هزار و 500 جلد کتاب

هزار و 500 جلد کتاب


اسم گروهمان را گذاشته‌ایم گروه «سفیر رشد خشت‌های مهربانی». خشت‌ها برمی‌گردد به کوره‌ها که استارت کار ما آنجا زده شد، همان جایی که با بچه‌ها آشنا شدیم و مهربانی هم همان مهربانی بچه‌هاست که به ما رسیده است.
پس از مدتی فعالیت فکر کردیم باید برای کتابخانه کتابداری از روستا انتخاب کنیم تا فعالیت ما به یک روز خلاصه نشود. در کنار این فکر، دنبال این هدف هم بودیم که هرچند با مبلغی کم برای یکی از خانم‌های روستا شغلی ایجاد شود که همان کتابداری است. در حال حاضر با آموزش‌هایی که به کتابدارمان داده‌ایم کتابخانه هر روز فعال است و بچه‌ها با سنین مختلف می‌توانند از کتابخانه استفاده کنند. اکنون حدود ۴۰۰ عضو کتابخانه داریم، تعداد کتاب‌هایی که داریم هم به هزار و 500 جلد می‌رسد. نکته جالب اینکه بخش عمده این کتاب‌ها اهدایی افراد خیّر و یا نهادهایی مانند ارشاد اسلامی، سازمان فرهنگی شهرداری مشهد و جهاد دانشگاهی است.غیر از امانت دادن کتاب، کلاس‌هایی را برای بچه‌ها برگزار می‌کنیم که خواست خود آن‌هاست، مثل کلاس نقاشی؛ البته چون ابزار نقاشی گران است همین ابتدا حدود یک میلیون تومان لوازم نقاشی برای بچه‌ها خریدیم و مربی هم یکی از خانم‌های روستاست که هم نقاش خوبی است و هم علاقه فراوانی به کار با بچه‌ها دارد. کلاس بعدی آموزش زبان است، چون این روستا فقط دو مدرسه دارد و از امکاناتی همچون پارک یا فرهنگسرا هم محروم است تقاضا برای کلاس زبان هم بالاست و خوشبختانه در حال حاضر حدود ۱۰۰ نفر از کلاس زبان استفاده می‌کنند. کلاس خط تحریری، کلاس سوادآموزی برای بازماندگان از تحصیل و کلاس مشاوره والدین هم داریم.
در همه این فعالیت‌ها نکته مهم برای ما این است این کتابخانه یک مکان و پناه امن برای بچه‌ها باشد و بچه‌ها در بزرگسالی با ذوق و شوق از این کتابخانه بگویند.
پنجشنبه‌ها روز تعطیل من نیست اما جوری برنامه‌ریزی کرده‌ام که پنجشنبه بتوانم به کتابخانه بیایم. این آمدن جزو چارچوب زندگی من شده و برای خودم تعهدی در مقابل بچه‌ها قائل شده‌ام. جدا از حال خوبی که از روزهای پنجشنبه و دیدار با بچه‌ها می‌گیرم، وقتی می‌بینم آن‌ها هم منتظر من هستند تا بیایم و با همدیگر یک کتاب بخوانیم، این خیلی برایم مهم است.
گرمای تابستان و سرمای زمستان برای من مهم نیست، مهم بچه‌ها هستند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه