دعا فضیلتی است بین دانایی و دارایی

موعظه

دعا فضیلتی است بین دانایی و دارایی

آیت‌الله جوادی آملی

اسلام راه‌های فراوانی را برای تقرب بنده به خدا مقرر کرده است. نخستین راه، راه علم است. دوم راه عبادت است که آن هم در راستای علم است؛ برای تطهیر قلب و روح است که انسان اندیشه باطل نکند. راه سوم جمع بین علم و عبادت و آن راه دعا و نیایش است.مهم‌ترین کار این راه دعا و نیایش است که تقریباً ضعیف‌ترین برنامه‌های ماست. یک وقت انسان دعا می‌خواند که ثواب ببرد، این یک گوشه کار است؛ این دعا نیست. یک وقت به کسی گفتند شما فلان مشکل را داری، این دید لاعلاج است و به بیماری صعب‌العلاج و به غده بدخیم دچار شده؛ این چطور ناله می‌کند؟ دعا یعنی این! ما هستیم که در حال مرگ دست و پا می‌زنیم، این حال را باید مجسم و بعد دعا کنیم. در آن حال هم خوب می‌فهمیم با چه کسی داریم حرف می‌زنیم و هم جداً می‌خواهیم. اینکه در دین آمده: «الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَه» این است که گفتند تا مضطر نشوی نمی‌خوانی. یک وقت می‌خوانی، یک وقت می‌خواهی؛ خواندن ثوابی دارد البته دعاهایی که بعد از نماز و داخل نماز می‌خوانیم، ثوابی دارد؛ اما خواندن غیر از خواستن است. این در مناجات‌های خواجه عبدالله انصاری این است که دانایی مهم نیست دارایی مهم است. کسی ممکن است علامه شود، علم فراوان داشته باشد، او داناست؛ البته در جامعه ما محترم است؛ اما دارا نیست، دارا کسی است که آن علم او را کاملاً حفظ کند. دانا در عالم فراوان است، چه در حوزه چه در دانشگاه. یک وقت می‌بینید عصبانی می‌شود و خلاف می‌کند؛ بیراهه می‌رود و خلاف می‌کند؛ یا روی میزی یا زیرمیزی است یا اختلاس است یا نجومی است چه در حوزه چه در دانشگاه، این داناست ولی دارا نیست. او در مناجات ناله می‌زند و می‌گوید: خدایا مرا دارای علم کن نه دانا! این دعا برای این است که چرا فرمود: «أَمَّنْ یجیبُ الْمُضْطَرَّ»؟ تا کسی مضطر نباشد، الان اگر خدای ناکرده به کسی بگویند این فرزند جوانت فلان بیماری را دارد، او سراسیمه است، خودش دعا می‌کند، به دیگری می‌گوید دعا کند، می‌گوید این آب را دهن بزن، آن دعا را بکن! این سراسیمه است. همه ما  چنین حالتی را در پیش داریم تا سراسیمه نشویم، تا دارا نشویم، ناله نمی‌زنیم. این ناله را او دوست دارد. آن عویل را او دوست دارد. دعا فضیلتی است بین دانایی و دارایی. پس یک وقت کسی عبادت می‌کند، یک وقت کسی حوزه و دانشگاه می‌رود، یک وقت به دعا می‌نشیند. این دعا که در تعبیرات دینی آمده «مُخُّ الْعِبَادَه» این جمع بین حوزه و مسجد است، جمع بین فهمیدن و ناله زدن است.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه