
در تبلیغ دین اصالت با رفتار است نه گفتار
حجتالاسلام احمدحسین شریفی، استاد فلسفه و سرپرست مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در یادداشتی که در اختیار تسنیم قرار داده به مؤثرترین شیوههای تبلیغی از منظر قرآن و پیشوایان دین پرداخته که در ادامه گزیدهای از آن را میخوانیم.
اصولاً اثرگذارترین شیوه تبلیغی، تبلیغ عملی است؛ تبلیغ با کردار و رفتار. به همین دلیل خدای متعال، مؤمنانی را که گفتارشان مطابق رفتارشان نیست بهشدت سرزنش میکند و در بیانی عتابآلود به آنها نهیب میزند:«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ؛ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ».
این آیات گویای آن است که در امر تبلیغ و اصلاح جامعه، اصالت با رفتار است نه گفتار. گفتاری که مؤید عملی و رفتاری نداشته باشد، نه تنها ارزش ندارد که خشم شدید خدای متعال را نیز به دنبال دارد زیرا اثر معکوس بر جا میگذارد.شاید کمترین پیامد رفتار موعظهگران بیعمل، آموزش نفاق گفتاری و رفتاری در جامعه باشد. چنین افرادی میتوانند این سم مهلک را در حیات اجتماعی بپراکنند که میتوان ذهنیت و زبانی اخلاقی داشت و از آن بهرههای اجتماعی برد؛ اما عمل و رفتاری متناسب با آن زبان اخلاقی نداشت! ایجاد شکافی عمیق میان زبان و عمل اخلاقی از کمترین پیامدهای چنین افرادی است.
امام صادق(ع) در حدیثی مشهور خطاب به پیروان اهل بیت(ع) میفرماید :مردم را با غیر گفتارتان دعوت کنید تا پرهیزکاری، تلاش و مجاهدت، نماز و نیکوکاری را از شما ببینند؛ به درستی که دعوتکننده (واقعی) همین است.این سخن نشان میدهد نقش سبک زندگی در ترویج ارزشها و دعوت دیگران به سوی حق به مراتب بیشتر و اثرگذارتر از نقش دعوتهای گفتاری و حتی تبلیغات اندیشهای و فکری است.
امام صادق (ع) نمایش و ظهور سبک زندگی اسلامی و اخلاق اجتماعی را دعوتکننده حقیقی میداند. دعوت رفتاری را میتوان سبک زندگی خود
اهل بیت(ع) در تبلیغ دین دانست.
آنان پیش از آنکه دستور به انجام کاری دهند، خود در عمل به آن پیشگام میشدند و جلودار بقیه مردم در عمل به دستورات دین بودند. امام علی(ع) در این باره به صراحت میفرماید: ای مردم، به خدا من شما را به طاعتی برنمیانگیزم، جز آنکه خود پیش از شما به گزاردن آن برمیخیزم و شما را از معصیتی باز نمیدارم جز آنکه خود پیش از شما آن را فرو میگذارم.
یکی از مهمترین دلایل کارآمدی کارنامه تبلیغی پیامبران و اولیای الهی همین مسئله بوده است. آنها بیش از آنکه بگویند و پیش از آنکه دیگران را نصیحت و موعظه نمایند، خودشان عمل میکردند. همین نوع سبک رفتاری بود که موجب میشد رفتار و سخنان آنان تا اعماق وجود مخاطبان نفوذ کند و ذهنها و قلبها را به تسخیر خود درآورد.
مردم بیش از آنکه از گفتهها و نوشتهها تأثیر بگیرند، از کردهها و رفتارها متأثر میشوند.
سبک زندگی، شاخصی برای سنجش سطح اخلاق
امام صادق(ع) میفرماید: آلودگی ظاهر معلول آلودگی باطن است و کسی که درون خود را پاک کند، خداوند بیرون او را پاک میکند و کسی که در نهان پروای خدا را داشته باشد، خداوند در آشکار او را رسوا نمیکند؛ اما کسی که در نهان به خدا خیانت کند خدای متعال در آشکار او را رسوا و بیآبرو میکند.
بر این اساس، اگر دیدیم سبک زندگی افراد یا گروههایی برخلاف ابراز ارزشهای اخلاقی و اظهار گفتاری و زبانی اخلاقیات، تناسبی با ارزشهایشان ندارد، این خود میتواند نشانه سطحی یا جاهلانه بودن دینداری آنان باشد. چنین افرادی در بزنگاهها باطن خود را نشان میدهند.
زمانی پیامبر اکرم(ص) فردی را دید که در حال نماز، مرتب با ریش خود بازی میکرد. آن حضرت این رفتار بیرونی را معلول پراکندگی درونی دانسته و فرمود: «أَمَا إِنَّهُ لَوْ خَشَعَ قَلْبُهُ لَخَشَعَتْ جَوَارِحُهُ؛ اگر این فرد قلبی خاشع داشت، جوارح و اعضای بیرونی او نیز خشوع میداشت». کسی که بداند و باور داشته باشد که در مقابل خدایی بزرگ و با عظمت ایستاده و مشغول گفتوگو با آفریننده هستی است، بالطبع تمام وجود او مدهوش حضرت حق خواهد شد و ادب ظاهری نماز را نیز رعایت خواهد کرد. خلاصه آنکه ادب ظاهر، معلول و محصول ادب باطن است. کسی که در دل ادب حضرت حق را داشته باشد، در اعمال و رفتارهای بیرونی او نیز ادب نمایان خواهد شد.
این آیات گویای آن است که در امر تبلیغ و اصلاح جامعه، اصالت با رفتار است نه گفتار. گفتاری که مؤید عملی و رفتاری نداشته باشد، نه تنها ارزش ندارد که خشم شدید خدای متعال را نیز به دنبال دارد زیرا اثر معکوس بر جا میگذارد.شاید کمترین پیامد رفتار موعظهگران بیعمل، آموزش نفاق گفتاری و رفتاری در جامعه باشد. چنین افرادی میتوانند این سم مهلک را در حیات اجتماعی بپراکنند که میتوان ذهنیت و زبانی اخلاقی داشت و از آن بهرههای اجتماعی برد؛ اما عمل و رفتاری متناسب با آن زبان اخلاقی نداشت! ایجاد شکافی عمیق میان زبان و عمل اخلاقی از کمترین پیامدهای چنین افرادی است.
امام صادق(ع) در حدیثی مشهور خطاب به پیروان اهل بیت(ع) میفرماید :مردم را با غیر گفتارتان دعوت کنید تا پرهیزکاری، تلاش و مجاهدت، نماز و نیکوکاری را از شما ببینند؛ به درستی که دعوتکننده (واقعی) همین است.این سخن نشان میدهد نقش سبک زندگی در ترویج ارزشها و دعوت دیگران به سوی حق به مراتب بیشتر و اثرگذارتر از نقش دعوتهای گفتاری و حتی تبلیغات اندیشهای و فکری است.
امام صادق (ع) نمایش و ظهور سبک زندگی اسلامی و اخلاق اجتماعی را دعوتکننده حقیقی میداند. دعوت رفتاری را میتوان سبک زندگی خود
اهل بیت(ع) در تبلیغ دین دانست.
آنان پیش از آنکه دستور به انجام کاری دهند، خود در عمل به آن پیشگام میشدند و جلودار بقیه مردم در عمل به دستورات دین بودند. امام علی(ع) در این باره به صراحت میفرماید: ای مردم، به خدا من شما را به طاعتی برنمیانگیزم، جز آنکه خود پیش از شما به گزاردن آن برمیخیزم و شما را از معصیتی باز نمیدارم جز آنکه خود پیش از شما آن را فرو میگذارم.
یکی از مهمترین دلایل کارآمدی کارنامه تبلیغی پیامبران و اولیای الهی همین مسئله بوده است. آنها بیش از آنکه بگویند و پیش از آنکه دیگران را نصیحت و موعظه نمایند، خودشان عمل میکردند. همین نوع سبک رفتاری بود که موجب میشد رفتار و سخنان آنان تا اعماق وجود مخاطبان نفوذ کند و ذهنها و قلبها را به تسخیر خود درآورد.
مردم بیش از آنکه از گفتهها و نوشتهها تأثیر بگیرند، از کردهها و رفتارها متأثر میشوند.
سبک زندگی، شاخصی برای سنجش سطح اخلاق
امام صادق(ع) میفرماید: آلودگی ظاهر معلول آلودگی باطن است و کسی که درون خود را پاک کند، خداوند بیرون او را پاک میکند و کسی که در نهان پروای خدا را داشته باشد، خداوند در آشکار او را رسوا نمیکند؛ اما کسی که در نهان به خدا خیانت کند خدای متعال در آشکار او را رسوا و بیآبرو میکند.
بر این اساس، اگر دیدیم سبک زندگی افراد یا گروههایی برخلاف ابراز ارزشهای اخلاقی و اظهار گفتاری و زبانی اخلاقیات، تناسبی با ارزشهایشان ندارد، این خود میتواند نشانه سطحی یا جاهلانه بودن دینداری آنان باشد. چنین افرادی در بزنگاهها باطن خود را نشان میدهند.
زمانی پیامبر اکرم(ص) فردی را دید که در حال نماز، مرتب با ریش خود بازی میکرد. آن حضرت این رفتار بیرونی را معلول پراکندگی درونی دانسته و فرمود: «أَمَا إِنَّهُ لَوْ خَشَعَ قَلْبُهُ لَخَشَعَتْ جَوَارِحُهُ؛ اگر این فرد قلبی خاشع داشت، جوارح و اعضای بیرونی او نیز خشوع میداشت». کسی که بداند و باور داشته باشد که در مقابل خدایی بزرگ و با عظمت ایستاده و مشغول گفتوگو با آفریننده هستی است، بالطبع تمام وجود او مدهوش حضرت حق خواهد شد و ادب ظاهری نماز را نیز رعایت خواهد کرد. خلاصه آنکه ادب ظاهر، معلول و محصول ادب باطن است. کسی که در دل ادب حضرت حق را داشته باشد، در اعمال و رفتارهای بیرونی او نیز ادب نمایان خواهد شد.

برچسب ها :
تبلیغ دین
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
تسهیل شرایط زیارت با بازگشایی همه رواقها
-
موعظه
-
مثل فرزند خودم
-
در تبلیغ دین اصالت با رفتار است نه گفتار
-
«کتاب سال هیئت» جایزهای برای شناخت ظرفیت تشکلهای دینی
-
خدمت جهادگران سلامت به حاشیهنشینان
-
تسهیل شرایط زیارت با بازگشایی همه رواقها
-
ضرورت توجه به حیات اجتماعی شخصیتهای تاریخی
-
استادی با هزار شاگرد
-
فرق زبان و بیان
-
میرسد غمهای بیپایان به پایان...