فرق زبان و بیان

فرق زبان و بیان

حجت‌الاسلام رنجبر

زبان هر کسی رو باید با بیان خودش فهمید ولی ما متأسفانه می‌خوایم زبان دیگران رو با بیان خودمون تحلیل کنیم. ریشه بیشتر سوءبرداشت‌ها و سوءتفاهم‌ها همینه که ما زبان دیگران رو با بیان خودشون معنا نمی‌کنیم. یک نمونه بگم. قرآن یک زبانی داره و یک بیانی. زبان قرآن رو باید با بیان قرآن فهمید نه با بیان خودمان. مثلاً در قرآن کلمه «وارد» هست.

ما هم در صحبت کردن «وارد» رو به کار می‌بریم. وارد شدن در زبان فارسی یعنی داخل جایی شدن، اما در قرآن این کلمه یعنی بر لبه چیزی قرار گرفتن، در کنار چیزی قرار گرفتن. قرآن میگه: وَاَرسِلوُا وارِدَهُم... قافله، واردشان را فرستادند... وارد به کی می‌گفتن؟ کسی که لب چاه می‌ایسته و از چاه آب میکشه. یا: وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها... هیچ کس از شما نیست مگر اینکه وارد جهنم می‌شود... چرا اینجا کلمه «وارد» به کار رفته.
 آیا یعنی همه شما داخل جهنم میشین؟ نه... یعنی همه شما در لبه جهنم قرار می‌گیرین. جهنمی باشین، جهنم شمارو جذب خودش می‌کنه... نباشین جذب نمی‌کنه. مثه آهن‌ربا که یک آهن پاره رو جذب میکنه اما یه شاخه گل رو نه. قرآن میگه همه شما میاین نزدیک و لبه جهنم. خدا که کسی رو جهنم نمی‌بره. این جهنمه که شمارو با خودش میبره. چرا؟ اخلاق و رفتار شما جهنمی بوده... وقتی حرف می‌زدی به دل‌ها آتش می‌زدی... شدی از جنس آتش، از جنس جهنم. ولی اگه جهنمی نباشی مثل همون شاخه گلی. 
در زیارت عاشورا می‌خونیم اللّهُم ارزُقنا شفاعه الحُسین یَوم الورود... خدایا روز ورود شفاعت اباعبدالله رو نصیب ما کن. یعنی روزی که میریم لبه جهنم... بالاخره ما قاطی داریم... یه سری اخلاق و رفتار جهنمی داریم... قطعاً جهنم مارو به سمت خودش خواهد کشوند. اگه امام حسین(ع) بیاد شفاعت کنه، دست‌گیری کنه، می‌تونه مارو به سمت خودش بکشه... و مارو از چنگ آتش نجات بده. پس دیدیم که کلمه وارد و ورود در قرآن و نزد اهل بیت(ع) یه معنای دیگه‌ای پیدا کرد. پس اگه می‌خوای زبان قرآن رو بفهمی باید بری سراغ بیان قرآن. اون وقت می‌تونی از این کتاب درس بگیری. ارتباط برقرار کنی و 
نکته‌ای بیاموزی... .

برچسب ها :
ارسال دیدگاه