دستنوشتهای از زنده یاد پروفسور «یحیی بونو»
خدا مرا به حقیقت نزدیکتر کرد
«علی خوشزبان» فقط خادم قدیمی حرم امام رضا(ع) نیست. او خوشذوق و اهل ادبیات و هنر هم هست. برای همین در سالهای دهه 70 وقتی در کتابخانه آستان قدس رضوی مشغول به کار بوده، به این فکر میافتد که یادگارهایی از علما، هنرمندان و شخصیتهای مشهور که به حرم مشرف میشوند را گردآوری کند. حاصل چند سال تلاش او مجموعهای به نام «صحیفه رضوی» است که در آن میشود دستخط افراد سرشناس زیادی را دید که یا از حال و هوایشان در حرم رضوی گفتهاند، یا بیت شعر و آیهای از قرآن را خوشنویسی و یا خاطرهای و... را قلمی کردهاند.
یکی از این افراد که دستخطش را در تصویر میبینید «کریستین (یحیی) بونو» است که سال ۱۹۵۷ میلادی در شهر فرایبورگ آلمان در خانوادهای مسیحی و کاتولیک متولد شد و در ۱۰سالگی راهی استراسبورگ فرانسه شد. او را میتوان یکی از چهرههای برجسته علوم اسلامی به حساب آورد که در سال ۱۹۷۹ با مطالعه آثار رنه گنون، فیلسوف مسلمان فرانسوی به دین اسلام درآمد. «کریستین بونو» پس از تشرف به اسلام نام خود را به یحیی علوی تغییر داده بود. میل به عرفان و آشنایی با ادیان شرقی از نوجوانی در وجود او بود و برای همین به مطالعه آثار موجود در این زمینه و سفرهای متعدد به اسپانیا، مراکش، ایتالیا، بلژیک، هلند و آلمان پرداخت. سپس در رشته زبان و ادبیات عرب و اسلامشناسی درس خواند و در دانشگاه با آثار هانری کربن آشنا شد.
بونو در سال ۱۹۸۷ مدرک پروفسور اگرژه را گرفت و در سال ۱۹۹۵ از رساله دکترای خود با عنوان الهیات در آثار فلسفی و عرفانی امام خمینی در دانشگاه سوربن دفاع کرد که در سال ۱۹۹۹ به عنوان پژوهش سال برگزیده شد. پروفسور یحیی بونو برای تدوین رساله خود از سال ۱۹۹۱ به ایران آمد و مدت هفت سال از جلسات سید جلالالدین آشتیانی در مشهد در زمینه فلسفه و عرفان اسلامی استفاده برد. پس از آن هم حدود ۱۵ سال در مشهد زندگی کرد.
او که شهریور ماه سال 98 در یک سانحه دریایی درگذشت درباره خودش گفته بود: «پیش از اینکه مسلمان بشوم، حتی مسیحی درستی نبودم. مثل همین اروپاییهای عادی و معمولی که بیشتر لامذهب هستند و در حقیقت، یعنی عنوان مسیحیت داریم ولی حقیقتش را نداریم ...».
او آذر سال 1375 یادداشتی به فرانسوی و همچنین صلوات خاصه امام رضا(ع) را به عربی برای مجموعه «صحیفه رضوی» مینویسد. ترجمه متن فرانسوی یادگار از بونو به این شرح است: «اسم بنده یحیی بونو و متولد در فرایبورگ آلمان در چهاردهم ماه می1957 هستم... با عنایتی که خداوند داشت در سال 1979 در فرانسه به دین اسلام مشرف شدم. سپس خداوند مرا نزدیکتر کرد و با ولایت علی بن ابیطالب(ع) آشنا ساخت. عنایت بزرگ دیگر اینکه اجازه فرمود در جوار مرقد حضرت علی بن موسی الرضا(ع) زندگی کنم... از همه نعمتهایی که عطا فرمود ما مستحق هیچ کدام نبودیم ... اقرار میکنم نتوانستم آن طور که باید و شاید از آنها بهرهبرداری کنم ...».
یکی از این افراد که دستخطش را در تصویر میبینید «کریستین (یحیی) بونو» است که سال ۱۹۵۷ میلادی در شهر فرایبورگ آلمان در خانوادهای مسیحی و کاتولیک متولد شد و در ۱۰سالگی راهی استراسبورگ فرانسه شد. او را میتوان یکی از چهرههای برجسته علوم اسلامی به حساب آورد که در سال ۱۹۷۹ با مطالعه آثار رنه گنون، فیلسوف مسلمان فرانسوی به دین اسلام درآمد. «کریستین بونو» پس از تشرف به اسلام نام خود را به یحیی علوی تغییر داده بود. میل به عرفان و آشنایی با ادیان شرقی از نوجوانی در وجود او بود و برای همین به مطالعه آثار موجود در این زمینه و سفرهای متعدد به اسپانیا، مراکش، ایتالیا، بلژیک، هلند و آلمان پرداخت. سپس در رشته زبان و ادبیات عرب و اسلامشناسی درس خواند و در دانشگاه با آثار هانری کربن آشنا شد.
بونو در سال ۱۹۸۷ مدرک پروفسور اگرژه را گرفت و در سال ۱۹۹۵ از رساله دکترای خود با عنوان الهیات در آثار فلسفی و عرفانی امام خمینی در دانشگاه سوربن دفاع کرد که در سال ۱۹۹۹ به عنوان پژوهش سال برگزیده شد. پروفسور یحیی بونو برای تدوین رساله خود از سال ۱۹۹۱ به ایران آمد و مدت هفت سال از جلسات سید جلالالدین آشتیانی در مشهد در زمینه فلسفه و عرفان اسلامی استفاده برد. پس از آن هم حدود ۱۵ سال در مشهد زندگی کرد.
او که شهریور ماه سال 98 در یک سانحه دریایی درگذشت درباره خودش گفته بود: «پیش از اینکه مسلمان بشوم، حتی مسیحی درستی نبودم. مثل همین اروپاییهای عادی و معمولی که بیشتر لامذهب هستند و در حقیقت، یعنی عنوان مسیحیت داریم ولی حقیقتش را نداریم ...».
او آذر سال 1375 یادداشتی به فرانسوی و همچنین صلوات خاصه امام رضا(ع) را به عربی برای مجموعه «صحیفه رضوی» مینویسد. ترجمه متن فرانسوی یادگار از بونو به این شرح است: «اسم بنده یحیی بونو و متولد در فرایبورگ آلمان در چهاردهم ماه می1957 هستم... با عنایتی که خداوند داشت در سال 1979 در فرانسه به دین اسلام مشرف شدم. سپس خداوند مرا نزدیکتر کرد و با ولایت علی بن ابیطالب(ع) آشنا ساخت. عنایت بزرگ دیگر اینکه اجازه فرمود در جوار مرقد حضرت علی بن موسی الرضا(ع) زندگی کنم... از همه نعمتهایی که عطا فرمود ما مستحق هیچ کدام نبودیم ... اقرار میکنم نتوانستم آن طور که باید و شاید از آنها بهرهبرداری کنم ...».
برچسب ها :
ارسال دیدگاه