«کتاب سیر تطور هویتیابی شیعیان تا پایان مکتب شیعی بغداد» نقد شد
بازخوانی تشیع با روش تحلیل گفتمان
نشست علمی نقد کتاب «سیر تطور هویتیابی شیعیان تا پایان مکتب شیعی بغداد» با حضور مؤلف کتاب «عبدالمجید مبلغی» عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، «محمدعلی حسینیزاده» عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و «مهدی فدایی مهربانی» عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
هویتیابی شیعیان مسئله اصلی من در کتاب بوده است
به گزارش ایبنا، در ابتدای این نشست مبلغی، مؤلف کتاب بیان کرد: اینکه چگونه شیعه نخستین (شیعهای که در فرایند هویتیابی قرار دارد) شکل گرفته، برآمده و سامان پیدا کرده و این شیعه نخستین چه ادوار تاریخی را پشت سر گذاشته است مسئله اصلی من در این کتاب بود.
وی ادامه داد: کتاب چهار گفتمان کانونی را در ارتباط با نحوه شکلگیری و سامانیابی شیعه لحاظ میکند و از لحاظ تاریخی به آن میپردازد. گفتمان اول گفتمان شیعه سیاسی است که شامل زمینه و زمانه و دوران نخست میشود. مدعای کتاب این است که در این دوران نوعی عملگرایی سیاسی حاکم بر مناسبات شیعی است و این عملگرایی سیاسی بیانگر ظرفیتی است که بعدها در چارچوب شیعه نمود پیدا کرد. طبعاً کسانی در اطراف امام نخستین بودند که درک درستی از شیعه بودن داشتند اما آنچه در عرصه واقعیت بیرونی رخ میداد و پذیرا میشد بیشتر از آنکه بازگشت به یک جریان سازمانیافته از مناسبات سیاسی باشد، گویای یک موقعیت معطوف به تخصیص قدرت و شیوه مدیریت جامعه بود. در این دوران دو کنش اصلی شیعه بنیادگذاری میشود؛ کنش مبارزه و کنش کنارهگیری. به تناوب در ادوار مختلف ما ظهور و بروز این دو کنش را شاهد هستیم.
مبلغی تصریح کرد: این دو کنش در تاریخ شیعه به هم تنیدهاند و افت و خیزی که میان این دو کنش مشاهده میشود پس از حادثه عاشورا اتفاق مهمی در تاریخ شیعه رخ میدهد. زبان مبارزه سیاسی با آلامیه تبدیل میشود به زبان استعاری شیعی. در دوره دوم ما با شیعهای مواجه هستیم که امکان برای نقد اجتماعی، نقد رادیکال اجتماعی و نقد رادیکال سیاسی دارد. من اسم این گفتمان را گفتمان اجتماعی شیعه گذاشتم. پس از آن ما با گفتمانی از شیعه مواجهیم که من آن را گفتمان شیعه اعتقادی نامیدهام. به این معنا که برخلاف دو دوره قبل، شیعه بودن ذیل رویکردی از جنس دانشگرایی و این رویکرد دانشگرایانه با بازگشت مؤثر به امامان شیعه معنا پیدا میکند.
وی گفت: ما در گفتمان سوم گفتمان شیعه را که مجموعهای از مفاهیم و دلالتهاست میبینیم که یک امکان تاریخی کاملاً متفاوتی را برای شیعیان گشوده است. در این گفتمان اگر شما به لحاظ فکری و نظری به خویشتن برگردید خواهید دید هر روز و هر لحظه منتظرید امام زمان(عج) بیاید و با آمدنش حکومت جور برافتد و اینکه شب هنگام و بعد از نماز یومیه به انتظار بیندیشید و این تشدید هویت مبارزهجوی شما را به همراه دارد.
مؤلف درباره فصل چهارم کتابش اظهار کرد: در فصل چهارم کتاب، شیعه اعتقادی و گفتمان اعتقادی شیعه را به بحث گذاشتهام. این گفتمان از دوران صادقین تا آغاز غیبت صغری را شامل میشود. فصل پنجم کتاب نیز به گفتمان شیعه هویتی اختصاص یافته است. گفتمانی که به دوران آغاز غیبت، تأسیس حوزه نجف پس از حمله سلاجقه به بغداد بازمیگردد. تلاش کتاب آن است طی این پنج فصل درکی از سیر تا تحول و منطق تطور شیعه از آغاز شکلگیری تا پایان مکتب شیعه بغداد که در پی حمله سلاجقه به این شهر و مهاجرت شیخ طوسی به نجف اتفاق افتاد به دست دهد.
مزیت کتاب بازخوانی شیعی با روش گفتمانی است
در ادامه این نشست حسینیزاده صحبت خود درباره این کتاب را ادامه داد و بیان کرد: مزیتی که در این کتاب وجود دارد و میتواند خواننده را به خواندن آن راغب کند، این است که در مجموع نگاه نوآورانهای به تاریخ صدراسلام و بازخوانی شیعی با روش گفتمانی صورت گرفته است و این مطالعه با تکیه بر مفاهیمی که در علوم اجتماعی جدید وجود دارد انجام و از عبارات و اصطلاحات جدیدی استفاده شده و با اینکه مطالب گاهی قدیمی هستند اما نوع بیان آن بهگونهای نوآورانه و خلاقانه است که آن مطالب جدید بهنظر میآیند.
وی تصریح کرد: این کتاب هرچند نگاه انتقادی ندارد اما به دلیل اینکه سعی کرده بین دانش و نگرش شیعی با زمانه و زمینه ارتباط برقرار کند بهگونهای میتواند یک ساختارشکنی هم در خودش داشته باشد.
کتاب نگاهی صرفاً تاریخی به تشیع دارد
در ادامه فدایی مهربانی سخنان خود را درباره این کتاب اینگونه آغاز کرد: نقدی که من به رویکرد تاریخی کتاب دارم این است که نگاهی صرفاً تاریخی به تشیع دارد. تشیع یگانه ریسمانی است که بشر امروز را همچنان به آسمان وصل میکند. در فرایند عرفی شدن ذهن و زمین و زبان انسان دوره جدید ما دیگر نمیتوانیم مفاهیم الهیاتی را در کتب مقدس راحت بپذیریم. گویا این افراد از یک دنیای دیگری حرف میزنند. مفاهیم قدسی برای ما بیمعنا شده و این بیمعنا شدن به این دلیل است که ما زیستجهانمان دیگر زیستجهان سنت و مذهب نیست و این مفاهیم برای انسان مدرن بیمعنی است.
وی ادامه داد: نقد اصلی من به رویکردهای گفتمانی این است که وقتی از یک دوره تاریخی و درباره گفتمان حرف میزنیم، گفتمان منطقش درون خودش است. ظهور معنا در قالب گفتمان نسبی است و اساس نگاههای پارادایمی همین است. نقدی که به این رویکرد تاریخی دارم این است که وقتی میگوییم یک گفتمان، گفتمان تاریخی است، یک گفتمان، گفتمان فرهنگی است و یک گفتمان، گفتمان سیاسی است، نخستین چیزی که به ذهن متبادر میشود این است قواعد بازی در هر یک از این گفتمانها متفاوت است. اگر نگاه ما به تشیع یک نگاه ماتریالیستی باشد کاملاً معنادار است. اما آیا ما برای تشیع میتوانیم یک هویت ذاتی در نظر بگیریم؟ چون در نگاه گفتمانی نسبت بین دال و مدلول یک نسبت شناور است.
وی در انتها بیان کرد: به عقیده من اگر این تاریخیگرایی خود را بهگونهای به یک معنای ذاتی از امور الهیاتی وصل نکند به نیهلیسم منجر میشود. وقتی تاریخیگرا هستیم ظهور معنا متعلق به یک دوره تاریخی است. رویکرد گفتمانی برای این بهکار میرود که نسبیگرایی دارد و دیدن تشیع از این منظر باعث میشود آن وجه الهیاتی در یک منطق تاریخی حل نشود. من مخالف نگاه تاریخی به قضیه نیستم ولی به نظرم باید به این بخش توجه شود که آیا به تشیع با یک نگاه رویکرد ماتریالیسم فرهنگی پرداخته میشود یا یک وجه درونی هم برای آن درنظر گرفته میشود؟
برچسب ها :
ارسال دیدگاه