گفتوگوی قدس با پدرام سلطانی، عضو اتاق بازرگانی ایران
برجام اثرش را از دست داده است
آقای دکتر! با توجه به اینکه احتمال حصول توافق با 1+4 و احیای برجام دور از ذهن نیست، شما بارزترین وجه تمایز برجام 2015 و برجام احتمالی 2022 را چه میدانید؟
اتفاقاتی که از زمستان سال گذشته با روی کار آمدن بایدن و ازسرگیری مذاکرات برجام رخ داد تا پایان دولت آقای روحانی نکاتی داشت که بهکمک آن بیشتر میشود آینده را پیشبینی کرد. نکته اول اینکه این چند ماه مذاکره بهاضافه مذاکراتی که در دولت آقای رئیسی در حال انجام است، نشان میدهد دولت ایشان هم به این نتیجه رسیده برجام، باوجود انتقادات فراوانی که این دولت به آن داشت، بهترین توافقی خواهد بود که امکان وقوع دارد و سقف اتفاقی است که در مذاکرات دولت رخ خواهد داد. نکته دیگر که بسیار اهمیت دارد اینکه نگاه حاکمیت در ایران بهمذاکرات یک نگاه راهبردی نیست. بهعبارتی قرار نیست چارچوب اقتصاد و راهبردهای آینده توسعه کشور از مسیر این مذاکرات بگذرد و ایران مذاکرات را صرفاً بهمثابه یک توافق موردی با گروه 1+4 و آمریکا میبیند تا تحریمها رفع شود و نگاهی بیش از آن ندارد. درواقع اینطور بهنظر میرسد برجام ازنظر اقتصادی هیچ ارزش راهبردیای برای حاکمیت در ایران ندارد اما در حوزه سیاسی و امنیتی با نگاهی راهبردی به برجام نگریسته میشود. شاید بشود وجه تمایز برجام2015 و 2022 را اینگونه بیان کرد که در برجام2015 نگاه ایران بیشتر اقتصادی و نگاه غربیها عمدتاً سیاسی و امنیتی بود، اما در برجام2022 نگاه ایران هم سیاسی و امنیتی شده و بیشتر بهدنبال گرفتن تضمینها و ترجیحات سیاسی است و بههمین دلیل از اینکه موضوع را بهمسائل سیاسی و امنیتی دیگری مانند نقش ایران در منطقه یا توسعه نظامی، تسلیحاتی و موشکی گره بزند، بهطورجدی اجتناب میکند.
با این استدلال آیا نباید به دستاوردهای اقتصادی برجام2022 برای ایران خوشبین بود؟
با فهم این موضوع بهنظر میرسد آنچه اتفاق خواهد افتاد، یک توافق تاکتیکی سیاسی و امنیتی برای ایران خواهد بود. من فکر میکنم این شکل از توافق درنهایت رخ میدهد اما آن خوشبینیهایی که به برجام2015 داشتیم را نباید در برجام جدید داشته باشیم. بهتعبیری باید تصور کنیم این توافق یک توافق تاکتیکی برای طرفین (غرب و ایران) است. درمجموع پیام چنین رویکردی این است که این توافق نمیتواند پایدار باشد و صرفاً فضایی اولیه برای برداشتن بخشی از تحریمها، امکان نسبی برای فروش نفت و آزادسازی بخشی از منابع بلوکهشده ایران فراهم میکند که همه اینها زیر ذرهبینهای دقیق آمریکا و پنج کشور دیگر خواهد بود. از این نظر آزادی عمل اقتصادیای که در برجام2015 چشماندازش را داشتیم، هیچگاه نمیتوانیم بدست بیاوریم.
بهطور مشخص و باتوجه به سیگنالهای تازهای که بازار در واکنش بهاحتمال حصول توافق از خود نشان میدهد، برجام2022 چه تأثیراتی روی حوزههای مختلف اقتصادی ازجمله فضای کسبوکار بخش خصوصی خواهد داشت؟
به باور من شاید ظاهر این توافق، رفع تحریمها را نشان دهد، اما نمیتوان انتظار زیادی از آن داشت. طرف دیگر مذاکره (آمریکا و اروپا بیشتر، چین و روسیه کمتر) بهایران دارای قدرت هستهای و یا نزدیک به قدرت هستهای، حساس هستند؛ بنابراین مراقبتهای شدیدتر وجدیتری خواهند داشت، ضمن اینکه سایر نقاط اختلافی با آنها که از گذشته بوده تاکنون تشدید شده است. حتی سایر ذینفعان غیرمستقیم در منطقه و در رأس آنها عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیجفارس، همسایگان و درنهایت رژیم صهیونیستی هم نسبتبه گذشته به این توافق حساستر شدهاند و در تعامل بیشتری با مذاکرهکنندگان هستند. همانگونه که این تعامل در برجام 2015 پنهانی بود، امروز آشکارشده و همگرایی بین ذینفعان مستقیم و غیرمستقیم را بالا برده تا در خصوص نقاط حساسیتزا در آینده فکر و عمل کنند. بااین توضیحات میتوانیم توافقی اولیه و محدود را در آینده نهچندان دور در دیدرس داشته باشیم، اما نباید زیاد روی آن حساب باز کرد؛ چون این توافق، ماهعسلی دارد که میتواند نرخ ارز را کاهش و درآمدهای حاصل از فروش نفت را تا حدی افزایش دهد. این توافق میتواند هزینههای تجارت خارجی ما را کاهش دهد اما تأثیر زیادی روی اندازه تجارت خارجی ما نخواهد داشت؛ چون بهعقیده من پس از برجام2015 اندازه تجارت خارجی ما بهجز نفت و فراوردههای نفتی دیگر افزایش نمییابد؛ چراکه راههای دورزدن تحریمها را تا حد زیادی یاد گرفتهایم و درحدیکه در کشور ظرفیت تولید صادراتی داریم صادرات را انجام میدهیم. پس توافق اولیه و محدود احتمالی از این منظر، برای تجارت خارجی ایران جز در کاهش هزینهها اثر مهمی نخواهد داشت. البته راه افزایش فروش نفت و نیاز دولت به فروش ارز حاصل از آن در واردات را بازخواهد کرد. در حوزه سرمایهگذاری هم فکر نمیکنم چشمانداز مثبتی از سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ابعاد بزرگ داشته باشیم؛ چون شرکتهای بزرگ چندملیتی نسبتبه کار با ایران حساستر شدهاند و وارد ایران نمیشوند تا اگر اتفاق دیگری افتاد هزینههای سنگین برای خروج متحمل نشوند. در حوزه سرمایهگذاری داخلی نیز با وضعیتی خنثیکننده مواجه هستیم. درواقع این توافق تا حدودی میتواند سرمایهگذاری واحدهای اقتصادی با قصد ادامه کار در کشور یا بخش عمومی غیردولتی و میزانی از بخش خصوصی را افزایش دهد، اما در سوی دیگر نیرویی خنثیکننده یعنی خیزش خروج سرمایهای که از دهه90 در کشور داشتیم، همچنان تداوم خواهد داشت و درنهایت موجب میشود نرخ تشکیل سرمایه ثابت در کشور که در 10 سال اخیر منفی بوده، به آستانه صفر میل کند یا قدری و برای مدت گذرایی مثبت شود که این امر نمیتواند پیشران و موتور محرکه رشد اقتصادی کشور در سالهای متمادی باشد.
بدین ترتیب شاید بتوانیم بهره این توافق را در یک تا دو سال داشته باشیم. بهعقیده من انتظار مثبتی که بازار نسبت به انجام توافق دارد، سبب آرامش شده است. در دو سه هفته اخیر بازار به آرامش نسبی رسیده و نرخ ارز کاهش تدریجی داشته و التهابات قیمتی در بازارهایی مانند خودرو، لوازمخانگی، سایر کالاهای وارداتی و حتی مواد غذایی، منهای بخشی که ارز 4200 تومانیاش قطعشده، تا حدی فرونشسته است. اینها همه پیشآگهی توافق است.
با این استدلال آیا نباید به دستاوردهای اقتصادی برجام2022 برای ایران خوشبین بود؟
با فهم این موضوع بهنظر میرسد آنچه اتفاق خواهد افتاد، یک توافق تاکتیکی سیاسی و امنیتی برای ایران خواهد بود. من فکر میکنم این شکل از توافق درنهایت رخ میدهد اما آن خوشبینیهایی که به برجام2015 داشتیم را نباید در برجام جدید داشته باشیم. بهتعبیری باید تصور کنیم این توافق یک توافق تاکتیکی برای طرفین (غرب و ایران) است. درمجموع پیام چنین رویکردی این است که این توافق نمیتواند پایدار باشد و صرفاً فضایی اولیه برای برداشتن بخشی از تحریمها، امکان نسبی برای فروش نفت و آزادسازی بخشی از منابع بلوکهشده ایران فراهم میکند که همه اینها زیر ذرهبینهای دقیق آمریکا و پنج کشور دیگر خواهد بود. از این نظر آزادی عمل اقتصادیای که در برجام2015 چشماندازش را داشتیم، هیچگاه نمیتوانیم بدست بیاوریم.
بهطور مشخص و باتوجه به سیگنالهای تازهای که بازار در واکنش بهاحتمال حصول توافق از خود نشان میدهد، برجام2022 چه تأثیراتی روی حوزههای مختلف اقتصادی ازجمله فضای کسبوکار بخش خصوصی خواهد داشت؟
به باور من شاید ظاهر این توافق، رفع تحریمها را نشان دهد، اما نمیتوان انتظار زیادی از آن داشت. طرف دیگر مذاکره (آمریکا و اروپا بیشتر، چین و روسیه کمتر) بهایران دارای قدرت هستهای و یا نزدیک به قدرت هستهای، حساس هستند؛ بنابراین مراقبتهای شدیدتر وجدیتری خواهند داشت، ضمن اینکه سایر نقاط اختلافی با آنها که از گذشته بوده تاکنون تشدید شده است. حتی سایر ذینفعان غیرمستقیم در منطقه و در رأس آنها عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیجفارس، همسایگان و درنهایت رژیم صهیونیستی هم نسبتبه گذشته به این توافق حساستر شدهاند و در تعامل بیشتری با مذاکرهکنندگان هستند. همانگونه که این تعامل در برجام 2015 پنهانی بود، امروز آشکارشده و همگرایی بین ذینفعان مستقیم و غیرمستقیم را بالا برده تا در خصوص نقاط حساسیتزا در آینده فکر و عمل کنند. بااین توضیحات میتوانیم توافقی اولیه و محدود را در آینده نهچندان دور در دیدرس داشته باشیم، اما نباید زیاد روی آن حساب باز کرد؛ چون این توافق، ماهعسلی دارد که میتواند نرخ ارز را کاهش و درآمدهای حاصل از فروش نفت را تا حدی افزایش دهد. این توافق میتواند هزینههای تجارت خارجی ما را کاهش دهد اما تأثیر زیادی روی اندازه تجارت خارجی ما نخواهد داشت؛ چون بهعقیده من پس از برجام2015 اندازه تجارت خارجی ما بهجز نفت و فراوردههای نفتی دیگر افزایش نمییابد؛ چراکه راههای دورزدن تحریمها را تا حد زیادی یاد گرفتهایم و درحدیکه در کشور ظرفیت تولید صادراتی داریم صادرات را انجام میدهیم. پس توافق اولیه و محدود احتمالی از این منظر، برای تجارت خارجی ایران جز در کاهش هزینهها اثر مهمی نخواهد داشت. البته راه افزایش فروش نفت و نیاز دولت به فروش ارز حاصل از آن در واردات را بازخواهد کرد. در حوزه سرمایهگذاری هم فکر نمیکنم چشمانداز مثبتی از سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ابعاد بزرگ داشته باشیم؛ چون شرکتهای بزرگ چندملیتی نسبتبه کار با ایران حساستر شدهاند و وارد ایران نمیشوند تا اگر اتفاق دیگری افتاد هزینههای سنگین برای خروج متحمل نشوند. در حوزه سرمایهگذاری داخلی نیز با وضعیتی خنثیکننده مواجه هستیم. درواقع این توافق تا حدودی میتواند سرمایهگذاری واحدهای اقتصادی با قصد ادامه کار در کشور یا بخش عمومی غیردولتی و میزانی از بخش خصوصی را افزایش دهد، اما در سوی دیگر نیرویی خنثیکننده یعنی خیزش خروج سرمایهای که از دهه90 در کشور داشتیم، همچنان تداوم خواهد داشت و درنهایت موجب میشود نرخ تشکیل سرمایه ثابت در کشور که در 10 سال اخیر منفی بوده، به آستانه صفر میل کند یا قدری و برای مدت گذرایی مثبت شود که این امر نمیتواند پیشران و موتور محرکه رشد اقتصادی کشور در سالهای متمادی باشد.
بدین ترتیب شاید بتوانیم بهره این توافق را در یک تا دو سال داشته باشیم. بهعقیده من انتظار مثبتی که بازار نسبت به انجام توافق دارد، سبب آرامش شده است. در دو سه هفته اخیر بازار به آرامش نسبی رسیده و نرخ ارز کاهش تدریجی داشته و التهابات قیمتی در بازارهایی مانند خودرو، لوازمخانگی، سایر کالاهای وارداتی و حتی مواد غذایی، منهای بخشی که ارز 4200 تومانیاش قطعشده، تا حدی فرونشسته است. اینها همه پیشآگهی توافق است.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه