انیس‌النفوس

انیس‌النفوس

بتول احمدی

شخصی از اهالی شوروی جریاناتی از معجزات حضرت رضا(ع) را برای آقای مجتهدی تعریف می‌کند؛ «زمانی در روسیه آشوب بود و تزارها دست به کشتار زده بودند و همه را اعدام می‌کردند من هم در شمار اعدامی‌ها بودم، نوبت ترورم نزدیک بود که ناگهان به یاد حرف مادرم افتادم که می‌گفت: هر وقت جایی گیر کردی که نه راه پس داشتی و نه راه پیش این را بدان که ایرانی‌ها امامی دارند به نام امام رضا(ع) که در این گونه مواقع از کسانی که به او پناه ببرند دست‌گیری می‌کند، من همانجا قلباً به امام رضا(ع) سلام کردم و گفتم اگر مرا از مرگ نجات دهید مسلمان می‌شوم، سپس نوبت من و عده‌ای دیگر شد که ناگهان صدایی شنیدم که گفت: همین جا بایست با تو کاری ندارند. تمام کسانی را که اطراف من بودند به تیر بستند اما گویا مرا نمی‌دیدند! سپس صدایی دیگر آمد که گفت: به طرف خراسان حرکت کن ما تو را کمک می‌کنیم...». آقای مجتهدی پس از ذکر این واقعه فرمودند: «در هر کجای عالم که قلباً حضرت رضا(ع) را صدا بزنید و به ناحیه مقدسه ایشان توجه کنید آن بزرگوار سریعاً نظر می‌کنند و این معنای حقیقی کلمه «انیس‌النفوس» است».