قرض دادن به امیرالمؤمنین(ع)
حجتالاسلام کازرونی
در تبیین جایگاه امامت، امام رضا (ع) فرمودند: درمیان بندگان خدا ما خلفای الهی هستیم، ما امنای سرّ الهی هستیم، ما کلمه تقواییم و ریسمان محکم هستیم.
پس شأن اولیه ائمه و امام رضا (ع)؛ تبیین دین و قرآن است که خود این شأن، علم غیب و دانش گسترده را اقتضا میکند.
اگر حتی هیچ معجزهای کنارقبر امام هشتم رخ ندهد، هیچ چیزی به هم نمیخورد . اما مطمئناً چون اینها به عالم بالا متصلاند، خداوند به اینها قدرت و توان داده است اموری که در محاسبات مادی به هم گره نمیخورند را به هم گره بزنند.
در محاسبات بشری گفته اند دوچیز است که اگر رها شد، برنمیگردد ... یکی تیر و دیگری کلام. معروف است که میگویند تیر رهاشده برنمیگردد... اما اولیای خدا میتوانند این کار را انجام دهند، لذا توسل در مشکلات و شدائد و سختیها و بنبستها معنا پیدا میکند. وقتی همه امیدها قطع میشود، اینها امیدآفرین میشوند، وقتی همه دکترها جواب میکنند، اینها میتوانند شافی باشند.
در کتاب «الروضه فی فضائل علی بن ابیطالب » که مربوط به 900 سال پیش است، نقل شده است: تاجری بود که خیلی آدم خوبی بود... مشتری که میآمد اگر پول داشت پرداخت میکرد، اگر پول نداشت و جزو سادات بود، میگفت برو، دفتری داشت که در آن نوشته بود مثلاً « 100 تومان امروز قرض به علی بن ابیطالب» ... انسان با اینطور کار کردن ، ممکن است به ورشکستگی برسد. ولی آدم عجیبی بود، به احترام جدشان ، تاجر از سود بیشتر صرف نظر می کرد ... روزگار چرخید و زمانی ورشکست شد... دفتر را آورد ... یک عده از سادات آمدند قرضشان را دادند... یک عده قرضشان را ندادند . روزی یک آدم متعصب و مخالف اهل بیت (ع) به اوگفت قرضت را علی (ع) داد؟ این خیلی دلش شکست. توسلی پیداکرد که ورشکستگی یک طرف ، شماتت یک طرف ...چه باید کرد؟ استراحتی کرد در خواب دید رسول خدا (ص) ، حسنین(ع) ، امیرمؤمنان (ع) هستند... پیغمبر (ص) رو کرد به علی بن ابیطالب گفت چرا قرضت را نمیدهی؟
حضرت کیسهای را داد فرمود این هم قرضت... این آقا از خواب که بیدار شد دید کیسه اشرفی در دستش است...
پس شأن اولیه ائمه و امام رضا (ع)؛ تبیین دین و قرآن است که خود این شأن، علم غیب و دانش گسترده را اقتضا میکند.
اگر حتی هیچ معجزهای کنارقبر امام هشتم رخ ندهد، هیچ چیزی به هم نمیخورد . اما مطمئناً چون اینها به عالم بالا متصلاند، خداوند به اینها قدرت و توان داده است اموری که در محاسبات مادی به هم گره نمیخورند را به هم گره بزنند.
در محاسبات بشری گفته اند دوچیز است که اگر رها شد، برنمیگردد ... یکی تیر و دیگری کلام. معروف است که میگویند تیر رهاشده برنمیگردد... اما اولیای خدا میتوانند این کار را انجام دهند، لذا توسل در مشکلات و شدائد و سختیها و بنبستها معنا پیدا میکند. وقتی همه امیدها قطع میشود، اینها امیدآفرین میشوند، وقتی همه دکترها جواب میکنند، اینها میتوانند شافی باشند.
در کتاب «الروضه فی فضائل علی بن ابیطالب » که مربوط به 900 سال پیش است، نقل شده است: تاجری بود که خیلی آدم خوبی بود... مشتری که میآمد اگر پول داشت پرداخت میکرد، اگر پول نداشت و جزو سادات بود، میگفت برو، دفتری داشت که در آن نوشته بود مثلاً « 100 تومان امروز قرض به علی بن ابیطالب» ... انسان با اینطور کار کردن ، ممکن است به ورشکستگی برسد. ولی آدم عجیبی بود، به احترام جدشان ، تاجر از سود بیشتر صرف نظر می کرد ... روزگار چرخید و زمانی ورشکست شد... دفتر را آورد ... یک عده از سادات آمدند قرضشان را دادند... یک عده قرضشان را ندادند . روزی یک آدم متعصب و مخالف اهل بیت (ع) به اوگفت قرضت را علی (ع) داد؟ این خیلی دلش شکست. توسلی پیداکرد که ورشکستگی یک طرف ، شماتت یک طرف ...چه باید کرد؟ استراحتی کرد در خواب دید رسول خدا (ص) ، حسنین(ع) ، امیرمؤمنان (ع) هستند... پیغمبر (ص) رو کرد به علی بن ابیطالب گفت چرا قرضت را نمیدهی؟
حضرت کیسهای را داد فرمود این هم قرضت... این آقا از خواب که بیدار شد دید کیسه اشرفی در دستش است...
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
بهرهگیری از آموزههای رضوی برای حل مسائل روز جامعه
-
بانی بزرگترین دانشگاه تشیع
-
قرض دادن به امیرالمؤمنین(ع)
-
هر آنچه هستی بازآ
-
روایت شاعرانه از مشروطه
-
«الی الحبیب» به دنبال راهکار است
-
4 شرط مؤثر شدن ایمان
-
دستاورد شیعیان در توسعه اعتاب مقدسه دچار وقفه نشود
-
مطالبات رهبری از مداحان را به تابلو زدن تقلیل ندهیم
-
اضافه شدن آموزش آنلاین قرآن به رشتههای مصوب مشاغل خانگی