علوم انسانی باید خودش را با خط‌کش معارف وحیانی بسنجد

علوم انسانی باید خودش را با خط‌کش معارف وحیانی بسنجد


​​​​​​​دکتر محمدرضا قائمی نیک درباره علم متناسب با تمدن نوین اسلامی به خبرنگار ما می‌گوید: اگر تمدن، کفرآمیز باشد آنگاه علم متناسب با این تمدن، ضرورت‌ها و قوام جامعه کفر را ایجاد می‌کند که قرآن از آن به عنوان «اولیای طاغوت» یاد می‌کند؛ این افراد و این‌گونه جامعه‌ای، تمدن طاغوتی و کفرآمیز را ایجاد می‌کنند. اما اگر تمدن مورد بحث قرار است تمدن دینی و اسلامی باشد که می‌خواهد تحت آموزه‌ها و تعالیم مذهب شیعه دوازده امامی (شیعه جعفری امامیه) تشکیل شود، آنگاه علم متناسب با این تمدن باید بتواند عناصرکلی یعنی جهان‌بینی‌ها تا امور و مفاهیم زندگی روزمره انسان‌ها را با یک منطق منسجم، مستحکم و قوام‌بخش توضیح دهد. مثلاً وقتی در جامعه اسلامی با موضوع و پدیده‌ای مانند «حجاب، بی‌حجابی و بدحجابی» روبه‌رو می‌شویم، علم دینی برای این موضوع، ایده و راهکار داشته و سازوکارها را برای حجاب جامعه تقویت می‌کند. از این موضوع بگیرید تا موضوعاتی مانند «برهان اثبات خدا»، «برهان نبوت»، «جهان‌بینی‌های کلی» و... که علم انسانی باید در اینجا ازعلم دینی پیروی کند. همان‌طور که نماز حکم خدا و دستور الهی است، حجاب هم دستور خدا و یک حکم الهی است. همان‌طور‌ که برای اجرا و به‌جا آوردن نماز، مطابق دستورات و احکام شرعی باید شرایط و مقدماتی مانند شرایط نمازگزار، مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، طهارت و پاکی بدن نمازگزار و... را مهیا کنیم حالا در مورد حجاب اگر قرار است حجاب نه تنها در سطح فردی بلکه در سطح عمومی جامعه رعایت شود، آیا نباید مقدمات و تشویق‌کننده‌های حجاب در سطح جامعه را ایجاد کرد تا افراد با حفظ حجاب در جامعه، احساس منزلت، شخصیت و احترام کنند و رعایت حجاب از این طریق گسترش یابد؟ در اینجا نیازمند مفاهیمی همچون اقتصاد، روابط اجتماعی، سیاست، حقوق و قانون، روان‌شناسی، فرهنگ و... هستیم و این علوم، مُقوّمات (یعنی اصول و پایه‌های) لازم برای اجرای یک فریضه الهی به نام حجاب در جامعه را فراهم می‌کنند. 
یعنی اگر روابط اجتماعی متناسب با نگاه دینی و اسلامی و برای رعایت حجاب همراه با احترام و حفظ شخصیت و منزلت حضور زنان محجبه در سطح جامعه به وجود آید، آنگاه افرادی که در زمینه رعایت حجاب سهل‌انگار بوده و سستی و کوتاهی می‌کنند، با دیدن این شرایط، بهتر و بیشتر به رعایت حجاب در سطح عمومی جامعه تشویق و ترغیب می‌شوند. 
حالا اگر روابط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... متأثر از سکولاریسم و لیبرالیسم و جهان غرب و سیاست‌های دنیای غرب باشد که بی‌حجابی در آن رواج و گسترش و بلکه رسمیت دارد، آنگاه یک زن محجبه و پایبند به رعایت حجاب، در سطح عمومی جامعه تحت فشار و سختی و انزوا قرار گرفته و به حاشیه رانده می‌شود.
به همین دلیل است که مهم‌ترین مُقوّمات، یعنی اصول و پایه‌های شکل‌گیری و تحقق  تمدن نوین اسلامی، فراگیری و به‌کارگیری آموزه‌ها و معارف ناب اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است و برای تحقق این آموزه‌های اصیل و ناب، در عمل باید علوم انسانی متناسب با این آموزه‌ها شکل گیرد که به عنوان علوم انسانی اسلامی، علوم اجتماعی اسلامی و... یاد می‌شود. بنابراین مقیاس و خط‌کش، معارف و آموزه‌های اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است و علوم انسانی باید خودرا با این مقیاس و خط کش تطبیق داده و بسنجد، ولی گریزی هم از علوم انسانی نیست، زیرا ما در جوامع بشری به این علوم مانند اقتصاد، سیاست، فرهنگ، روابط اجتماعی و... نیاز داریم و با آن‌ها زندگی می‌کنیم.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه