برگی از تاریخ
نخستین کسی که فتوا به قتل احمد کسروی داد
نقل است حجتالاسلام معین الغربایی نیشابوری گفته بودند: «شهید نواب صفوی مکرر به ما میگفت من مقلد آیتالله شاهرودی هستم.
من که برای کشتن کسروی با مرحوم نواب همکاری داشتم، در این باره به شک افتادم و شهید نواب صفوی به من گفت من به دستور آیتالله شاهرودی برای این کار به ایران آمدهام»(1)؛ از مرحوم آیتالله شیخ محمدرضا بخارایی نقل است: « هنگامی که در نجف اشرف برای نخستین بار با مرحوم نواب صفوی برخورد کردم، آثار خوبی و بزرگواری را در چهره او مشاهده نمودم و او را جوانی متدین و شجاع و با اخلاص یافتم. به همین دلیل او را به مدرسه بخارایی نجف اشرف آوردم و حجره خودم را به او دادم و پیوسته مراقب او بودم، به گونه ای که محرم اسرار او شدم و در همه امور با من مشورت میکرد و از من کسب تکلیف مینمود. او بهگونهای بود که اگر نسبت به چیزی احساس وظیفه شرعی میکرد حتماً باید آن را انجام میداد. روزی مرحوم نواب صفوی نزد من آمد و اظهار کرد احمد کسروی در ایران حرفهایی زده، من چه وظیفهای نسبت به او دارم؟ من هیچ پاسخی به او ندادم، چون میدانستم اگر چیزی به او بگویم به طور حتم آن را انجام خواهد داد. مدتی گذشت و دائم همین سؤال را از من داشت.
من نزد مرحوم آیتالله العظمی سید محمود شاهرودی و آیتالله امینی رفتم و در این مورد با آنان صحبت کردم. نواب صفوی معتقد بود باید فتوایی بر قتل وجود داشته باشد تا او اقدامی بنماید و مقید بود بدون وجود فتوا نباید کاری را انجام دهد. پس نخستین کسی که فتوا به قتل احمد کسروی دادند، مرحوم آیتالله العظمی سید محمود شاهرودی بودند. من مرحوم نواب را نزد آیتالله امینی فرستادم و او هر روز نزد آیتالله امینی میرفت و ایشان مرحوم نواب را برای ترور کسروی آماده کردند.
بعد مرحوم نواب با این زمینهسازیها و همچنین با فتوای مرحوم آیتالله العظمی سید محمود شاهرودی مبنی بر قتل کسروی به ایران آمد و جمعیت فداییان اسلام را تشکیل داد.
(1) زندگی و مبارزات آیت الله العظمی سید محمود حسینی شاهرودی به روایت اسناد، ص51.
من که برای کشتن کسروی با مرحوم نواب همکاری داشتم، در این باره به شک افتادم و شهید نواب صفوی به من گفت من به دستور آیتالله شاهرودی برای این کار به ایران آمدهام»(1)؛ از مرحوم آیتالله شیخ محمدرضا بخارایی نقل است: « هنگامی که در نجف اشرف برای نخستین بار با مرحوم نواب صفوی برخورد کردم، آثار خوبی و بزرگواری را در چهره او مشاهده نمودم و او را جوانی متدین و شجاع و با اخلاص یافتم. به همین دلیل او را به مدرسه بخارایی نجف اشرف آوردم و حجره خودم را به او دادم و پیوسته مراقب او بودم، به گونه ای که محرم اسرار او شدم و در همه امور با من مشورت میکرد و از من کسب تکلیف مینمود. او بهگونهای بود که اگر نسبت به چیزی احساس وظیفه شرعی میکرد حتماً باید آن را انجام میداد. روزی مرحوم نواب صفوی نزد من آمد و اظهار کرد احمد کسروی در ایران حرفهایی زده، من چه وظیفهای نسبت به او دارم؟ من هیچ پاسخی به او ندادم، چون میدانستم اگر چیزی به او بگویم به طور حتم آن را انجام خواهد داد. مدتی گذشت و دائم همین سؤال را از من داشت.
من نزد مرحوم آیتالله العظمی سید محمود شاهرودی و آیتالله امینی رفتم و در این مورد با آنان صحبت کردم. نواب صفوی معتقد بود باید فتوایی بر قتل وجود داشته باشد تا او اقدامی بنماید و مقید بود بدون وجود فتوا نباید کاری را انجام دهد. پس نخستین کسی که فتوا به قتل احمد کسروی دادند، مرحوم آیتالله العظمی سید محمود شاهرودی بودند. من مرحوم نواب را نزد آیتالله امینی فرستادم و او هر روز نزد آیتالله امینی میرفت و ایشان مرحوم نواب را برای ترور کسروی آماده کردند.
بعد مرحوم نواب با این زمینهسازیها و همچنین با فتوای مرحوم آیتالله العظمی سید محمود شاهرودی مبنی بر قتل کسروی به ایران آمد و جمعیت فداییان اسلام را تشکیل داد.
(1) زندگی و مبارزات آیت الله العظمی سید محمود حسینی شاهرودی به روایت اسناد، ص51.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
پیوند «سرخ» زندگی
-
مثلِ مردم
-
از نمازت استغفار کن!
-
وزارت ارشاد نقش مهمی در حفظ دیانت جامعه دارد
-
معرفی «عالم آل محمد(ع)» در سطح ملی و بینالمللی
-
بیرون از قاب
-
الگوی هویتساز
-
ذوالشهادتین شاگرد میرزای نائینی
-
ضرورت واکاوی نقش علما در تاریخ تشیع
-
نخستین کسی که فتوا به قتل احمد کسروی داد
-
فقیهان برجسته شیعه راهنمای مسیر تمدن نوین اسلامی