او، دانش کلام دو رسالت بزرگ را بر عهده دارد؛ یکی بازنمایی یا صورتبندی اندیشهها و معارف و نگرههای حوزه دین و دیگری اینکه سعی میکند با ساختارمند کردن این مجموعه معارف و داشتهها و آگاهیهای دینی، انسان را به یک جهانبینی کامل و نگرش جامع برساند. دانش کلام تنها به تبیین موردی و بخشی گزارههای دین نمیپردازد. یکی از تفاوتهای کلام با دیگر حوزههای معرفت دینی در همین است که فقه بتواند با نگاه موردی و بخشی، تکلیف متدینان را روشن کند یا در حوزه دانش اخلاق بتوانیم با برخی از ارزشهای اخلاقی زیست اخلاقی خود را دینی کنیم اما در حوزه کلام این نگاه بخشی مطرح نیست و دین آمده توجه معرفتی انسان را به ابعاد اصلی حیات تنظیم کند.
کلام و توانایی بازخوانی دین با نگره تمدنی
سبحانی با طرح این پرسش که انتظار ما از دانش کلام در تمدنشناسی و تمدنسازی چیست و باید ببینیم این دانش تا چه میزان میتواند کمک کند، توضیح داد: نخستین کاری که دانش کلام انجام میدهد، تبیین رویکرد تمدنی از دین است. تفسیر ما از دانش کلام یک تفسیر تاریخی است اما باید به خاستگاه و موضوع این دانش پرداخت و آن نگاه درست را در باب دانش کلام پیدا کرد. در آن نگاه درست، دانشی که میتواند با یک نگره تمدنی دین را بازخوانی کند و دین را به صحنه مدنیت بیاورد، دانش کلام است. البته به دنبال کلام، سایر دانشها هم میتوانند متحول شوند و نگاه تمدنی یابند و نظام اخلاقی نیز میتواند معنای تمدنی بیابد، اما زیرساخت اصلی که میتواند در بازنمود دین در عرصه تمدن ظهور یابد، دانش کلام است.
ظرفیتهای دانش کلام تشیع برای تمدنسازی
او با اشاره به اینکه در حوزه تفسیر از دین، دانش کلام تعیینکننده است و نشان میدهد این متن تا چه اندازه گویای درونمایههای باطنی انسان است و تا چه میزان به عرصههای فردی و اجتماعی میپردازد، توضیح داد: البته کلام هم قواعدی دارد و متن دینی نیز صامت نیست و دارای شبکه معنایی است اما کشف این شبکه معنا و سپس بازتفسیر زمانمند آن متن، کار دانش کلام است. از سوی دیگر دانش کلام در تفسیر دین نگاهی دستگاهمند و کاربردی به ما میدهد.
سبحانی درباره ظرفیتهای عام کلام در تمدنسازی گفت: کلام بر پایه عقلانیت شکل میگیرد. همچنین موضوع کلام چیزی است که در حیات انسان وجود دارد و همه عناصر حیات میتواند وارد دستگاه کلام شود و این چیزی است که ممکن است در فلسفه یا عرفان نظری نباشد. اما همه موضوعات میتوانند در ساحت دانش کلام بنشینند و کلام از آنها تفسیری الهیاتی ارائه دهد. بنابراین با توجه به سعه دانش کلام در میان دانشهای دیگر و نیز با توجه به هویت و ماهیت تمدن و قرابت کلام با مقوله تمدن، میتوان گفت دانش کلام بهخصوص دانش کلام شیعی یکی از مهمترین عناصر و بلکه بنیادیترین عناصر در شکلبخشی به حوزه مطالعات تمدنی دینی است.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
دست در دست محرومان
-
زیارت با طعم دلتنگی
-
باور «سردار» ما
-
دوربین مخفی نیست!
-
سبک زندگی فاطمی را تبلیغ کنیم
-
ناگفتههای فیروزهای
-
اثر جدید سعید تشکری روانه بازار شد
-
نخستین جشنواره فرهنگی ورزشی رضوی برگزار میشود
-
نخستین کار دانش کلام تبیین رویکرد تمدنی دین است
-
تأکید بر شکوه و عظمت «مادری» در ایام فاطمیه
-
مدیر عالی حرم مطهر رضوی منصوب شد