فروتن اهل مطالعه و کتاب است و این عادت از کودکی در خانواده آن‌ها بوده و حالا در میانه دهه هشتم زندگی هنوز هم پس از کار و پیش از خواب کتاب می‌خواند، حتی شده کتاب‌های ساده و روان.
این بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون خودش هم کتاب نوشته؛ کتاب‌هایی با فضای خاطره‌بازی و مستندنگاری که مورد علاقه مخاطبانش است. «در کوچه پسکوچه‌های کودکی»، «از سر دلتنگی»، «ناتمام»، «یک مرد، یک شب» و «صندوقچه» از جمله این آثار است. 
او اهل سفر هم است و با قصد زیارت امام رضا(ع) بارها به مشهد سفر کرده است. 
با مسعود فروتن در حاشیه بازدیدش از نمایشگاه کتاب تهران در حال و هوای یار مهربان و امام مهربانی‌ها به گفت‌وگو نشستیم.

می‌دانم خیلی اهل مطالعه و کتاب خواندن هستید؛ این عادت خوب چطور در شما به وجود آمد؟
خدا را شکر من در خانواده خوبی تربیت شدم، مادرم پیش از اینکه به مدرسه بروم برایم قصه‌های مجلات را می‌خواند. قصه خواندن را از مادرم یاد گرفتم. ما منزلی داشتیم که بیشتر اوقات در سکوت بود، چون همه در حال مطالعه بودند.
شاید وقتی رادیو آمد کم‌کم جای مطالعه را گرفت، اما کتاب خواندن یک عادت خوب مانند نمازخواندن، نهار خوردن و... در خانواده ما بود. این عادت هنوز هم در من هست و هر شب وقتی برمی‌گردم منزل، حتماً چند ساعتی کتاب‌های روان و آسان می‌خوانم.

شما علاوه بر اینکه کتابخوان خوبی هستید خودتان هم کتاب نوشته‌اید، کتاب‌هایی که بیشتر مستندنگاری است؛ چطور شد این سبک را برای نگارش آثارتان انتخاب کردید تا بتواند با مردم ارتباط برقرار کند؟ 
من سال‌ها به خاطر شغلم (کارگردانی تلویزیون و اجرا) ارتباط برقرار کردن با مردم را یاد گرفتم، ما برای مردم کار می‌کنیم، بنابراین باید نظر مردم را بدانیم تا موفق باشیم.وقتی در کار اجرا جمله‌ای را اشتباه بیان می‌کنم از مردم بابت بیان اشتباه آن جمله عذرخواهی می‌کنم، این سبب می‌شود مردم مرا از خودشان بدانند.نوشته‌هایم هم مانند اجرایم است، سال‌های پیش وقتی با بیژن الهی صحبت و خاطراتم را تعریف می‌کردم، می‌گفت همین‌ها را بنویس، یعنی همین گفته‌ها را مکتوب کن! او سبب شد نگارش آثارم به‌گونه‌ای شود که گویی در حال مکالمه با مخاطب هستم.

و حالا برسیم به مشهد و زیارت امام رضا(ع)؛ چقدر به مشهد سفر می‌کنید و این شهر کجای خاطرات زندگی شماست؟ 
مشهد جایی است که وقتی گفت‌وگویی دارید، وقتی درخواستی دارید، وقتی نیاز به حال خوبی دارید، مشهد آن فضا را فراهم می‌کند. آخرین بار که به مشهد سفر کردم دو سال پیش بود که به قصد زیارت با قطار به این شهر آمدم و حالم خوب شد و برگشتم.

سفر به مشهد چه حس و حالی را در آدم به وجود می‌آورد؟ 
سفر به مشهد حال و هوای انسان را تلطیف می‌کند، غیر از مشهد، شاهچراغ شیراز هم همین حس و حال را به من می‌دهد.
حرم امام رضا(ع) ابهتی دارد که دوستش دارم. من با قصد زیارت به مشهد می‌روم، همان‌طور که با همین نیت به امامزاده صالح تجریش می‌روم و همه همین حس و حال را به من می‌دهند. وجه مشترک همه این زیارت‌ها قصد قربت و نزدیکی به خود و خداست.

خبرنگار: صدیقه رضوانی‌نیا