برخی پناهندگان و مهاجران غیرقانونی اروپا از کجا سر در میآوردند؟
ساکنان قبرهای بینام و نشان
حرفهایش که تمام میشود، میپرسم: «خب... بهسلامتی... حالا گیریم همه اینایی که گفتی درست پیش رفت... خودتون رو قاچاقی رسوندین ترکیه... یونان...» حرفم را قطع میکند و میگوید: « قبرس هم هست... اگه قبرس بشه که میمونیم... میگن زمین یا آپارتمان ارزونه... بخری و مالک بشی، بهت اقامت میدن... اونجام اروپاس دیگه!»
مشورت
خودش 50 را رد کرده و دخترش، حاصل ازدواجی که چند سال قبل به جدایی انجامیده، 23 سال بیشتر ندارد و قراراست در مهاجرت قانونی و اگر نشد، غیرقانونی همراه پدر باشد. اصلاً همه توجیه، بهانه و تقلای پدر برای مهاجرت، همین دختر جوانش است که با دیپلم آرایشگری در یک آرایشگاه زنانه مشغول کار است و حالا فهمیده اینجا آیندهای ندارد و بهتر است برود اروپا کار و زندگی کند! پدر، در فروشگاهی بزرگ فروشندگی میکند، 6 ماهی میشود که پدرش به رحمت خدا رفته و خدا را شکر مال و منال و خانه خوبی برایش به ارث گذاشته است. برای همین به فکر افتاده خانه را بفروشد، پولش را بگذارد روی پولهایی که چند سال گذشته کنار گذاشتهاند و همه را بردارد ببرد آن طرف آب شاید آنجا، دخترش بتواند به آرزوهای نرسیدهاش، برسد. آمده مشورت آخرش را با من بکند. میگویم: «قبرس یا اصلاً ایتالیا، فرانسه، اسپانیا... هرجا که دوست دارین... فرض کنیم خودتون و پولتون به سلامت رسیدین اون طرف... تونستین خونه یا سرپناهی جور کنین، اقامت بگیرین (که تقریباً محال است) بعد از کجا میارین میخورین؟ چه جوری زندگی میکنین؟» خیلی محکم و جدی میگوید: «نازنینجان دیپلم آرایشگری داره، من تحقیق کردم... اونجا به این جور افراد نیاز دارن... با مدرکش راحت میتونه توی آرایشگاههای اونجا کار پیدا کنه درآمد داشته باشه... برای منم کارهای خدماتی هست...». با لبخندی که شاید زیاد مناسب این لحظه و موقعیت نیست، میپرسم: «خب الانم که دخترت اینجا داره همین کارو میکنه، درآمد هم داره... شما هم فروشندگی میکنی درآمدی داری... خونه هم که دارین... فرض کن زندگیتو فروختی، پولشو برداشتی و با هزار جور بدبختی و خطر، قاچاقی یا قانونی رفتین اونجا... اونوقت اونجا، چی دارین که اینجا ندارین؟» سرش را میخاراند و مثلاً فکر میکند. از نگاه بعدش میفهمم که از مشورت با من پشیمان است!
هویتت را آتش بزن!
ماجرایی که بالاتر خواندید کاملاً واقعی است. یعنی همان قدر که میل به مهاجرت قانونی و شغلی و تحصیلی در میان جوانان شدت پیدا کرده، رؤیا و خیال شیرین زندگی بهتر در اروپا یا آمریکا هنوز در میان پیر و جوان تحصیلنکرده و بیتخصص، دیده میشود. با همه هشدارهای داخلی و یا بینالمللی که سالی چند بار درباره مصائب مهاجرتهای غیرقانونی و پناهندگی منتشر میشود، بازهم هستند کسانی که تصور میکنند اگر به هر قیمتی و از هر راهی، بزنند و بروند، آن طرف میتوانند شرایط بهتری برای زندگی داشته باشند. همین چند ماه پیش «گاردین» در گزارشی مفصل نوشت از وقتی پارلمان اروپا قطعنامهای را تصویب کرد و براساس آن از کشورهای مختلف خواست کمک کنند افرادی که در مسیرهای مهاجرت جان خود را از دست میدهند بهدرستی شناسایی شده و گمنام دفن نشوند، پروژه «قبرهای بینشان» با هدف یافتن گور و هویت افرادی که گمنام دفن شدهاند در اروپا کلید خورد. این قطعنامه نشان میداد جدای از معضل افزایش مهاجرتهای غیرقانونی و بعد هم جان باختن بسیاری از مهاجران در مسیر مهاجرت، مشکل بعدی، دفن مهاجران مرحوم بدون نام و مدارک هویتی در قبرها و قبرستانهای بینام و نشان واقع در مرز کشورهایی مثل ترکیه، یونان، ایتالیا، اسپانیا و... است. دیروز یک پژوهشگر حوزه مهاجرت و پناهندگی به «باشگاه خبرنگاران جوان» گفت: «هر ساله افرادی از کشورهای عراق، سوریه، افغانستان و ایران با رؤیای زندگی بهتر توسط قاچاقچیان از مسیر مرزهای صعبالعبور وارد ترکیه شده تا از مرزهای خشکی یا آبی راهی اروپا شوند... یکی از باورهای اشتباه پناهندگان این است که اگر پلیس مرزی آنها را با مدارک هویتی کشورشان دستگیر کند میفهمد اهل کجا هستند بنابراین فوری آنها را به کشورشان برمیگرداند. بنابراین لب مرز که میرسند همه مدارک هویتیشان را آتش زده و نابود میکنند...». بقیه ماجرا را بدون گفتههای این پژوهشگر هم میتوان حدس زد. خیلی از این پناهندگان بدون مدارک هویتی در مسیر مهاجرت یا در اردوگاههای مرزی فلان کشور دچار سانحه یا بیماری شده و مرحوم شدند و به این شکل کلی جنازه بیهویت روی دست مسئولان مرزی کشور میزبان باقی میماند.
صلیبهای چوبی
گاردین درباره «تراژدی مهاجران گمشده» نوشته بود: ثابت شده دستکم هزار و ۱۵ زن، مرد و کودک که در یک دهه گذشته در مرزهای اروپا جان خودشان را از دست دادهاند، پیش از شناسایی دفن شدهاند. گورهای بینشان این افراد در امتداد مرزهای کشورهای اروپایی با علفها پوشانده شدهاند.
این گورها در کشورهای مختلف به شکلهای متفاوتی دیده میشوند. در یونان سنگ قبرهای سفید بدون نوشته، در ایتالیا صلیبهای چوبی، در شمال فرانسه تختههایی با علامتMonsieur X ، در لهستان و کرواسی پلاک انان و در اسپانیا قبرهایی که با شماره قایق مشخص شدهاند، قایقی که پناهجویان در آن غرق شده بودند!
یکی از معروفترین و البته بزرگترین قبرستانهای مخصوص مهاجران و پناهندگان مرحوم که خدا میداند چند ایرانی را در خود جا داده قبرستانی است که در منطقه «ادرنه»، مرز ترکیه با یونان قرار دارد. شاهدان میگویند برخی از قبرها توسط حیوانات درنده مورد هجوم قرار گرفته و جنازه داخل قبر بیرون کشیده و تکه تکه شده است.
پس از قطعنامه پارلمان اروپا در سال2021، در برخی کشورهای اروپایی سایتهای اینترنتی راهاندازی شده که تصاویر مربوط به کالبدشکافی اجساد بینام و نشان و همچنین نتایج آزمایشهای دی.ان.ای در آنها بارگذاری شده تا اگر کسی از اعضای خانواده آنان پیدا شد بتواند پیکر مرحوم بینام و نشان را شناسایی کند.
خبرنگار:مجید تربتزاده
برچسب ها :
ارسال دیدگاه