تلاش برای بازتفسیر مفاهیم اسلامی با «سیری در نهج‌البلاغه»

تلاش برای بازتفسیر مفاهیم اسلامی با «سیری در نهج‌البلاغه»

«سیری در نهج‌البلاغه» کتابی فارسی نوشته استاد شهید مرتضی مطهری است که پیام‌های نهج‌البلاغه را برای عموم مردم توضیح داده‌است. 
به گزارش برنامه تلویزیونی «سوره، فصل نهج البلاغه» مضامین کتاب سیری در نهج‌البلاغه ابتدا اواخر دهه 40 طی پنج جلسه سخنرانی در حسینیه ارشاد با موضوع «سیری در نهج‌البلاغه» از سوی مرتضی مطهری ارائه شد و پس از آن، مطهری مجموعه مقالاتی با همین عنوان نگاشت که در طول سال‌های ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ در نشریه درس‌هایی از مکتب اسلام انتشار یافت. کتاب سیری در نهج‌البلاغه، حاصل گردآوری همان مجموعه مقالات است که نویسنده در سال ۱۳۵۳ آن را بازنویسی و تنظیم کرده و با افزودن مقدمه‌ای به دست چاپ سپرده‌است. این کتاب تا ۱۳۹۸ هفتاد بار چاپ و به زبان‌های عربی، ترکی آذری، اردو و روسی ترجمه شده است. 
یکی از دغدغه‌های نویسنده در این کتاب، تفسیری معقول از اندیشه‌های اسلامی است. در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ برخی از گروه‌های سنتی، تفسیری از اسلام عرضه می‌کردند که عقل را به حاشیه می‌برد و نگرش‌های اخباری را برجسته می‌کرد. مطهری معتقد بود مسائل جدید بدون استفاده از عقل قابلیت ارزیابی و پاسخگویی ندارد، به همین دلیل او با بسط جایگاه عقل تلاش می‌کند رویکردهای سنتی را نقد کرده و به پرسش‌های برخاسته از جهان جدید پاسخ دهد. او در بخشی از کتاب می‌نویسد:‌ «طرح مباحث الهیات به‌وسیله اهل بیت(ع) و تجزیه و تحلیل‌ آن مسائل که نمونه آن‌ها و در صدر آن‌ها نهج‌البلاغه است سبب شد عقل‌ شیعی از قدیم‌الایام به صورت عقل فلسفی درآید و این راهی است که خود قرآن پیش پای مسلمانان نهاده‌ است و ائمه اهل بیت(ع) به تبع تعلیمات قرآنی و به عنوان‌ تفسیر قرآن، آن حقایق را ابراز و اظهار نمودند. اگر توبیخی هست متوجه‌ دیگران است که این راه را نرفتند و وسیله را از دست دادند. تاریخ نشان می‌دهد از صدر اسلام، شیعه بیش از دیگران به سوی این‌ مسائل گرایش داشته است». مطهری تلاش می‌کند جایگاه عقل و اندیشه در نهج‌البلاغه را برجسته و اندیشه‌های اشعری و تقدیرگرایانه را نقد کند.  مطهری در آثار خود و به‌ویژه در این اثر تلاش می‌کند مفاهیم اسلامی را بازتفسیر کند.
دغدغه‌ دیگر مؤلف، مسئله حکومت در اسلام است. در دهه‌های 40 و 50 یکی از مباحث طرح شده این بود که اسلام برای اداره حوزه عمومی برنامه‌ای ندارد و احکام اسلامی در حوزه فردی قابل فهم است. مطهری مدعی است آموزه‌های اسلامی محدود به مسائل فردی نیست و برای اداره حوزه‌های مختلف زندگی آموزه‌هایی را طرح کرده است. او برای اثبات ادعای خود با استناد به نهج‌البلاغه می‌نویسد: «چگونه ممکن است کسی مانند علی که‌ شارح و مفسر قرآن و توضیح‌دهنده اصول و فروع اسلام است درباره مسئله حکومت سکوت کند؟» به باور او علی(ع) عدالت را افضل فضائل بلکه یک تکلیف و وظیفه الهی، بلکه یک ناموس الهی‌ می‌داند و هرگز روا نمی‌شمارد یک مسلمان آگاه به تعلیمات اسلامی تماشاچی صحنه‌های تبعیض و بی‌عدالتی باشد. از منظر نویسنده در منطق کتاب نهج‌البلاغه، امام و حکمران، امین و پاسبان حقوق مردم و مسئول در برابر آن‌هاست، از این دو (حکمران و مردم) اگر بناست یکی‌ برای دیگری باشد، این حکمران است که برای توده محکوم است، نه توده‌ محکوم برای حکمران. مطهری تلاش می‌کند چهره عدالت را در اندیشه سیاسی اسلام برجسته کند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه