محمدرضا نجاریان از دیروز و امروز نقارهخانه حرم مطهر رضوی میگوی
طنین خوش خاطرات یک نقارهچی
نخستین بار 15 ساله بود که از پلههای نقارهخانه حرم بالا رفت تا در کنار موسپیدان کرنانواز و طبلنواز، آداب این خدمت را بیاموزد و حالا خود او، یکی از خادمان موسپید نقارهخانه است که نوای خوش خدمتش، برای زائران و مجاوران آقا دلنوازی میکند.
به گزارش آستاننیوز، بلندای ایوان نقارهخانه حرم امام هشتم(ع) جایگاه کسانی است که نامشان «نقارهچی» است و وظیفهشان نواختن طبل و کُرنا. همان خادمانی که ضرب دستهایشان و گرمی نفسهایشان حال دل بسیاری از زائران و مجاوران امام مِهر و مِهربانی را خوب و چشمهایشان را بارانی میکند.
محمدرضا نجاریان؛ نقارهچی موسفید نقارهخانه است که خاطرات زیادی از سالها کار و اشتیاق برای شروع دوباره کُرنانوازی بر بلندای نقارهخانه رو به گنبد و گلدسته طلای شمسالشموس دارد؛ خاطراتی که حاصل یک عمر دلدادگی و ارادت است... .
ورود به نقارهخانه در 15 سالگی
نجاریان برایم توضیح میدهد: وقتی 15 سال داشتم وارد نقارهخانه شدم و تحت آموزش کادر نقارهخانه آن زمان از جمله مرحوم غلامرضا شکوهی و پدرم قرار گرفتم و تمام این مدت، خدمتگزاری در آستان مقدس امام رضا(ع) را لطف ایشان میدانم و آن را با گوشت و پوست خود حس کردهام.
او میگوید: عشقم خدمت به علی بن موسی الرضا(ع) است و هیچ گونه سختی در این خدمت نمیبینم و حس و حال عجیبی را در نقارهخانه و نقارهنوازی با جان و دلم احساس میکنم. برای من سعادت است که در غیر ایام محرم و صفر، که نقارهخانه برقرار است، بیش از 100پله را در سرما و گرما، در روزهای عادی دو مرتبه و در ایام عید چهار مرتبه بالا و پایین میروم و این کار همه نقارهنوازان است تا نقارهخانه رونق داشته باشد، میراثی که به ما رسیده و ما با حفظ و انتقال آن به نسلهای بعد آن را باید حفظ کنیم و خدا را شکر با تلاش مدیریت کنونی نقارهخانه نیروهای جدید در حال پرورش و آموزش هستند.
حس و حال او شنیدنی است، میگوید: در آن بالا حس و حال عجیبی دارم. خدا را شکر میکنم برای این افتخار و دوست دارم با لباس خادمی از دنیا بروم و هیچ چیزی نمیخواهم، تمام خدمت من افتخاری است به عشق امام رضا(ع)؛ از صبح که به حرم میآیم تا شب حرم هستم اصلاً دوست ندارم به خانه بروم... تمام لحظات بین طلوع تا غروب آفتاب و ماه محرم و صفر لحظهشماری میکنم تا دوباره به بالای نقارهخانه بروم. دلم خیلی تنگ میشود و وابستگی عجیبی به نقارهخانه دارم ....
ریز و درشت نقارهخانه...
نجاریان ادامه میدهد: از ابتدای خدمتم تاکنون شاهد تغییرات و اتفاقهای زیادی در حرم مطهر بودهام که برای خود من هم جذاب و دلنشین است؛ مثلاً کار کردن در نقارهخانه در طول این سالها، از نظر امکانات رفاهی شرایط بسیار مطلوبتری از قدیم دارد. در گذشته مجبور بودیم برای گرم کردن طبلها که از پوست گاو تهیه میشد، کُندههای بزرگ چوب را تا بالا منتقل کنیم و با درست کردن آتش در یک مَنقل و قرار دادن طبلها در کنار آن پیش از نواختن طبلها، آنها را گرم کنیم. طبلها به دلیل تهیه از پوست گاو تا وقتی گرم نشوند صدای رسا و واضحی تولید نمیکنند و باید این گرم کردن وسایل با همه مشکلاتش حتماً انجام میشد، اما حالا الحمدلله خیلی خوب شده و امکانات گرمایشی در بالا وجود دارد.
او در توضیح ضرب آهنگ نقارهخانه و ابیاتی که بیان میشود، میگوید: نواها و سبک کار کردن در نقارهخانه سینه به سینه و موروثی بوده و تاکنون ثابت مانده، نقارهزنی در هنگام نواخته شدن نوایی یکسان دارد، در نقارهزنی این ابیات ذکر میشود: «دوران، دوران امام رضا(ع)... دوران دوران امام رضا... امام رضا.... امام رضا... امام رضا غریبه.... امام رضا شهیده... امام رضا... امام رضا... رضاجان... رضاجان...». نوای نقارهخانه در تمام زمانها یکسان بوده و از همین کُرنا استفاده میشده و در آینده هم عوض نخواهد شد چون یک سنت قدیمی و باقدمت است.
به عنوان مثال پدربزرگِ پدربزرگم به پدرم نقل کرده در زمان قدیم مشهد کوچک بود و هر زمان که بزرگان لشکری و کشوری به مشهد میآمدند نقارهخانه را به صدا درمیآوردند که به مردم اطلاع بدهند شخص مهمی وارد مشهد و حرم مطهر شده است. با گذر سالها تغییراتی در سازوکار نقارهخانه به وجود آمد و با مشورت مراجع زمان طلوع و غروب آفتاب برای نواختن نقاره در نظر گرفته شد به طوری که خانوادهها با توجه به صدای نقارهخانه متوجه وقت قضا شدن نماز میشدند.
نجاریان میافزاید: کُرناهای ما، حدود یک متر و نیم قد دارد و یک زنبورک خیلی نازک وسط آن وجود دارد که با گوشه لب باید در کُرنا بدمیم و با فشار دادن زنبورک ابیات نقارهخانه را اجرا کنیم. کرُناهای نقارهخانه با کُرناهای سایر مراسمات مثل گروههای موزیکال ارتش و... تفاوت دارد، عمده تفاوت این است که کُرنای نقارهخانه زنبورک بالا و پایین ندارد که بخواهیم آن را عوض کنیم به همین دلیل نواختن کُرنای نقارهخانه با بقیه کُرناهای معمولی متفاوت است.
یک آرزو و یک نصیحت
مرور خاطراتمان که به پایان میرسد، از حس و حال درونیاش میپرسم؛ از آرزوهایی که در دل دارد و چیزهایی که از امام هشتم(ع) میخواهد.
میگوید: «تمام امیدم در زندگی، علی بن موسیالرضا(ع) است و در هر کجا که گرفتار میشوم، به ایشان توسل میکنم؛ چرا که همیشه گرهگشاییهایشان را در زندگیام دیدهام، امیدوارم تا آخر عمر توفیق خدمت به ایشان و زائرانشان را داشته باشم و حضرت هم مثل همیشه هوایم را داشته باشند». و آخرین جمله او، نصیحتی است پدرانه برای همه آنهایی که به حضرت رضا(ع) چشم امید دارند: «پدرانه میگویم، همیشه با امام رضا(ع) صادق، صمیمی و روراست باشید و مطمئن باشید هیچ چیزی از نگاه ایشان نمیافتد...».
به گزارش آستاننیوز، بلندای ایوان نقارهخانه حرم امام هشتم(ع) جایگاه کسانی است که نامشان «نقارهچی» است و وظیفهشان نواختن طبل و کُرنا. همان خادمانی که ضرب دستهایشان و گرمی نفسهایشان حال دل بسیاری از زائران و مجاوران امام مِهر و مِهربانی را خوب و چشمهایشان را بارانی میکند.
محمدرضا نجاریان؛ نقارهچی موسفید نقارهخانه است که خاطرات زیادی از سالها کار و اشتیاق برای شروع دوباره کُرنانوازی بر بلندای نقارهخانه رو به گنبد و گلدسته طلای شمسالشموس دارد؛ خاطراتی که حاصل یک عمر دلدادگی و ارادت است... .
ورود به نقارهخانه در 15 سالگی
نجاریان برایم توضیح میدهد: وقتی 15 سال داشتم وارد نقارهخانه شدم و تحت آموزش کادر نقارهخانه آن زمان از جمله مرحوم غلامرضا شکوهی و پدرم قرار گرفتم و تمام این مدت، خدمتگزاری در آستان مقدس امام رضا(ع) را لطف ایشان میدانم و آن را با گوشت و پوست خود حس کردهام.
او میگوید: عشقم خدمت به علی بن موسی الرضا(ع) است و هیچ گونه سختی در این خدمت نمیبینم و حس و حال عجیبی را در نقارهخانه و نقارهنوازی با جان و دلم احساس میکنم. برای من سعادت است که در غیر ایام محرم و صفر، که نقارهخانه برقرار است، بیش از 100پله را در سرما و گرما، در روزهای عادی دو مرتبه و در ایام عید چهار مرتبه بالا و پایین میروم و این کار همه نقارهنوازان است تا نقارهخانه رونق داشته باشد، میراثی که به ما رسیده و ما با حفظ و انتقال آن به نسلهای بعد آن را باید حفظ کنیم و خدا را شکر با تلاش مدیریت کنونی نقارهخانه نیروهای جدید در حال پرورش و آموزش هستند.
حس و حال او شنیدنی است، میگوید: در آن بالا حس و حال عجیبی دارم. خدا را شکر میکنم برای این افتخار و دوست دارم با لباس خادمی از دنیا بروم و هیچ چیزی نمیخواهم، تمام خدمت من افتخاری است به عشق امام رضا(ع)؛ از صبح که به حرم میآیم تا شب حرم هستم اصلاً دوست ندارم به خانه بروم... تمام لحظات بین طلوع تا غروب آفتاب و ماه محرم و صفر لحظهشماری میکنم تا دوباره به بالای نقارهخانه بروم. دلم خیلی تنگ میشود و وابستگی عجیبی به نقارهخانه دارم ....
ریز و درشت نقارهخانه...
نجاریان ادامه میدهد: از ابتدای خدمتم تاکنون شاهد تغییرات و اتفاقهای زیادی در حرم مطهر بودهام که برای خود من هم جذاب و دلنشین است؛ مثلاً کار کردن در نقارهخانه در طول این سالها، از نظر امکانات رفاهی شرایط بسیار مطلوبتری از قدیم دارد. در گذشته مجبور بودیم برای گرم کردن طبلها که از پوست گاو تهیه میشد، کُندههای بزرگ چوب را تا بالا منتقل کنیم و با درست کردن آتش در یک مَنقل و قرار دادن طبلها در کنار آن پیش از نواختن طبلها، آنها را گرم کنیم. طبلها به دلیل تهیه از پوست گاو تا وقتی گرم نشوند صدای رسا و واضحی تولید نمیکنند و باید این گرم کردن وسایل با همه مشکلاتش حتماً انجام میشد، اما حالا الحمدلله خیلی خوب شده و امکانات گرمایشی در بالا وجود دارد.
او در توضیح ضرب آهنگ نقارهخانه و ابیاتی که بیان میشود، میگوید: نواها و سبک کار کردن در نقارهخانه سینه به سینه و موروثی بوده و تاکنون ثابت مانده، نقارهزنی در هنگام نواخته شدن نوایی یکسان دارد، در نقارهزنی این ابیات ذکر میشود: «دوران، دوران امام رضا(ع)... دوران دوران امام رضا... امام رضا.... امام رضا... امام رضا غریبه.... امام رضا شهیده... امام رضا... امام رضا... رضاجان... رضاجان...». نوای نقارهخانه در تمام زمانها یکسان بوده و از همین کُرنا استفاده میشده و در آینده هم عوض نخواهد شد چون یک سنت قدیمی و باقدمت است.
به عنوان مثال پدربزرگِ پدربزرگم به پدرم نقل کرده در زمان قدیم مشهد کوچک بود و هر زمان که بزرگان لشکری و کشوری به مشهد میآمدند نقارهخانه را به صدا درمیآوردند که به مردم اطلاع بدهند شخص مهمی وارد مشهد و حرم مطهر شده است. با گذر سالها تغییراتی در سازوکار نقارهخانه به وجود آمد و با مشورت مراجع زمان طلوع و غروب آفتاب برای نواختن نقاره در نظر گرفته شد به طوری که خانوادهها با توجه به صدای نقارهخانه متوجه وقت قضا شدن نماز میشدند.
نجاریان میافزاید: کُرناهای ما، حدود یک متر و نیم قد دارد و یک زنبورک خیلی نازک وسط آن وجود دارد که با گوشه لب باید در کُرنا بدمیم و با فشار دادن زنبورک ابیات نقارهخانه را اجرا کنیم. کرُناهای نقارهخانه با کُرناهای سایر مراسمات مثل گروههای موزیکال ارتش و... تفاوت دارد، عمده تفاوت این است که کُرنای نقارهخانه زنبورک بالا و پایین ندارد که بخواهیم آن را عوض کنیم به همین دلیل نواختن کُرنای نقارهخانه با بقیه کُرناهای معمولی متفاوت است.
یک آرزو و یک نصیحت
مرور خاطراتمان که به پایان میرسد، از حس و حال درونیاش میپرسم؛ از آرزوهایی که در دل دارد و چیزهایی که از امام هشتم(ع) میخواهد.
میگوید: «تمام امیدم در زندگی، علی بن موسیالرضا(ع) است و در هر کجا که گرفتار میشوم، به ایشان توسل میکنم؛ چرا که همیشه گرهگشاییهایشان را در زندگیام دیدهام، امیدوارم تا آخر عمر توفیق خدمت به ایشان و زائرانشان را داشته باشم و حضرت هم مثل همیشه هوایم را داشته باشند». و آخرین جمله او، نصیحتی است پدرانه برای همه آنهایی که به حضرت رضا(ع) چشم امید دارند: «پدرانه میگویم، همیشه با امام رضا(ع) صادق، صمیمی و روراست باشید و مطمئن باشید هیچ چیزی از نگاه ایشان نمیافتد...».
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
گلریزان برای آزادی مادران زندانی
-
تجلی فصاحت علوی و فاطمی در زینب (س)
-
چاوشی زیارت
-
کمک برای آزادی بانوان بدهکار مالی خوشنودی حضرت رضا (ع) را به دنبال خواهد داشت
-
قصه مسلمان شدن وزیر زرتشتی خوارزمشاه
-
برات کربلا را خود حضرت داد
-
طنین خوش خاطرات یک نقارهچی
-
امام رضا(ع) را با ابزار رسانه به جهان معرفی کنیم
-
نقد باید سکه رایج عدالتخواهی باشد