اهمیت عنصر زمان در دور هشتم مذاکرات وین
آرش خلیلخانه
دور هشتم مذاکرات برای رفع تحریمها و صدور مجوز بازگشت آمریکا به برجام از سوی ایران از روز گذشته در وین آغازشده است.
پس از موفقیت بزرگ ایران در مرحله جنگ ارادهها برای روشن شدن چارچوب مذاکرات و توافق همه طرفها بر اینکه دو سند پیشنهادی از ایران مبنای مذاکرات قرار گیرد، اکنون گفتوگوها وارد مرحله دشوار، حساس و تعیینکننده محتوایی در مورد دو بخش مهم رفع تحریمها و پسازآن تعهدات هستهای شده است.
در این مرحله یعنی دور هشتم و مذاکرات محتوایی اما عنصر زمان یک پارامتر کلیدی و تعیینکننده در سرنوشت گفتوگوها و خروجی اتاقهای مذاکره در وین است. این پارامتر اما در جناحبندی موجود در فضای مذاکرات یعنی تروئیکای اروپایی در یکسو و ایران به همراه دوستانش روسیه و چین در سوی دیگر کاملاً متفاوت و متضاد بهکار گرفته میشود.
سه کشور اروپایی عضو برجام در ماههای اخیر بهطور ویژه بهجای آنکه نقش تسهیلکننده در حل مسائل را ایفا کنند، با فضاسازیهای رسانهای و سیاسی و بازی با عنصر زمان به دنبال القای شرایط اضطرار و تأثیرگذاری بر روند پیشرفت امور در اتاقهای مذاکره بودهاند.
بهبیاندیگر تروئیکای اروپایی همنوا با مقامات دولت بایدن که اصرار بر حفظ و نگهداری بخشی از میراث تحریمی دوران ترامپ دارند، با تلاش برای افزودن عنصر زمان به مذاکرات وین و ایجاد حالت اضطرار، تلاش کردهاند تا تیم مذاکرهکننده و دولت جدید در ایران را برای عقبنشینی از مواضع اصولی خودش و پذیرش خواستههایشان تحتفشار بگذارند.
تعیین مهلت و بهاصطلاح «deadline» از سوی دولت آمریکا و مقامات اروپایی و صحبت از ناممکن شدن احیای برجام تا پایان ژانویه، یک عملیات روانی و رسانهای است که اعمال آن در این مقطع میتواند با دو هدف محتمل انجام شود. نخست اینکه با وارد کردن عنصر زمان به شکل کاملاً محدود و غیرممکن به لحاظ حصول یک توافق در چنین دامنه کوتاهی، در صورت عدول نکردن تیم مذاکره کننده ایران از خط قرمزهایش، مدعی شوند ایران به نقطهای از پیشرفت برنامه هستهای خود رسیده که توافق در آن وضعیت ممکن نیست مگر آنکه خواستههای فرابرجامی را بپذیرد و به محدودیتهای اضافی تن دهد، در غیر این صورت اروپا مذاکرات را ترک خواهد کرد و به این شکل شکست مذاکرات را به گردن تهران بیندازند. دوم آنکه با بازی زمان ایران را تحتفشار بگذارند تا به بهانه جلوگیری از شکست مذاکرات به یک توافق موقت تن دهد. پیشنهادی که پیشتر نیز از سوی برخی مقامات آمریکایی مطرحشده بود.
بدون شک یک توافق موقت به سود ایران نخواهد بود؛ زیرا چنین توافقی بر پایه برخی امتیازهای موقت مالی، احتمالاً آزادسازی بخشی از اموال ایران در ازای توقف بخش عمده برنامه هستهای کشورمان طراحیشده که بههیچوجه برابر و هموزن نیست؛ زیرا در این شرایط تحریمهای آمریکا به قوت خود باقی خواهد ماند و اقدامات جبرانی ایران متوقف خواهد شد. اما عنصر زمان در سیاست راهبردی جمهوری اسلامی ایران چگونه تعریف میشود. در حقیقت طرفی که محق و منطقی است برای این گفتوگوها زمان تعیین کند، ایران است؛ زیرا کسی که از وضعیت موجود و نقض یکطرفه برجام متضرر شده و زیان دیده ما هستیم.
اجرا نشدن تعهدات مالی و اقتصادی و اعمال تحریمهای بیسابقه، حداکثری و یکجانبه از سوی آمریکا و همراهی کامل اروپا با آن زیان و فشار شدیدی را به کشور ما وارد کرده است. در مذاکرات جاری همواره طرف ایرانی بر ضرورت وجود عزم جدی در طرفهای غربی برای حصول هرچه سریعتر به یک توافق مناسب تأکید کرده است. ارائه دو پیشنویس هستهای و رفع تحریمها از سوی هیئت جدید مذاکرهکننده ایرانی در نخستین دور از گفتوگوهای وین پس از تغییر دولت در ایران بیانگر این اراده در تهران است، اما باوجود اهمیت عنصر زمان برای ایران، تیم مذاکرهکننده کشورمان بههیچعنوان قائل به محدودیت چندهفتهای زمان و القای حالت اضطرار و به شماره افتادن نفس مذاکرات در موعدهای یکماهه و چندهفتهای نیست.
حالا که دو سند پیشنهادی ایران از سوی همه طرفها بهعنوان مبنای گفتوگو پذیرفتهشده، کلید رسیدن به توافق یا شکست در این مسیر در دستان تروئیکای اروپایی و دولت آمریکاست که بااراده واقعی و یک دستور کار عملیاتی و مشخص وارد این دور از گفتوگوها شوند.
پس از موفقیت بزرگ ایران در مرحله جنگ ارادهها برای روشن شدن چارچوب مذاکرات و توافق همه طرفها بر اینکه دو سند پیشنهادی از ایران مبنای مذاکرات قرار گیرد، اکنون گفتوگوها وارد مرحله دشوار، حساس و تعیینکننده محتوایی در مورد دو بخش مهم رفع تحریمها و پسازآن تعهدات هستهای شده است.
در این مرحله یعنی دور هشتم و مذاکرات محتوایی اما عنصر زمان یک پارامتر کلیدی و تعیینکننده در سرنوشت گفتوگوها و خروجی اتاقهای مذاکره در وین است. این پارامتر اما در جناحبندی موجود در فضای مذاکرات یعنی تروئیکای اروپایی در یکسو و ایران به همراه دوستانش روسیه و چین در سوی دیگر کاملاً متفاوت و متضاد بهکار گرفته میشود.
سه کشور اروپایی عضو برجام در ماههای اخیر بهطور ویژه بهجای آنکه نقش تسهیلکننده در حل مسائل را ایفا کنند، با فضاسازیهای رسانهای و سیاسی و بازی با عنصر زمان به دنبال القای شرایط اضطرار و تأثیرگذاری بر روند پیشرفت امور در اتاقهای مذاکره بودهاند.
بهبیاندیگر تروئیکای اروپایی همنوا با مقامات دولت بایدن که اصرار بر حفظ و نگهداری بخشی از میراث تحریمی دوران ترامپ دارند، با تلاش برای افزودن عنصر زمان به مذاکرات وین و ایجاد حالت اضطرار، تلاش کردهاند تا تیم مذاکرهکننده و دولت جدید در ایران را برای عقبنشینی از مواضع اصولی خودش و پذیرش خواستههایشان تحتفشار بگذارند.
تعیین مهلت و بهاصطلاح «deadline» از سوی دولت آمریکا و مقامات اروپایی و صحبت از ناممکن شدن احیای برجام تا پایان ژانویه، یک عملیات روانی و رسانهای است که اعمال آن در این مقطع میتواند با دو هدف محتمل انجام شود. نخست اینکه با وارد کردن عنصر زمان به شکل کاملاً محدود و غیرممکن به لحاظ حصول یک توافق در چنین دامنه کوتاهی، در صورت عدول نکردن تیم مذاکره کننده ایران از خط قرمزهایش، مدعی شوند ایران به نقطهای از پیشرفت برنامه هستهای خود رسیده که توافق در آن وضعیت ممکن نیست مگر آنکه خواستههای فرابرجامی را بپذیرد و به محدودیتهای اضافی تن دهد، در غیر این صورت اروپا مذاکرات را ترک خواهد کرد و به این شکل شکست مذاکرات را به گردن تهران بیندازند. دوم آنکه با بازی زمان ایران را تحتفشار بگذارند تا به بهانه جلوگیری از شکست مذاکرات به یک توافق موقت تن دهد. پیشنهادی که پیشتر نیز از سوی برخی مقامات آمریکایی مطرحشده بود.
بدون شک یک توافق موقت به سود ایران نخواهد بود؛ زیرا چنین توافقی بر پایه برخی امتیازهای موقت مالی، احتمالاً آزادسازی بخشی از اموال ایران در ازای توقف بخش عمده برنامه هستهای کشورمان طراحیشده که بههیچوجه برابر و هموزن نیست؛ زیرا در این شرایط تحریمهای آمریکا به قوت خود باقی خواهد ماند و اقدامات جبرانی ایران متوقف خواهد شد. اما عنصر زمان در سیاست راهبردی جمهوری اسلامی ایران چگونه تعریف میشود. در حقیقت طرفی که محق و منطقی است برای این گفتوگوها زمان تعیین کند، ایران است؛ زیرا کسی که از وضعیت موجود و نقض یکطرفه برجام متضرر شده و زیان دیده ما هستیم.
اجرا نشدن تعهدات مالی و اقتصادی و اعمال تحریمهای بیسابقه، حداکثری و یکجانبه از سوی آمریکا و همراهی کامل اروپا با آن زیان و فشار شدیدی را به کشور ما وارد کرده است. در مذاکرات جاری همواره طرف ایرانی بر ضرورت وجود عزم جدی در طرفهای غربی برای حصول هرچه سریعتر به یک توافق مناسب تأکید کرده است. ارائه دو پیشنویس هستهای و رفع تحریمها از سوی هیئت جدید مذاکرهکننده ایرانی در نخستین دور از گفتوگوهای وین پس از تغییر دولت در ایران بیانگر این اراده در تهران است، اما باوجود اهمیت عنصر زمان برای ایران، تیم مذاکرهکننده کشورمان بههیچعنوان قائل به محدودیت چندهفتهای زمان و القای حالت اضطرار و به شماره افتادن نفس مذاکرات در موعدهای یکماهه و چندهفتهای نیست.
حالا که دو سند پیشنهادی ایران از سوی همه طرفها بهعنوان مبنای گفتوگو پذیرفتهشده، کلید رسیدن به توافق یا شکست در این مسیر در دستان تروئیکای اروپایی و دولت آمریکاست که بااراده واقعی و یک دستور کار عملیاتی و مشخص وارد این دور از گفتوگوها شوند.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
با دستور کار بیایید
-
اهمیت عنصر زمان در دور هشتم مذاکرات وین
-
صدای مردم
-
آمادگی شرکتهای دفاعی برای خودروسازی
-
تهران میزبان نشست آستانه
-
تفاهم ایران و عراق برای ارتقای سطح مبادلات تجاری
-
تنشها با ایران برطرف شده است
-
دستور رئیس دستگاه قضا در باره رعایت حقوق متهمان
-
اردوغان به تبریز پناه آورده بود!
-
از «محور شرارت» خواندن آمریکا تا «محور متخاصم» انگلیس
-
مردم بهزودی نتایج پیشرفتهای هستهای را مشاهده میکنند
-
شیفته آیتالله خامنهای هستم بهزودی به ایران میروم