روایت حجتالاسلام والمسلمین حسینی قمی از شخصیت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی
متواضع در برابر مردم غیور در برابر انحرافات دینی
آیتالله العظمی صافی گلپایگانی از مراجع تقلید شیعه که آخرین حلقه از شاگردان زعیم حوزه علمیه قم، مرحوم آیتالله بروجردی بود، سال گذشته پس از عمری تلاش مجاهدانه در راه احیای شریعت محمدی و دفاع از مکتب اهلبیت(ع) چشم از جهان فروبست.
او با نگارش منتخب الاثر نخستین گام را برای نگارش کتابهای علمی برداشت؛ کتابی که تاکنون یکی از بهترین کتابهای مرجع علمی برای مهدویتپژوهان است. خدمات علمی و معنوی او به حضرت مهدی(عج) و فرهنگ مهدویت، او را به مرجع مهدوی ملقب کرد. وی خادم آستان امام رضا(ع) بود و به پاس خدمت در آستان رضایش سالها برای رسانه او قلم زد. مرجعی که مدافع ملت و مکتب نامیده میشد، شخصیتی ستودنی بود که شجاعانه از مکتب و مردم دفاع و در برابر تندیها، صبورانه و متواضعانه برخورد میکرد.
حجتالاسلام والمسلمین حسینی قمی از شاگردان ایشان، در گفتوگوی پیش رو از خصوصیات اخلاقی و علمی آیتالله میگوید.
مهمترین خصوصیات شخصیتی مرحوم آیتالله العظمی صافی را در چه دیدید؟
نکات زیادی درباره شخصیت آیتالله صافی قابل ذکر است اما من میخواهم با سخن درباره خانواده ایشان آغاز کنم.
پدر بزرگوار استاد، مرحوم آیتالله محمدجواد صافی گلپایگانی از علمای بزرگ و در زمان رژیم ستمشاهی رضاخان، جزو مبارزان و مجاهدان آن زمان بودند. مؤلف بزرگی هم بهشمار میآمدند. کتابی به نام «مصباح الفلاح» دارند که متأسفانه ناشناخته است و حوزویان ما از این کتاب اطلاعی ندارند. اثر بسیار ارزشمندی است که موضوعات اخلاقی و اعتقادی در 26سرفصل توسط ایشان به رشته تحریر در آمده است. کتاب در همان اوایل چاپ، نایاب و تجدید چاپ شد. آرزو دارم این اثر انشاءالله دوباره به شکل خوبی چاپ شود.
نکته دوم درباره استادان آیتالله است. اگر بخواهیم از استادان بزرگ این شخصیت بگوییم، کافی است تمام آنچه درباره شخصیت آیتالله العظمی بروجردی شنیدهایم، بازگو کنیم. مرحوم آقای صافی از بهترین شاگردان آن مرد بزرگ بودند، بهگونهای که اگر روزی در جلسه درس حاضر نمیشدند خلأ ناشی از غیبت ایشان برای استاد مشهود بود.
یکی دیگر از ویژگیهای شخصیتی آیتالله، تعظیم شعائر دینی بهخصوص ایام شهادت ائمه(ع) بود. ایشان اصرار داشتند و میفرمودند باید مردم در فاطمیه، صادقیه، شهادت امیرمؤمنان(ع) و عاشورا به میدان بیایند و اظهار وجود کنند. خود آیتالله با زحمت و مشقت حضور پیدا میکردند.
تواضع آیتالله صافی در برابر مردم مثالزدنی است. عکس معروف ایشان که در مراسم عمامهگذاری یکی از طلاب آفریقایی بر دستان او بوسه میزند، جلوهای از شخصیت متواضع و مردمی آن مرحوم است.
مهمترین ثمره حضور در درس آیتالله بروجردی کتاب منتخب الاثر است. چرا پژوهش درباره مهدویت تا این اندازه برای این شاگرد و استاد مهم بوده است؟
منتخب الاثر، اثری ماندگار برای جهان تشیع است. گرچه از آیتالله آثار بسیاری به جا مانده اما سرآمد همه آنها همین کتاب ارزشمند است. به نظر من این مطلب امروز برای ما طلبهها، بسیار آموزنده است. ایشان بیش از 70سال پیش، یعنی هنوز 40بهار از عمر بابرکتشان نگذشته بود که کتابی را به عظمت «منتخب الاثر» تألیف میکنند. امروز نرمافزارهای مختلف وجود دارد و کار را آسان کرده، ولی آن روزی که هیچ کدام از این امکانات نبود، کتابی نوشته شد که ایشان در بعضی از مصاحبهها فرمودند به بیش از 170کتاب و مصدر مراجعه کردند؛ 95کتاب از کتابهای شیعه و 65کتاب از منابع اهل سنت.
وقتی میگوییم 170مصدر، یعنی 170کتاب نه 170جلد. مثلاً یکی از مصادر «تاریخ بغداد» 14جلدی است. شما حساب کنید ایشان فقط به خاطر پیدا کردن چند روایت، تمام 14جلد تاریخ بغداد را از اول تا آخر ورق زده و مطالعه کردند. اگر هر جلد این کتاب 500صفحه باشد، بیش از 7هزار صفحه را تنها برای چند روایت مطالعه کردهاند تا شده قسمت بسیار اندکی از «منتخب الاثر».
ایشان آن ایامی که مشغول تألیف این کتاب بودند، تقریباً جز درس مرحوم آیتالله العظمی بروجردی هیچ اشتغال دیگری نداشتند و تمام وقت و فکرشان مشغول این کتاب بوده است.
این باید برای ما الگو باشد؛ کسی که هنوز 40بهار از عمرش نگذشته، بدون امکانات توانسته چنین تحقیق گستردهای را انجام دهد و از وقتی این کتاب تألیف شده، حرف اول را در موضوع خودش در مجامع حدیثی، روایی و تألیفات زده است. ایشان در مقدمه کتاب نوشتهاند: من هدفم اثبات وجود امام زمان سلامالله علیه یا ظهور امام زمان در آخرالزمان نیست، چرا که فراوان در این موضوع، کتاب نوشته شده است. شما کمتر عالمی از علمای شیعه و نیز اهل سنت را پیدا میکنید که کتابی راجع به امام زمان یا مقاله یا رسالهای راجع به امام زمان سلامالله علیه ننوشته باشد، انگیزه من مطلب دیگری است. خواستم بطلان ادعای کسانی اثبات شود که در عصر غیبت، ادعای مهدویت میکنند. با این انگیزه میخواهند شبههای را جواب بدهند و برای جواب دادن به یک شبهه، دست به یک کار گسترده میزنند.
چرا آیتالله صافی را مدافع مکتب اهل بیت(ع) مینامند؟
زیرا آیتالله در برابر انحرافات دینی غیورانه استوار بودند. من معتقدم این ویژگی، امتیاز خاص آیتالله است. غیرت دینی ایشان مثالزدنی است. این ویژگی در زندگی آقا از همه صفاتی که برشمرده میشود، جذابتر و جالبتر است.
ایشان هر کجا معروفی را میدید یا اگر کسی از معروفی حمایت می کرد، از وی تشکر میکرد و همینطور اگر میدید جایی منکری انجام میشود یا کسی از منکری حمایت میکند در برابرش میایستاد. اطلاع دارم اگر میدید روزنامهای، مقالهای، شخصی از دولتمردان، یک سخنران یا شاعری در برابر موضوعی که از منکرات بوده ایستاده، دربرابر آن منکر سخنرانی کرده و فریاد زده، شخصاً تماس میگرفتند و تشکر میکردند.
یک مرجع تقلید در یک مسئله خاص، از یک سخنران، از یک روزنامه یا از یک رسانه تشکر میکردند؛ دست شما درد نکند، خدا به شما خیر بدهد که این منکر را تذکر دادید و از این معروف دفاع کردید. به اعتقاد من اگر همین غیرت دینی و ایستادگی در برابر انحرافات و تلاشی که ایشان انجام میدادند، تکتک افراد جامعه ما نیز داشتند، نهتنها شاهد بسیاری از این منکرها نبودیم، بلکه بسیاری از معروفها رواج مییافتند.
اگر جایی منکری بود، معروفی فراموش شده بود یا به منکری توجه شده بود، شب خوابشان نمیبرد، مقید بودند تذکر دهند و یادآوری کنند و برای نشر معارف در روزنامه مقاله مینوشتند.
یادم هست در دیداری، عدهای از بانوان اصفهانی خدمت ایشان رسیده بودند، ایشان سخنرانی فرمودند. پس از سخنرانی، یکی از خانمها آمدند و گفتند: اگر اجازه بفرمایید ما عبای شما را ببوسیم. ایشان فرمودند: برای چه؟ گفتند: عبای شما مقدس است. فرمودند: مقدستر از عبای من آن چادر مشکی شماست، چادرتان را ببوسید که از عبای من مقدستر است.
این مطلب را هم شاید شنیده باشید و برای امثال ما خیلی آموزنده است. زمانی از طرف دفتر استفتائات سؤالاتی را خدمت ایشان آوردند که درباره شبهات وهابیون بود. با این همه مراجعات و سن و سال و گرفتاریها و درس و بحث- باور بفرمایید ما که فراغتمان هزار برابر ایشان است اگر به ما مراجعه میکردند، میگفتیم حالا باشد توی نوبت، چند ماه دیگر جواب میدهیم- وقتی ایشان دیدند وهابیت شبههای القا کرده، فردا صبح 50صفحه مکتوب که حاوی پاسخ 33 پرسش بود را نوشته و آماده کردند و فرمودند: دیشب تا سحر نخوابیدم و به 33پرسش جواب داده و 50صفحه را آماده کردم. حتی در بعضی از نوشتهها کنارش یک خطخوردگی و اصلاحیه دارد، ایشان عنوان کردند: تا سحر بیدار بودم، گاهی خوابم میبرد ولی بر خواب غلبه و نوشته را اصلاح کردم و نوشتم.
این، غیرت و ایستادگی دینی است. اگر احساس کنیم جایی خطر هست و دشمن به اعتقادات ما نفوذ کرده باید بایستیم، مقاومت کنیم و خواب را بر خودمان حرام بدانیم. ایشان در جوانی، آسایش جوانی را وقف آن کار با عظمت کرده و در این سن و سال هم، خواب را بر خودشان حرام کردند تا در برابر یک انحراف و شبهه بایستند و جواب بدهند.
به عقیده من آیتالله صافی شخصیت غیرتمند دینی بودند که باید برای ما الگو باشند.
خبرنگار: نازلی مروت