گفتوگو با یکی از تنظیمکنندگان قانون اقدام راهبردی مجلس که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با نمایندگان آن را خوب و درست خواندند
روایتی از پشتصحنه قانون اقدام راهبردی
این روزها حرف و حدیثهای زیادی درباره قانون اقدام راهبردی مجلس بر سر زبانها افتاده است. قانونی که در ۱۲ آذر ۱۳۹۹ در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و هدف اصلی آن مقابله با تحریمهای یکجانبه آمریکا بود.
از یک سو افرادی همچون دکتر ظریف و دکتر روحانی که در سال ۹۹ قدرت را در دست داشتند، مخالف جدی این قانون هستند و حتی روحانی در جمع وزرای خودش، همین چند هفته پیش، آن را بدترین قانون تاریخ جمهوری اسلامی ایران دانسته بود و در طرف دیگر افرادی همچون دکتر جلیلی، این قانون را قانونی بسیار خوب و راهبردی دانستهاند که دست دولت را در عرصه بینالملل برای استیفای حقوق ملت باز گذاشته است. این دعوا همچنان ادامه داشت تا اینکه سه روز پیش رهبر معظم انقلاب بهعنوان یک فصلالخطاب نظر خود را درباره این قانون اعلام کردند و یکی از اقدامات بسیارخوب مجلس را قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها دانستند و اعتراض و عیبجویی افراد به این قانون را مطلقاً وارد ندانستند.
این قانون که در راستای تأمین شروط نهگانه رهبر معظم انقلاب در خصوص توافق هستهای تنظیم شد، پس از قید فوریت در مجلس به تصویب رسید. اما آنچه کمتر میدانیم چگونگی تنظیم و تصویب این قانون مهم است. در همین راستا برای مشخص شدن ابعاد بیشتر مسئله با یکی از طراحان این قانون به گفتوگو نشستهایم. او البته نخواسته نامش فاش شود؛ چرا که نحوه واکنش منتقدان و مخالفان بانفوذ این قانون به حضور طراحان آن در بدنه دستگاههای اجرایی به نظر چندانامیدوارکننده نیست. باوجود این اسناد مربوط به این گفتوگو در دفتر روزنامه موجود و قابل ارائه به متقاضیان است. در ادامه گفتوگوی ما با این عضو هیئت علمی دانشگاه و پژوهشگر مسائل بینالملل را مطالعه خواهید کرد.
آقای دکتر، شرایط سیاسی اجتماعی کشور در آن برهه، یعنی انتهای سال ۱۳۹۹، چگونه بود وایده طراحی قانونی با این عنوان از کجا آمد؟
از سال ۹۲ که آقای روحانی ایده برجام و مذاکره با ایالات متحده آمریکا را در پیش گرفت و اولویت خود در همه برنامهها را این مسئله قرار داد، به نوعی هرگونه سیاستی در کشور را متوقف به برجام کرد. در واقع حل بسیاری از مشکلات کشور به برجام گره خورد و سبب توقف عملی بسیاری از مسائل شد. از طرفی هرچه این برنامه جامع اقدام مشترک بیشتر به پیش میرفت، مشکلات آن برای کارشناسان و سیاستمداران روشنتر وشفافتر میشد. برجام منجر به انفعال ما هم در حوزه سیاست داخلی و خارجی شد و بسیاری از امور مملکت را قفل کرد.
حوالی سالهای99- 98 بسیاری از تحلیلگران سردرگمی پس از برجام را درک کرده بودند و خود دولتمردان هم به آن اذعان میکردند، اما هیچ راه برونرفتی برای خلاصی از این معرکه وجود نداشت. برجام در اواخر دوران اوباما امضا شد. اما با روی کارآمدن ترامپ، مشکلات خودشان را دو چندان نشان دادند و همان میزان موفقیت برجام در دوره دموکراتها هم از دست رفت، امیدها به ناامیدی تبدیل شد، اما دولت دکتر روحانی مصر بود همچنان طرح وایده برجام را ادامه دهد؛ چراکه اساساً برای این مسئله آلترناتیو و جایگزینی نداشت. در لایه کارشناسان و تصمیمگیران همه دنبال راهی بودند تا کشور از این فضا خارج شود و بتوانیم فضای انفعال را به فضای فعال تبدیل کنیم.
سال ۹۹ پایان دولت ترامپ بود و از طرفی در ایران پایان دولت آقای روحانی هم به شمار میرفت، دولتهای ایران و آمریکا در آستانه تغییر بودند، اما در این مقطع حساس کشور در بلاتکلیفی محض قرار گرفته بود. میبایست مشابه اتفاقی که در پایان دولت اصلاحات افتاد، تکرار شود. رهبر معظم انقلاب همان زمان از دولت اصلاحات خواسته بودند همان دولتی که غنیسازی را تعطیل کرد، آن را فعال کند. در سال ۹۹ اینایده مطرح و پیگیری شد که باید برای رهایی از بنبست برجام تدابیر جدیدیاندیشید اما دولت همچنان طرح جایگزین نداشت و رویکرد انفعالی خود را ادامه میداد تا اینکه مجلس تلاش کرد به این امر مهم ورود پیدا کند.
ورود مجلس هم با چالشهای فراوانی روبهرو بود. با اینکه طرحهای خوبی به مجلس پیشنهاد شده بود، اما ورود ابتدایی مجلس موفق نبود. تا اینکه سرانجام مجموعهای از طرحها که بعداً طرح اقدام راهبردی نام گرفت، مطرح شد اما در آن بازه زمانی به تصویب نرسید و کار متوقف شد.
این طرح چه مواردی را مطرح میکرد و مدنظر داشت؟
در این طرح یادآوری شد کشورهای اروپایی به جای استفاده از فرصت دیپلماسی ایجاد شده توسط جمهوری اسلامی ایران، جلوگیری از آثار و تبعات اقتصادی تحریمهای آمریکا و عمل به تعهدات یازدهگانه، پس از ترور جنایتکارانه شهید سلیمانی توسط دولت ترامپ، به رفتار منفی خود ادامه داده و بلکه آن را تشدید کردهاند. این طرح دولت ایران را متعهد میکرد در صورت عدم اجرای کامل تعهدات کشورهای متعاهد نظارتهای فراتر از پادمان از جمله اجرای داوطلبانه تصویب این قانون، ظرفیت غنیسازی را به میزان ماهانه حداقل ۵۰۰کیلوگرم افزایش دهد و نسبت به نگهداری و انباشت مواد غنیشده در کشور اقدام کند. مستنکفین از اجرای این قانون به تناسب امتناع یا ممانعت از اجرا به مجازات تعزیری درجه 2 تا 5 قانون مجازات اسلامی محکوم میشدند. شاید به همین دلایل بود که این مسائل به مذاق دولت وقت خوش نیامد و ناکامی برجام به گردن قانون اقدام راهبردی افتاد.
در تهیه قانون چه افراد و با چه ویژگیهای تحصیلی و تخصصی حضور داشتند؟
در این دوره بهدلیل اهمیت موضوع، مجموعههای مختلفی از جمله مرکز پژوهشهای مجلس واندیشکدههای پژوهشی و مراکز علمی و دانشگاهی، پیشنهادهای پرشماری را به مجلس ارائه کردند و در نهایت در آذرماه ۱۳۹۹ طرح فوق با مقداری کاهش سطح مطالبات از مجموع طرحهای ارائه شده و تخفیف تنبیههای طرفهای مذاکرهکننده در مجلس تصویب شد.
موانعی که بر سر تنظیم این قانون وجود داشت، چه بود؟ آیا دولت وقت هم موانعی ایجاد کرد؟
اول اینکه ورود مجلس به حوزه مسائل سیاست خارجی معمولاً تحت الشعاع مجموعههایی مثل شورای عالی امنیت ملی و دولت قرار دارد، بنابراین به سختی میتواند به این مسائل ورود کند. دوم؛ یکی از پیچیدگیهای تصویب این طرح این بود که دولت تلاش میکرد ابتکار عمل دست مجلس نیفتد و تلاش داشت تنها بازیگر این حوزه خودش باشد. باوجود اینکه سالها خود دولت در فضای انفعال به سر میبرد، اما امکان کنشگری مجلس به سختی فراهم میشد و همواره تلاش میشد شورای عالی امنیت ملی به عنوان نهاد بالادستی مخالف این طرح اقدام راهبردی جلوه داده شود و حتی تلاش میکردند نشان دهند رهبر معظم انقلاب این حوزه را به شورای عالی امنیت ملی سپردهاند و مجلس نباید ورود کند. در حالی که بعدها مشخص شد رهبری عزیز مخالف ورود مجلس به حوزه سیاست خارجی نیستند و به صورت تخصصی موافق ورودهای سازنده مجلس هستند که در مورد این طرح بارها مطرح شد و مهر تأییدی از جانب ایشان بر این قانونزده شد.
فشارهایی هم از سوی برخی نمایندگان مخالف این طرح به مجلس و گروه تنظیمکننده طرح اعمال میشد اما الحمدلله همه مشکلات رفع و رجوع شد و این قانون استراتژیک و بسیار مهم در مجلس برای تحقق حقوق ملت تصویب شد.
طراحان این قانون اسناد بالادستی مثل همین برجام و افای تی اف و اینها را مطالعه کرده بودند؟
بله. اصلاً پیشزمینه ورود به این بحث مطالعه آن اسناد بود. میبایست مطالعات چندبعدی اتفاق میافتاد. طبیعتاً مطال��ه برجام و مباحث افای تی اف در دستور کار بود. چون مباحث مهمی بود. همچنین بهدلیل اهمیت مسئله، تجربههای مختلف از جمله برجام و مذاکرات دوره اصلاحات و دوران احمدی نژاد دوباره بازخوانی شد و این قانون در راستای مباحث راهبردی و فنی ناظر بر حوزه دیپلماسی و هستهای طراحی و تصویب شد. همچنین بهدلیل اهمیت مسئله برجام و دیپلماسی و بهصورت خاص غنیسازی و هستهای و اورانیوم غنی شده، جلسات پرشماری با حضور کارشناسان سیاسی و فنی و صاحبنظران متخصص انجام شد و نتایج آن بهصورت قانون، پیشنهاد و مدون شد.
حجم کار و مطالعه و مباحثاتی که در تنظیم قانون اتفاق افتاد را هم تعریف کنید (من شنیدم بعضیها حتی شبها در مجلس میخوابیدند تا این قانون تنظیم شود). تنظیم این قانون چه مقدار زمان برد و چرا لازم بود؟
چند ماه طول کشید. البته که در این چندماه گاهی میشد که برخی اعضای گروه باید چند روز پشت سر هم در مجلس میماندند. یکبار هم تلاشها نافرجام بود و همه ناامید شدند اما دوباره کارها روی ریل افتاد. اولاً این قانون تأمینکننده منافع ملی چه در حوزه حق غنیسازی کشور و در حوزه حفظ عزت کشور است. زمانی که آمریکاییها از میز مذاکره خارج شدند انتظارات فراوانی از جانب مردم ایجاد شد که میبایست ایران پاسخ جدی دهد و توقع این بود که دولت برنامه جدی داشته باشد.
اگرچه فرایند تصویب در مجلس نیز با چالشهای فراوانی مواجه شد، اما مطالبات جدی مردم و دلسوزان نظام و احساس ضرورت، انگیزه گروه را دو چندان میکرد و باید راه حلی برای این مشکلات پیدا میشد. تلاشهای ابتدایی مجلس موفق نشد و اجماع لازم ایجاد نشد؛ چرا که مجلس درآن ایام درگیر برنامه بودجه بود، اما سرانجام با پیگیریهای مؤثر دلسوزان انقلاب و نمایندگان مجلس قانون اقدام راهبردی مجلس علیه تحریمها تصویب شد.
خبرنگار: زینب اصغریان
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
نامه جوانان بلژیکی به رهبر معظم انقلاب
-
روایتی از پشتصحنه قانون اقدام راهبردی
-
3 مرداد
-
سعی کردیم «برای همه بودن حسین(ع)» را به تصویر بکشیم
-
رضای خدا در رضای رضا(ع) است
-
وفاق ملی در صف مقاومت فلسطین
-
بدون زنجیره ارزشساز به رشد 8درصدی نمیرسیم
-
دود بلند بازار سیاه دارو و سود سرشار قاچاقچیان
-
بازگشت ۵۸هزارمیلیارد تومان به بیتالمال در چهار ماه گذشته