موظفیم به خونخواهی

تبیین مطالبه انتقام میهمان ایران از مسیر ادبیات ملی چگونه ممکن است؟

موظفیم به خونخواهی

«خون‌خواهی میهمان عزیزمان اسماعیل هنیه را وظیفه خود می‌دانیم». این عبارت و تأکید بر وظیفه دانستن خون‌خواهی را می‌توان مهم‌ترین بخش پیام رهبر معظم انقلاب در پی شهادت رئیس دفتر سیاسی حماس دانست.


​​​​​​​ باید اذعان کرد مسئله «خون‌خواهی» و مطالبه «انتقام» از دی ماه ۹۸ و با شهادت سپهبد قاسم سلیمانی و پس از آن با شهادت شهید فخری‌زاده، بیش از هر زمانی نزد افکار عمومی به یک مطالبه ملی و فراگیر بدل شد. ماجرای حمله هوایی به ساختمان کنسولگری سفارت ایران در دمشق و پاسخ قاطع ایران با «وعده صادق» دیدیم که تحقق این مطالبه تا چه میزان اعتماد به نفس ملی را ارتقا داد و توقع افکار عمومی را برآورده ساخت. حال که دوباره شاهد شکل‌گیری اجماع ملی برای گرفتن انتقام هستیم، با سیدحسین شهرستانی جامعه‌شناس درباره سازوکار شکل‌گیری این اجماع در بالاترین سطح آن گفت وگو کرده‌ایم. ما پیش‌تر و در پی شهادت شهیدان سلیمانی و فخری‌زاده از او شنیده بودیم که «انتقام، برگرداندن موازنه قدرت به نقطه تعادل است». در ادامه پاسخ مفصل او درباره سازوکار اجماع بر سر انتقامی که بتواند باردیگر موازنه قدرت را به نقطه تعادل برساند، از نظر می‌گذرانید.

تألم وجدان ایرانی و مطالبه‌گری انتقام
اول از همه اینکه، این حادثه یک حادثه منفرد نیست و باید آن را در مجموعه روندی از حوادث دید. این ترور، یک کنش و گام تازه از طرف صهیونیست‌هاست که ما نیز طبیعتاً باید هم تدبیر پاسخ را داشته باشیم. این پاسخ از جهتی برای بازیابی تعادل نیرو‌ها در سطح منطقه است و هم وظیفه‌ای در راستای پاسخ درست به وجدان ایرانی است که از این حادثه متألم شده و پاسخ متناسب را مطالبه می‌کند و اگر این اتفاق نیفتد، وجدان ایرانی آسیب خواهد دید.
بالاخره دو جهت اصلی این ماجرا یکی جهت رئال سیاست است که اگر پاسخ مناسب و مهم‌تر از آن آرایش مناسب در برابر این گام جدید اسرائیل ایجاد نشود، ما در سیاست واقعی در میدان، دچار خسارت خواهیم شد و گام‌های بعدی دشمن را در پی خواهد داشت.
جهت دوم جنبه ذهنی، درونی و وجدانی سیاست است که از وجوه درونی‌تر جهان معنایی و ارزشی سیاست به شمار می‌رود. این جنبه که ارزش واقعی دارد و در میدان رئال سیاست نقد می‌شود، مسئله احساسات عمومی، احساسات ملی و وجدان جمعی است. به هر حال هم مفهوم «میهمان» اینجا وجود داشته و هم مسئله هم‌سرنوشتی ایران با محور مقاومت، واقعیتی است که به لحاظ عینی و ذهنی شکل گرفته است. اگر اقدام مناسبی در این زمینه ایجاد نشود و مطالبه درستی نیز در مسیر این اقدام شکل نگیرد، وجدان ایرانی که این هم‌سرنوشتی را درک می‌کند و می‌فهمد، دچار آسیب می‌شود.

تبیین وظیفه خونخواهی از مسیر ادبیات ملی
از ضرورت این ماجرا که بگذریم، به هر حال ما باید بتوانیم کنش حماسی خودمان در منطقه و این رویکرد مقاومت را برای عموم جامعه توجیه‌پذیر کنیم. یکی از این مسیر‌ها، توضیح مبتنی بر ادبیات ملی است. شما این پرسش را پیش می‌کشید که اکنون که یک شخصیت غیرایرانی اینجا شهید شده است، چطور می‌شود در آن مفهوم ملی این داستان را برای جامعه ایرانی توضیح داد که ضرورتاً گرایش اسلامی و انقلابی را محور قرار نمی‌دهد؟ باید این‌طور توضیح داد که امر ملی، فراتر از مرز‌های رسمی ما و فراتر از مفهوم شناسنامه‌ای کلمه است. هر چند که در همین ماجرا، مرز ایران نیز مورد تعرض واقع شده و یک تعرضی به خاک ایران اتفاق افتاده است و این قابل چشم پوشی و اغماض نیست. بالاخره ما داریم به مثابه یک حکومت ملی با همپیمانان خودمان گفت و‌گو و مذاکره می‌کنیم و آن‌ها را میهمان کرده‌ایم و کسی میهمان این ملت و این دولت-ملت را در خاکش به قتل می‌رساند. این قطعاً تعرض به هویت ملی و یک دولت ملی و یک ملت است.

گرفتن انتقام خون میهمان با حیثیت ملی گره خورده است
اگر اسماعیل هنیه در خاک فلسطین یا قطر به شهادت رسیده بود، این قضیه آن‌قدر با حیثیت ملی ما پیوند نمی‌خورد، ولی امروز این قضیه با حیثیت ملی ما گره خورده است و فقط مفهوم اخلاقی میهمانی نیز نیست بلکه مسئله تجاوز به خاک و تجاوز به سیاست کلی ارتباط ما با همسایگان ماست و این وجه کاملاً عریان و آشکار ملی داستان است.وجه دیگر نیز این است که امر ملی ما و حتی منافع ملی ما و هویت ملی ما و طرح ایران فرهنگی، طرح فراگیری است که در ارتباط با کل ملت‌های منطقه تفسیر می‌شود. رابطه ایران و فلسطین، رابطه‌ای است که به دیرینه تاریخ برمی‌گردد و حتی ریشه در اساطیر دارد؛ یعنی ماجرای ضحاک و فریدون و جمشید، مرتبط با ماجرای آزادسازی بیت المقدس است که آنجا فریدون به بیت المقدس می‌رود و آن جا را از لوث وجود ضحاکی که آنجا را اشغال کرده، آزاد می‌کند. بنابراین، این رابطه در حافظه و هویت تاریخی ما و حافظه اساطیری ما سابقه و قدمت دارد. هیچ هویت ملی بدون تعریف مشخص ارتباط با همسایگان و ملت‌های منطقه‌اش، قابل تعریف نیست و سرنوشت همه کشور‌های جهان به هم گره خورده است. بنابراین نمی‌شود امر ملی را به یک مفهوم تنگ و مضیق و بسته تقلیل داد. باید بدانیم حتی اگر ما از این مصاف کناربکشیم، رقیب و دشمن کنار نمی‌کشد، پس لازم است ما در میدان، کنش قدرتمند خودمان را داشته باشیم.

خبرنگار: محسن فاطمی نژاد    

برچسب ها :
ارسال دیدگاه