
نگاهی به عوامل اثرگذار بر آینده بحران روسیه و اوکراین در دومین سالگرد آغاز جنگ میان این دو کشور
چشمانداز خاکستری زلنسکی و دوستان
جنگ مخاطرهآمیز در شرق اروپا حالا دیگر دو سالگی خود را هم پشت سر گذاشت. هر چند بسیاری انتظار طولانی شدن آنچه روسیه ۲۴فوریه سال ۲۰۲۲ (5 اسفند 1400) با عنوان عملیات ویژه نظامی علیه اوکراین کلید زد را داشتند، اما نکته نگرانکننده آن است که هیچ افق روشنی برای پایان نزاع قابل دیدن نیست.
مسکو با پشتوانه پیروزیهای اخیر میدانی با روحیه ظاهر شده و کییف هم با اتکا به وعدههای غرب همچنان بر طبل جنگ میکوبد. حال هیچ شاهدی مؤید اینکه جنگ بهزودی پایان یابد به چشم نمیخورد. نه اوکراین، نه روسیه و نه متحدان کلیدی دو طرف، زمینهای برای حلوفصل درگیری و برقراری صلح نمیبینند.
در این گزارش به آنچه اکنون در صحنه نبرد روسیه و اوکراین در حال رخ دادن است و پیامدهای احتمالی آن در آینده منازعه نگاهی میاندازیم.
وضعیت فعلی چگونه است؟
جبهه اوکراین و حامیان غربیاش: برکناری «والری زالوژنی» فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین که همین یکی دو هفته پیش اتفاق افتاد، اوج اختلاف در اردوگاه درونی کییف را به نمایش میگذارد. هر چند زلنسکی پس از تغییرات، از آغاز ضد حملات جدید در آینده نزدیک خبر داده اما برکناری این فرمانده محبوب مردمی به بحران مشروعیت رئیسجمهور
دامن زده و حتی بحثها در مورد برکناری احتمالی رئیسجمهور را پیش کشیده است. در جبهه حامیان کییف هم دودستگی عجیبی ایجاد شده و آنها درخصوص پیروزی کییف به شک افتادهاند. پس از بحث و جدل بسیار میان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه ایالات متحده بر سر نحوه کمک به کییف، سرانجام قانونگذاران مجلس نمایندگان آمریکا بدون رأیگیری بر سر بسته کمک 60میلیارد دلاری برای اوکراین و رژیم صهیونیستی به تعطیلات زمستانی رفتند. پیرو همین مسئله است که نشریه «والاستریتژورنال» مینویسد: «آیا آمریکا، اوکراین را رها میکند؟».
جبهه روسیه: در جبهه روسیه اما اوضاع متفاوت به نظر میرسد. در حالی که در یکسالگی جنگ به دلیل فشارهای گسترده غرب همه چشمانتظار عقبنشینی مسکو از اهداف اولیه بودند، اکنون تصرف دو شهر مهم و راهبردی «باخموت» و«آودیوکا» در یک ماه اخیر، دست سران مسکو را دستکم برای مذاکره پر کرده و به روحیه سربازان آنها افزوده است. پیشرفتهای نظامی در حالی است که اقتصاد روسیه هم حالا دیگر به وضعیت تحریمی عادت کرده و به آن خو گرفته است. براساس گزارش صندوق بینالمللی پول، انتظار میرود تولید ناخالص داخلی روسیه در سال جدید میلادی ۶/۲درصد افزایش یابد که بیش از دو برابر برآوردهای گذشته است.
به این موارد حمایت قاطع متحدان و بهویژه چین را هم باید به خوشبختی مسکو افزود. چینیها علاوه بر اینکه در مدت جنگ به مهمترین خریدار نفت و گاز تحریمی روسیه بدل شدهاند، در مواقع حساس از پشتیبانی روسها درآمده و به نوعی به آنها در ادامه جنگ پشتگرمی میدهند.
چشمانداز مبهم
در این میان وجود سه فاکتور هرگونه چشمانداز برای صلح را مخدوش کرده است. با گذشت دو سال از آغاز جنگ، اکنون روسها 18درصد خاک اوکراین را در تصرف خود دارند. مسکو برای
تن دادن به صلح، علاوه بر پذیرش حاکمیت خود بر این مناطق، خلع سلاح اوکراین و کنار رفتن دولت کنونی حاکم بر کییف را به عنوان شرطهای خود در پذیرش هرگونه آتشبس مطرح کرده است. در مقابل، زلنسکی علاوه بر چهار منطقه لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپوریژیا، خواهان بازپسگیری شبهجزیره کریمه که روسیه رسماً آن را به خاک خود ملحق کرده نیز است. از سوی دیگر، کییف تضمینهای امنیتی از سوی غرب برای مقابله با هرگونه تهاجم مسکو در آینده نیز میخواهد. این خواستههای یکطرفه طرفین منازعه در شرایط کنونی راه را بر هرگونه صلح و سازشی بسته است.
نبود میانجی تأثیرگذار در این بحران هم بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. آمریکا و اروپا به دلیل دست داشتن در جنگ، توان اثرگذاری مفید در این حوزه را از دست دادهاند. از سوی دیگر، در میان ناتوانی سازمانهای بینالمللی برای نقشآفرینی، طرحهای صلح ارائه شده از سوی چین، اتحادیه آفریقا، برزیل و برخی دیگر کشورها هم به بنبست خورده و به جایی نرسیده است.
نکته سوم، تمایل غرب و بهویژه ایالات متحده آمریکا به ادامه بحران است. ترجیح واشنگتن ادامه بحران تا وادار کردن پوتین به نشستن پای میز مذاکره با پذیرش شروط غرب است، اما اینکه این خواسته کاخسفیدنشینان تا چه حد با واقعیت تطابق داشته و محقق شود، باید منتظر ماند و دید که چه میشود.
فاکتورهای اثرگذار بر آینده جنگ
جنگ میان روسیه و اوکراین در بنبست کامل قرار دارد و راه حل قابل دسترسی برای برونرفت از این وضعیت هم قابل دیدن نیست. با این حال، بروز وقایع و احتمالاتی در یک سال آینده میتواند در این صحنه تغییراتی ایجاد کند. نخستین عامل اثرگذار، ساکن شدن دوباره دونالد ترامپ در کاخ سفید است. با توجه به وعدههای ترامپ برای خروج از ناتو، همه در غرب نگران هستند که در صورت بازگشت وی و تحقق این امر، نه تنها اوکراین بلکه اروپا هم در مقابل لشکر پوتین تنها بماند. اگر چه روی گفتههای دونالد به تنهایی نمیتوان حساب باز کرد، با این حال کاهش حمایت وی از اوکراین راه را بر پوتین برای رسیدن به اهدافش هموار خواهد کرد.
دومین عامل اثرگذار آینده بر این بحران، خستگی و دلزدگی سیاستمداران و جامعه غربی از ادامه حمایت و کمک بیمحابا به کییف است. غرب تاکنون روی هم رفته 150میلیارد دلار در اختیار زلنسکی قرار داده که نتیجهای در پی نداشته است. اکنون ولی صداهایی در مخالفت با کمک به کییف از سوی مقامات چند کشور اروپایی مانند مجارستان، صربستان، استونی و حتی هلند به گوش میرسد و تجمعات مردمی هم در مطالبه این خواسته شکل گرفته است. در صورت بالا گرفتن این موج میتواند در صحنه نبرد تأثیرات مهمی بر جا بگذارد.
عامل دوم در پی خود به عامل سومی ختم میشود و آن هم قربانی کردن ولودیمیر زلنسکی از سوی غرب برای نیل به صلح است. در میان نزاع رهبران سیاسی و نظامی کییف، بسیاری از مقامات غربی زالوژنی را فردی شایستهتر از رئیسجمهور برای اداره اوکراین مییافتند. با این حال، واشنگتن ترجیح داد برای جلوگیری از فروپاشی سیاسی و نظامی این کشور فعلاً بر حمایت از زلنسکی متمرکز شود. دیدگاه دگم و بسته زلنسکی درباره صلح شاید زمانی به این منجر شود که غرب برای دستیابی به توافقی از وی گذشته و با قربانی کردنش و روی کار آوردن مهرهای جدید به سمت مذاکره با مسکو برود.
عامل چهارم که میتواند صحنه جنگ را در آینده تحت تأثیر قرار دهد و غرب هم روی آن حساب ویژه باز کرده، احتمال بروز شورشهای داخلی علیه پوتین است. انتخابات روسیه بهزودی برگزار میشود و این در حالی است که همه نظرسنجیها از حمایت گسترده روسها از رئیس جمهور خود حکایت دارد. با این حال، مرگ مشکوک الکسی ناوالنی بهانهای به دست غرب داد تا با موجسواری بر این تحول، بر آتش نارضایتیهای داخلی علیه پوتین بدمد. نباید از یاد برد هنگام شورش و سپس مرگ مشکوک یوگنی پریگوژن، رئیس شورشی گروه واگنر هم غرب چنین دسیسهای را دنبال کرد که البته توسط ارتش روسیه سرکوب شده و به جایی نرسید. با این حال باوجود موفقیتهای میدانی، قطعاً طولانیتر شدن جنگ میتواند به مخالفتها درون روسیه شدت بخشیده و البته غرب هم مانند همیشه روی این فاکتور حساب ویژهای باز کرده است؛ هر چند در شرایط کنونی همه چیز از اقتدار بی چون و چرا و تسلط کامل پوتین بر کاخ کرملین حکایت دارد.
استفن براین، مدیر ارشد پیشین کمیته فرعی خاور نزدیک که زیرمجموعه کمیته روابط خارجی سنای آمریکاست در مقالهای که دو روز پیش در پایگاه «آسیا تایمز» انتشار یافت، در این باره مینویسد: «واشنگتن مشتاقانه امید داشت یک تغییر رژیم را در روسیه رقم بزند. حالا اما تغییر رژیم نه در روسیه بلکه در کییف محتملتر به نظر میرسد. نبرد خونین اخیر بر سر شهر آودیوکا که هماکنون خاتمه یافته، کاتالیزور این تغییر رژیم در کییف است».
خبرنگار: مهدی خالدی
برچسب ها :
ارسال دیدگاه