نویسندگان درباره راهاندازی سامانه نظارت مردمی بر آثار منتشره چه میگویند
صافی جدید ارشاد برای تصفیهشدهها
راهاندازی «سامانه نظارت مردمی بر آثار منتشره» توسط دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، انتقادها و مخالفتهایی در پی داشته است.
با وجود اینکه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در توییتی «سامانه نظارت مردمی» را بستری برای مشارکت مردم در امر نظارت بر کتابهای منتشره برای مشارکتدهی مردم در حکمرانی فرهنگی دانسته است اما برخی از اهالی کتاب معتقدند چنین طرحی بر طبل اختلافها و دشمنیها میکوبد.
یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد هم در حساب توییتر خود در توضیح این سامانه نوشته است: «طبق مصوبه 660 شورای عالی انقلاب فرهنگی، کتابهای منتشره در ایران از دبیرخانه این هیئت مجوز دریافت میکنند که معتبر و قابل دفاع است. گاهی در برخی آثار انتقاداتی مطرح میشود که سامان دادن به این اظهارنظرها و جلوگیری از فشار بر پدیدآورنده، ناشر و ارشاد از دلایل راهاندازی این سامانه است، گاهی نیز برخی آثار در بازار با متن مجوز گرفته تفاوت دارد و این سامانه به کمک سلامت بازار و حفظ اعتبار مجوز میآید.
مشکل کتاب، نظارت مردمی نیست
با وجود اینکه به گفته معاون وزیر ارشاد، هر گزارشی در این سامانه باید با ارائه کد ملی و شماره تلفن همراه فرد گزارشدهنده باشد بنابراین چنین سامانهای محل اظهارات بیهویت برای تخریب و رقابت نیست اما داوود امیریان، نویسنده حوزه دفاع مقدس معتقد است اجرای چنین طرحی سبب میشود عدهای از سر حسادت، رقابت یا خصومتهای شخصی، تهمتهایی را بزنند.
نویسنده مجموعه داستان «خمپارههای فاسد» به خبرنگار ما میگوید: در شرایط فعلی که تیراژ کتاب به وضعیت فاجعهبار 100 نسخه و 500 نسخه رسیده، چنین طرحی بر مشکلات این حوزه میافزاید و بر آتش دشمنی و تفرقه میدمد.
وی با تأکید بر اینکه مشکل امروز کتاب، کمبود و گرانی کاغذ است، خاطرنشان میکند: این طرح موجب میشود فکرمان به مسائل حاشیهای مشغول شده و حواسمان از مشکلات پیرامون رانت کاغذ پرت شود، قرار بود کارخانه تولید کاغذ راهاندازی شود، چه شد؟
به باور امیریان، این تصمیمها جز اینکه اوضاع را بدتر کند فایده دیگری ندارد. او اضافه میکند: کتابی مربوط به سال 65 را نگاه میکردم که در شرایط جنگ و تحریم چاپ شده بود و شمارگان 15 هزار نسخهای داشت ولی امروز مهمترین کتابهای ما شمارگان 500 نسخهای دارد که فاجعهبار است.
او با بیان اینکه این سامانه، مشکلات را بیشتر میکند، عنوان میکند: مگر ممیزی ارشاد، کم حساسیت و وسواس به خرج میدهد که یک فیلتر دیگر هم قرار میدهند؟ این طرح، توهین به ممیزی و نظارت ارشاد است، یعنی خودشان را قبول ندارند. ضمن اینکه ممیزیها در ارشاد سلیقهای و رفاقتی شده است یعنی اگر در ارشاد آشنا داشته باشید، کتابتان چاپ میشود!
این نویسنده با بیان اینکه ممیزیهای ارشاد بسیار عجیب است و گاهی میگویند دو فصل اول کتاب را حذف کنید مثل اینکه ساختمانی ساختهاید و بگویند طبقه اول را خراب کنید، میگوید: برخی نویسندگان از سر لجبازی، کتابهایشان را به صورت الکترونیکی و اینترنتی منتشر میکنند، کسانی را میشناسم که چنین کاری به نفعشان تمام شده و به گفته خودشان، هم کتابشان بدون ممیزی منتشر شده و هم اینکه منفعت مالیشان از محل فروش اینترنتی چند برابر انتشار چاپی آن بوده است.
همین قدر سلیقهای!
محمود پوروهاب، نویسنده آثار کودک و نوجوان هم با بیان اینکه مردم نظرات متفاوت و گاه متضادی دارند درباره راهاندازی این سامانه به خبرنگار ما میگوید: عدهای با نگاه متعصبانه و متحجرانه به آثار نگاه میکنند، مشابه چنین اتفاقی برای من نیز رخ داده است. در یکی از آثارم، داستانی درباره حضرت یوسف(ع) داشتم. خانمی در تماس تلفنی به من گفت وقتی این داستان را برای بچهام خواندهام به جملهای رسیدم که آن را با شرم خواندم! پرسیدم چه جملهای، گفت جایی که زلیخا به حضرت یوسف(ع) ابراز علاقه میکند و میگوید تو مانند قلب در جان منی، این چه جملهای است! گفتم خب چطور این علاقه را نشان میدادم. ضمن اینکه داستان نوجوان است و نوجوانها به شبکههای اجتماعی دسترسی دارند و بهروز هستند ولی این خانم به همین جمله گیر داده بود که چرا این طور نوشتهاید و حتی من را تهدید کرد که علیه شما شکایت میکنم!
او با بیان اینکه گاهی منطق داستان و باورپذیری ماجرا نیاز به بسترسازی در قصه دارد خاطرنشان میکند: عدهای از مردم، سلیقه متفاوتی دارند و گاه بر امری غیرمنطقی اصرار میورزند، به نظرم چنین طرحی سبب میشود مردم به جان هم بیفتند.
پوروهاب با اشاره به انتقاد برخی نویسندگان به خاطر سختگیری ممیزان ارشاد عنوان میکند: گاهی کتابها را به خاطر مسائل ساده و حتی غیرمنطقی، نگه داشته یا رد میکنند. یک بار با یکی از ممیزان سر منبعی بحث کردم. آقای کارشناس میگفت نام فلانی نباید بیاید گفتم منبع است و باید اسمش بیاید، قرار شد نام منبع را به جای بخش اصلی در پاورقی بیاورم، مدتها کتابم را سر همین مسئله نگه داشتند. زمانی که کتابم منتشر شد دیدم نام منبع در بخش اصلی کتاب آمده و نه پاورقی، یعنی همین قدر سلیقهای!
وی اضافه میکند: نویسندگان با نظرات سلیقهای و غیرکارشناسی برخی ممیزان مشکل دارند، وای به روزی که نظرات مغرضانه و غیرکارشناسی مردمی دخیل در موضوع شود چون همه مردم نمیتوانند در مسائل تخصصی و هنری، نظر کارشناسی بدهند.
نویسنده «یک باغ لبخند» یادآور میشود: به نظرم این سامانه یک جور فرار رو به جلو برای ارشاد است تا از خودش سلب مسئولیت کند یعنی اگر جایی مشکلی پیش آمد مسئولیت را به دوش مردم بیندازد و بگوید گزارش مردمی درباره این کتاب به دست ما نرسیده بود. شاید هم مدیران ارشاد میخواهند بگویند ما خیلی دقت داریم و ممیزی و کارشناسی آثار را چند باره انجام میدهیم.
سامانهای به ضرر کتاب
اسماعیل امینی، شاعر و نویسنده نیز معتقد است چنین طرحی به ضرر حوزه کتاب خواهد بود و به خبرنگار ما توضیح میدهد: ناشران یا افرادی که با هم مشکل و کدورت دارند علیه هم در این سامانه، ثبت نظر میکنند و افتراقی در این عرصه به وجود میآید که به ضرر کتاب است. او تأکید میکند: نظارت بر حوزه کتاب و ممیزی آثار باید توسط کارشناسان انجام شود چون یک کار تخصصی و کارشناسی است.
به گفته وی، حوزه کتاب از مشکلات دیگری همچون گرانی کاغذ گرفته و افت شمارگان رنج میبرد و چنین طرحی نه تنها کمکی به رفع مشکلاتش نمیکند که آسیبزا هم است.
امینی درباره اینکه چنین سامانهای منجر به فروش زیرزمینی و غیرقانونی آثار خواهد شد، پاسخ میدهد: اکنون هم عدهای از نویسندگان و شاعران، کتابهایشان را بدون مجوز ارشاد و در قالب پیدیاف به صورت اینترنتی میفروشند و عدهای هم در خارج از کشور، کتابشان را چاپ کرده و نسخه اینترنتی آن را منتشر میکنند.
به گفته او چنین طرحهایی مانع از انتشار غیرقانونی و فروش زیرزمینی آثار نمیشود بلکه هدف مدیران ارشاد این است که به بالادستیهایشان بگویند؛ ببینید ما چقدر در کارمان وسواس و دقت داریم در حالی که چنین کارها و طرحهایی به ضرر فرهنگ و کتاب است.
این پژوهشگر ادبی یادآور میشود: معمولاً چنین طرحهایی که به صورت هیجانی و غیرکارشناسی مطرح میشوند دوام زیادی ندارند و مانند دیگر روشهای هیجانی و غیرکارشناسی که بدون مشورت انجام میشود، در اجرا ناکام خواهد ماند.
خبرنگار: زهره کهندل