حسین بن علی در عاشورا فرمود: شما نه صبغه الهی دارید، نه صبغه انسانی، نه از خدا و قیامت می‌هراسید، نه اصول انسانی و آزادی را رعایت می‌کنید، برای اینکه من با شما در نبردم، شما با من در جنگ‌اید، به زن و بچه من چکار دارید؟ 
مبنای قرآنی این جمله سالار شهیدان همان است که خدای سبحان فرمود: با گروهی که اهل رعایت قطعنامه، پیمان، صلحنامه، کنوانسیون و این‌ها نیستند مبارزه کنید. فرمود: شما با رهبران کفر صلح نکنید و با آن‌ها مبارزه کنید، نه برای اینکه کافرند، کفار فراوان در زمین زندگی می‌کنند، با شما زندگی مسالمت‌آمیز دارند، کاری هم با شما ندارند، شما هم کاری با آن‌ها ندارید، می‌شود با کافر کنار آمد، رفت و آمد تجاری داشت، رفت و آمد سیاسی داشت، رفت و آمد اجتماعی داشت، رفت و آمد درمانی داشت، رفت و آمد اقتصادی سالم داشت، با کافر می‌شود کنار آمد، ولی با مستکبر نمی‌شود کنار آمد، فرمود: ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکفْرِ﴾ چرا؟ چون ﴿إِنَّهُمْ لاَ أَیمَانَ لَهُمْ﴾ نه «لا ایمان لهم»، نفرمود چون این‌ها ایمان ندارند بجنگید، فرمود: این‌ها «أیمان» ندارند؛ یعنی یمین، سوگند، قطع‌نامه و تفاهم‌نامه را محترم نمی‌شمارند. 
نهضت حسینی را زنده کردن، حرف روز است، حرف تمام آزادی‌خواهان عالم است، حرف هر انسان آزاده‌ای است که با کسی که «لا اَیمانَ له» [یعنی به عهد و پیمان خود وفادار نیست] نمی‌شود زندگی کرد و کنار آمد.